تاریخ انتشار :شنبه ۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۳
سرمربی سابق استقلال پس از مدت‌ها گفت‌وگوی مفصلی انجام داد و اشاره‌ای به دوران حضورش در جمع آبی پوشان کرد.
سکوت منصوریان سرانجام شکست
 به گزارش حدیدنیوز، علیرضا منصوریان که دوران پُر فراز و نشیبی در استقلال داشت و در نهایت تصمیم به جدایی از جمع آبی پوشان گرفت، در ۱۵ ماه بعد از پایان کارش در این تیم هیچ مصاحبه‌ای انجام نداد و به دلایل رفتن و شرایط کارش در استقلال اشاره‌ای نکرد، اما او در شب یلدا که مهمان ویژه برنامه شب‌های فوتبالی شبکه ورزش بود و برای نخستین بار در یک برنامه زنده پس از جدایی‌اش از جمع آبی‌ها حضور پیدا می‌کرد، راجع به مسائل مختلفی صحبت کرد که مشروح گفت‌وگوی او را در زیر می‌خوانید:
 
* شما ۱۵ ماه سکوت کردید و اولین بار در یک برنامه زنده حضور پیدا می‌کنید؛ می‌خواهیم بدانیم که داستان جدایی شما از استقلال چه بود؟
 
* طبیعی بود که باید سکوت می‌کردم؛ اعتقاد دارم که وفاداری و امانت‌داری در هر صنف و هر شغلی، مهم‌ترین رُکن است؛ وقتی خارج از یک مجموعه‌ای خارج می‌شوید، تازه شروع کار امانت‌داری است.
 
 
در تیم‌های سابقم مثل نفت تهران که جا دارد از مسؤولان، مدیر عامل، سرپرست، مدیر فنی، اعضای هیات مدیره و ... تشکری داشته باشم، نیز همواره سعی کردم امانت‌دار آنها و نسبت به محبت‌هایشان، وفادار باشم.
 
 
شروع کارم در مربیگری حرفه‌ای در تیم ملی بوده و وظیفه‌ام است از آقایان کفاشیان و نبی هم تشکر کنم و حفظ حرمت داشته باشم؛ هر اتفاق خوب و بدی که بوده، گذشته است.
 
 
 
اما در استقلال، بحث اینجاست، تیمی بوده که از ۶ سالگی علاقه‌مند به آن بودم؛ زمانی که شاید این تیم را دوست داشتم، بخش اعظمی از این هواداری که الان در استادیوم هستند، وجود خارجی نداشتند و طبیعی است که همیشه باید نسبت به آنها ممنون‌دار، امانت‌دار و وفاردار باشم و موضوع صرفا به شعار کشیده نشود؛ وظیفه داریم به عمل حرف‌هایمان را نشان دهیم.
 
 
از همه هواداران و کسانی که زمان من در استقلال بودند، تشکر کنم؛ سعی و تلاشم را کردم تا بهترین اتفاقات ممکن برای استقلال بیافتد؛ بعضی مواقع هم در روی یک پاشنه نمی‌چرخد و هزار مسئله دست به دست هم می‌دهد تا شما به آن نقطه ایده‌آلی که مد نظرتان است، نرسید.
 
 
اگر روزی خواستم در رابطه با خانواده شخصی خودم مسئله‌ای را عنوان کنم، آن روز شما بدانید که به خودم اجازه می‌دهم از استقلال و مجموعه قبلی هم بخواهم امانت‌داری و وفاداری را بشکنم؛ وظیفه‌ام بوده و ۱۵ ماه هم سکوت کردم و پس از این هم قطع به یقین سکوت خواهم کرد.
 
 
نه صرفا بخاطر اینکه پُل پشت سرم را خراب کنم یا نه، وظیفه ماست و اگر این مسئله رعایت شود، فکر می‌کنم امروز فوتبال ما به چنین وضعیتی کشیده نمی‌شود و هر کسی به خودش اجازه نمی‌دهد حرمت دیگری و بزرگتر و کوچکتر را بشکند. همه چیز باید روی اصول خودش باشد. مثل دورانی که در بهمن ۷۳ من به استقلال آمدم و هنوز هم ممنون‌دار تمام آن مجموعه هستم؛ مربیانی که برای من زحمت کشیدند و وظیفه‌ام است که این کار را انجام دهم(سکوت کنم؛ امیدوار هستم این کار الگوی خیلی کوچکی برای نسل جدیدی که در راه هستند، باشد که خیلی راحت حرمت‌ها را می‌شکنند.
 
* در واقع نوعی تکدر زیرپوستی در فرمایشات شما هم بود؛ از اینکه شاگرد و استاد مقابل هم قرار داده شوند و اخلاق در رسانه در اینجا به طور حرفه‌ای رعایت نشود.
 
ما امروزه در فضایی هستیم که مردم ما از این فضای ورزش، علی الخصوص فوتبال آزرده خاطر هستند؛ شما وقتی در فضای مجازی می‌روید، می‌بینید که حرمتی وجود ندارد؛ چه بازیکن نسبت به مربی، مربی نسبت به بازیکن، بازیکن نسبت به هوادار و ... که البته گستره هواداران بیشتر به چشم می‌آید.
 
 
یکی از دلایلی که امروز افتخار می‌کنم در این برنامه هستم، در چند سال اخیر برنامه شب‌های فوتبالی را زیر ذره بین بردم و دیدم حواشی ندارد؛ حداقل‌اش این است که اگر کسی در این برنامه روی خط تلفنی، دیداری یا شنیداری می‌آید، فضایی نیست که بخواهید به جنجال‌های فوتبال کمک کنید؛ در مجموع فکر می‌کنم خودتان موجب شدید این اطمینان بین فوتبالی‌ها به وجود بیاید و با افتخار به این برنامه بیایند؛ از ریل و فضای فوتبال خارج نشدید و بستر را برای افرادی که می‌خواهند حاشیه به وجود بیاورند، ایجاد نکردید و طبیعی است که ما هم باید به این برنامه به دیده احترام نگاه کنیم.
 
 
البته خیلی حرف‌ها راجع به یک سری دوستان دارم ولی به نظرم بخاطر اینکه در شب یلدا هستیم، بهتر است راجع به انار، آجیل و ... صحبت کنیم.
 
* هنوز هم به نظر می‌رسد سر وزن هستید؟
 
بعد از جدا شدن از استقلال، نزدیک ۱۲ کیلو چاق شدم و یک روز احساس می‌کردم لباس‌ها بعد از شستن تنگ می‌شود؛ یک روز دیدم با عکسی که برای اواخر فوتبالم در دوران مرحوم ناصرخان حجازی دارم، خیلی فاصله گرفتم و پس از آن تصمیم گرفتم به وضعیت بدنی‌ام برسم؛ حالا هم خوب شد با ذوب‌آهن قرارداد بستم وگرنه این رژیم‌های سنگین و حرفه‌ای ادامه پیدا می‌کرد.
 
* خاطره‌ای از شب یلدا در اردوهای تیم ملی دارید؟
 
در دوران خدا بیامرز آقای تومیسلاو ایویچ، مربی بزرگ فوتبال دنیا که واقعا برای تیم ملی ایران قبل از جام جهانی ۹۸ سنگ تمام گذاشت، خاطرات خنده‌دار زیادی با حمیدخان استیلی داشتیم که البته نمی‌توانم تمام خاطراتمان را بگویم.
 
 
نمی‌دانم شب عید یا شب یلدا بود که با آقای رضایی‌منش(یکی از مدافعان راست فوق‌العاده ایران که در فوتبال به حق‌اش نرسید و در ۱۶ سالگی تیم ملی را تجربه کرد ولی آن انتهای کار رباط پای او پاره شد و نتوانست با ما به جام جهانی بیاید) در سنگاپور بودیم؛ حمید خان استیلی ماسک‌های مختلفی برای ترساندن می‌خرید که یکی از ماسک‌ها در حالت عادی هم ترسناک و واقعا هیولایی بود.
 
 
آقا جواد زرینچه از ترساندن آنی خیلی می‌ترسد و برنامه‌ریزی کردیم او را بترسانیم؛ آخرین باری هم بود که حمید خان یک نفر را ترساند؛ یادم است که آقا جواد غش کرد و همه هم الحمدلله او را رها کردند و رفتند؛ من هم فرار کردم و به طبقه‌ی بالای هتل رفتم چون خدابیامرز ایویچ سریع سراغ آدم می‌آمد؛ حمیدخان هم اگر به ترساندن ادامه می‌داد، کارش را قطع نمی‌کرد و تا بیهوشی طرف می‌رفت.
 
 
در کل خاطرات خوبی در تیم ملی داشتم؛ بیشتر خاطراتم را هم در سال‌های ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ با بازیکنانی که در پرسپولیس بودند، داشتم؛ در آن سال‌ها تنها نماینده استقلال بودم و این خاطرات تیم ملی با یکدیگر گره خورده و الان نیز دوستی‌هایمان به خانواده‌هایمان کشیده است.
 
 
یک اکیپ نود و هشتی داریم که ارتباط‌مان با یکدیگر بسیار خوب است؛ خانواده‌های من، افشین پیروانی، کریم باقری، احمدرضا عابدزاده، بهزاد غلامپور، حمید بابازاده و ... ؛ عزیزانی که در دوران فوتبالی از من بهتر بودند و از نظر سنی و عقلانی هم از من کامل‌تر و بهتر هستند.
منبع: ورزش سه http://hadidnews.com/vdchiwnx.23n-6dftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما