تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۵
اعترافات تازه عضو سابق گروهک منافقین؛

استثمار جنسی زنان در فرقه رجوی چگونه صورت می پذیرفت

سیاه‌ترین صحنه‌های استثمار جنسی زنان در فرقه رجوی در جلسات معراج جمعی صورت می‌گرفت .
استثمار جنسی زنان در فرقه رجوی چگونه صورت می پذیرفت
به گزارش حدیدنیوز به نقل از سراج۲۴،عضو سابق و جدا شده شورای رهبری فرقه رجوی، گفت‏: ‏سیاه‌ترین صحنه استثمار جنسی زنان در سازمان مجاهدین خلق (منافقین) غلتیدن مسعود رجوی در روابط جنسی و ارضای شهوانی در جلساتی به نام معراج جمعی با حضور زنان عضو شورای رهبری این سازمان نفاق بود‏. ‏

«بتول سلطانی» با تشریح روابط نامشروع سرکرده گروهک تروریستی منافقین با اعضای زن شورای رهبری این فرقه نفاق در گفت‌و‌گویی، افزود‏: مسعود رجوی با ایجاد حرمسرا و رسمیت بخشیدن به آن، حضیض انحطاط و فلاکت زن مجاهد خلق و جایگاه خفیف آن را نشان داد‏. ‏ 

وی افزود‏: ‏رجوی با سواستفاده از شعارهای فمنیستی، خفت بار‌ترین نوع زندگی را برای زنان مجاهد رقم زد و متحجرانه‌تر از شاهان قاجار، حرمسرایی از آنان را هر دو سال یک بار برای خود دستچین می‌کرد و پس از مصرف، آن‌ها را از حرمسرا خارج می‌ساخت‏. ‏ 

وی گفت‏: ‏ از سال ‏۱۳۶۳‏ که ماجرای ارتباط مسعود رجوی با «مریم قجرعضدانلو» برملا شد و می‌رفت تا به یک بحران تشکیلاتی درون سازمانی در میان مجاهدین تبدیل شود، رجوی با خباثت، به تئوریزه کردن آن پرداخت و از این مسیر، هم به حذف رقبا پرداخت و هم به تثبیت جایگاه تشکیلاتی‌اش در میان اعضای فریب‌خورده فکری سازمان منافقین پرداخت‏. ‏ 

سلطانی اذعان داشت‏: ‏رجوی در سال ‏۱۳۷۰‏ ماجرا را به سطح تشکیلات کشاند و فرمان طلاق عمومی را صادر کرد و به این ترتیب از هرگونه ارتباط شخصی و به دور از چشم مراقبین تشکیلاتی بین زنان و مردان مجاهد جلوگیری کرد‏. ‏ 

وی تصریح کرد‏: ‏در‌‌ همان دوران، رجوی با میان کشیدن بحث‌های فمنیستی و به ظاهر در دفاع از حقوق زنان، پتانسیل اطاعت پذیری آنان را به نفع موقعیتش در تشکیلات مصادره کرد و زنان را در مصادر امور تشکیلاتی نشاند و به این وسیله مردان را مهار کرد‏. ‏ 

سلطانی اضافه کرد‏: پس از مدتی تعدادی از زنان را به عنوان زنان‌‌ رها شده و تکثیرشدگان مریم تحت نام شورای رهبری بر دیگران گمارد، شاخص اصلی برای انتصاب این زنان که به طوری رسمی نیز اعلام شد، این بود که آن‌ها خود را کلفت رهبری مجاهدین بدانند‏. ‏ 

این عضو جدا شده منافقین در شورای رهبری این سازمان تروریستی، گفت‏: ‏در تمام دوران فعالیت منافقین، زن تنها یک وسیله بود که جنسیت وی از سوی رهبران فکری و اعتقادی این فرقه در برنامه‌های مختلف تشکیلاتی به بهانه‌های مختلف از جمله حمایت از کانون خانواده، پوشش خانه‌های تیمی و گروهی سازمان، انجام عملیات‌های ترور مسوولین و مردم بی‌گناه، بیگاری و کسب خبر و اطلاعات آشکار و پنهان از رزمندگان و اسرای ایرانی در اردوگاه‌های عراق و استثمار جنسی رهبر این فرقه مورد بهره برداری قرار گرفته است‏. 

وی با اشاره به لایه‌های پنهان ارتباط جنسی و انحرافی رهبر این فرقه تروریستی با اعضای زن شورای رهبری این سازمان مخوف، گفت‏: سرکرده و رهبر فکری این سازمان تروریستی با هماهنگی مریم رجوی اقدام به برگزاری نشست‌هایی تحت عنوان «رقص رهایی» می‌کرد و در توجیه تشکیلاتی برگزاری این نشست‌های برهنه می‌گفت که این نشست‌های باعث بهتر شدن روابط سازمان با زنان شورای رهبری خواهد شد‏. ‏ 

وی افزود‏: ‏وقتی مریم رجوی از بحث‌های این چنینی می‌گذشت و اعضا را به اصطلاح توجیه می‌کرد، خیلی تیز و صریح به ما می‌گفت که شما‌ها پس از برگزاری رقص رهایی و برهنه در حکم زن‌های مسعود هستید و مسعود شوهر رسمی شما است‏. ‏ 

سلطانی گفت‏: ‏برای همخوابگی با سرکرده فرقه تروریستی نفاق بطور رسمی جلسه‌ای برای این مراسم شبیه مراسم عقدهای معمولی وجود داشت که اصطلاحا به آن جلسه عقد می‌گفتند و این جلسات با حضور شخص مریم رجوی انجام می‌شد به طوری که او تاکید می‌کرد عقد کردن شما با مسعود سبب می‌شود ذهن شما به روی هر مرد دیگری بسته می‌شود‏. ‏ 

این عضو جدا شده منافقین اذعان داشت‏: از نکات جالب و برجسته برگزاری این مراسم این بود که مسعود رجوی خود به صورت انفرادی وارد این جلسات می‌شد و خودش هم خطبه عقد را می‌خواند و زن‌های حاضر هم یک به یک بله می‌گفتند و بعد همه می‌رفتند وضو می‌گرفتند و بر می‌گشتند تا رقص برهنه و رهایی را در حضور رهبر فرقه نفاق با وضعیتی کاملا عریان و برهنه انجام دهند‏. ‏ 

در اجرای این مراسم مریم رجوی از زنان می‌خواست که تمایلات جنسی و سکسی خود که تا این زمان نتوانسته‌اند ابراز کنند بگویند و یا اینکه سخنان و تمایلات خود را بر روی کاغدهای نوشته و آن را تحویل وی دهند که با اعلام عمومی این زن بی‌شرم همه مشغول نوشتن می‌شدند‏. ‏ یادم هست که یک نفر گفت که صفر صفر است و هر چه داشته نوشته و گفته است‏. ‏ 

مسعود گفت محال است‏. ‏ مریم رجوی هم گفت شما الان زن مسعود هستید و به هرحال هر زنی بعد از ازدواج حتما حرف و ناگفته‌هایی برای شوهرش دارد‏. ‏ 

وی توضیح داد، مسعود رجوی و بعضی دیگر از زن‌های برهنه را که همین موضع را داشتند، صدا زده و در گوشی با آن‌ها از نزدیک حرف می‌زد‏. ‏ در این حال تعدادی از زن‌ها وضعیت به هم ریخته‌ای پیدا کردند و با گریه عنوان می‌کردند که موضوع‌هایی بوده که سال‌ها در دلشان نگه داشته‌اند و اذیتشان می‌کرده و خلاصه همه شروع کردند به حرف زدن که یک تعداد هم صحبت کردند‏. ‏ 

در ادامه این جلسه چند نفر از نیروهای دفتری که کارهای خدماتی و اداری مسعود و مریم رجوی را انجام می‌دهند، میز را برداشتند و شیرینی پخش شد و گفتند که وسط را خالی کنید‏. ‏ وقتی وسط خالی شد، با اشاره «شهرزاد صدر» یک آهنگ تند از «بیژن مرتضوی» که هنوز طنین آن در ذهنم است، پخش شد و در برابر چشمان حیرانم متوجه شدم که زنان ارشد شورای رهبری به وسط ملافه‌های سفید رنگی که بر روی فرش سالن یاد شده قرار داشت آمدند و در حال در آوردن لباس‌هایشان به طور کامل هستند‏. ‏ 

مسعود گفت‏: بله لباس‌های شرک و جاهلیت را درآورید و این حوض شماست که بایستی در آن شیرجه بزنید و اینجا یگانه شوید تا دیگر در تمام صحن ههای رزم و کار و مسوولیت مثل کوه استوار باشید‏. ‏ در این حین هر نفر که لباس‌هایش را در می‌آورد، کارکنانی از دفتر آن‌ها را جمع می‌کردند و همه را در نایلونی قرارمی دادند و در آن را بسته و روی آن با ماژیک نوشته و می‌بردند و یک نفر مشغول رقص می‌شد‏. ‏ 

با شروع رقص این زن همینطور نفرات رو به زیاد شدن بودند و مریم رجوی با صدای بلند و رسا به همه زنان حاضر در این جلسه می‌گفت‏: که لباس شرک و ریا را بکنید و به مسعود نزدیک شوید و یگانه شوید و همین طور متوجه شدم که مریم و چند نفر دیگر ازجمله «گیتی گیوه چی» و «فائزه محبت کار» و دیگران به دقت بقیه را زیر نظر دارند و تعدادی از اعضای ارشد مشغول صحبت و متقاعد کردن نفراتی هستند که از در آوردن لباس ابا دارند و یکی دو نفر را هم از جلسه خارج کردند‏. ‏ 

در این بین توقف کوتاهی به جلسه داده شد و مریم سخنرانی کوتاهی کرد و گفت شما که هنر نکرد‌هاید، شما امضای ایدئولوژیک و آرمانی داده بودید به مسعود و هر مقطع یا سرفصلی دوباره می‌دهید پس رقص رهایی برای شما چیست‏. ‏ این رقص، رهایی شماست‏. ‏ 

سلطانی افزود‏: مریم رجوی خطاب به ما گفته بود شما باور نداشتید که مسعود شوهر شماست، وگرنه یادتان هست و فیلم‌هایی حتما دیده‌اید که یک عقد کافی بود برای یک زن که تا ابد خودش را در حریم شوهرش ببیند‏. ‏اگر سقف ا یدئولوژیک امضا شده به رهبرعقیدتی سقف این سالن است، سقف ازدواج و زناشویی این میز است، شما درک و فهم نادرستی دارید‏. ‏ برای این است که الان بعضی‌ها سختتان است لباستان را در بیاورید، وگرنه شیرجه می‌زدید در این حوض، مساله از خود شما حل می‌کند، وگرنه یک زن چشم ندارد زن دیگری را ببیند و با این مکانیزم شما حاضرید برای همدیگر جان بدهید و همدیگر را دوست دارید و حسادت‌های زنانه و قالی از زیر پای همدیگر کشیدن جای خودش را به دوست داشتن یکدیگر می‌دهد و خیلی تشویق می‌کرد که ما صحنه‌های معاشقه مسعود با زن دیگری را نگاه کنیم‏. ‏ 

این عضو جدا شده فرقه منحرف رجوی گفت‏: ‏ در پایان این جلسه همه زنان شرکت کننده یک گردنبند طلا از مسعود هدیه گرفتند و جلسه تمام شد‏. ‏ 

نخستین جلسه پنج ساعت به طول انجامید و ساعت چهار صبح تمام شد و ما همگی به مقر‌هایمان برگشتیم‏. ‏ پس از آن سلسله نشست‌هایی با خود مسعود و همینطور با مریم رجوی آغاز شد‏. ‏
بتول سلطانی در ادامه توضیح داد، در این جلسات مریم رجوی دائما می‌گفت فکر می‌کنید که بعد از این عقد چه چیزی برای شماست؟ 

یکی از زنان گفت که این موضوع برایم واقعی نمی‌شود و ما نمی‌توانیم مسعود را به عنوان همسرمان بپذیریم و آن را قبول کنیم که بعد مریم رجوی گفت شما عاشق نیستید و قیمت عشق مسعود به شما یکجانبه و یکطرفه است و من می‌فهمم وگرنه چرا شما تا حالا کاری نکردید و ما نمی‌دانستیم که چکار باید بکنیم‏. ‏ ما که همه جور جسما و روحا در اختیار او هستیم دیگر چه کار باید کرد‏. ‏ 

تقریبا یک سال بعد دیدم که مریم در جلسه‌ای گفت شما چگونه زنی هستید که مسعود را می‌بینید ولی خود را برایش هلاک نمی‌کنید که به اتاق خواب او بروید و با او یکی شوید‏. ‏ که در این لحظه من احساس کردم که آب شدم و پتکی توی سرم خورد‏. ‏ یعنی چه؟ امکان ندارد‏. ‏ 

برای کنجکاوی بیشتر خواستم خود را شیفته این موضوع بدانم‏. ‏ می‌خواستم بدانم که بالاخره آیا موضوع بیش از این هم جنسی می‌شود یا فقط ایدئولوژیک و آزمایش است تا اینکه نخستین بار بعد از برنامه رقص رهایی که تقریبا از ساعت ‏۱۰‏شب تا یک با مداد به طول کشید و جلسه تمام شد به من گفتند که بعد از تمام شدن حوض رهایی به مقر نرفته چون خواهر مریم با من کار دارد و به دفتر مریم بروم‏. ‏ 

وی گفت‏: ‏ بعد از مراجعه به دفتر مریم او با گفتن این جمله که امشب شب زفاف تو و شب معراج توست و قدر‌شناس قیمتی باش که مسعود برایت داده تا همانند من و در سطح من و بیش از من بعد از این معراج با مسعود یکی شوی و بار مسوولیت به دوش بکشی و خودت را عاشق‌ترین بدانی یا اگر خوب نفهمی و ناسپاسی کنی از دور خارج می‌شوی و همچون جسدی می‌شوی در تشکیلات و روی میز ما خواهی ماند به دیدار رهبری فکری و اعتقادی سازمان برو و سعی کن قیمتی که برایت داده شده است را درک کنی و در کار و مسوولیت کوشا باشی‏. ‏
 
سلطانی در ادامه افزود‏: ‏ مرا با لبخندی به سمت مجموعه‌ای که اتاق خواب مسعود بود، راهنمایی کرد‏. ‏ من در حالی که شوکه شده بودم و سردرد عجیبی داشتم، باز فکر می‌کردم که این آزمایش است اما آن شب تا صبح و شب‌های مشابه او را یک مرد عادی و دیدار را یک ملاقات جنسی محض یافتم و از نظر من رجوی فردی پلید و هوسران بود که با این برنامه رنگ و لعاب ایدئولوژیک به آن زده بود‏. ‏ 

به گفته وی، از شب بعد من عمق یک فرقه واپسگرا را دیدم که اینگونه همه چیز افراد را در قید و بند خود نگاه می‌دارد‏. ‏ احساس می‌کنم همانجا هر چه که از سازمان و بنیانگذاران و مقاومت و راه سرخ حنیف و مبارزه بود در درونم تبدیل به مشتی خاکس‌تر شد، اما سعی کردم خودم را نگهدارم و شاید تصمیم به فرار من از اردوگاه منافقین از همانجا در من قطعی شد‏. ‏ 

عضو سابق گروهک منافقین ادامه داد‏: ‏ با خود فکر می‌کردم این همه شبانه روز به دستور تشکیلاتی و نشست‌های موسوم به سرویس تشکیلاتی، توی سر برادرهای تحت مسوولمان می‌زنیم و خون آن‌ها را در شیشه می‌کنیم که چرا نگاه چپ به کسی کردی و طلاق و فشار و به قول مسعود که همیشه سفارش می‌کرد و دستور می‌داد که سلاحت را بایستی دائما این مرد‌ها بالای سر خود احساس کنند‏. ‏
سلطانی گفت: ‏سرکرده گروهک نفاق بار‌ها به زنان می‌گفت تیغ انتقاد و کار کشیدن از جسم آن‌ها، تیر و تپانچه است و دلسوزی برای برادرهای تحت مسوول یعنی همخوابگی با آن‌ها و این‌ها عین جملات مسعود است که به ما درس شقاوت و سنگدلی می‌داد، اما در جلسات بعدی حوض شورای رهبری، به محض اینکه آن را اعلام می‌کردند با خود فکر و به دیگران نگاه می‌کردم، این بار نوبت کیست که از سوی مریم به صورت خصوصی به اتاق خواب مسعود دعوت شود و دعا می‌کردم که من نباشم و این جلسات با شکل و صورت‌های متفاوت ولی یک محتوای جریان وار ادامه داشت و بعد‌ها فهمیدم استثماری در شکلی بسا پیچیده‌تر و کامل‌تر از زن بود‏. ‏ 

وی افزود‏: پس از آن، نشست‌های متوالی با مریم داشتیم که باید لحظه به لحظه درباره واکنش‌های درونیمان صحبت می‌کردیم و می‌نوشتیم و مریم عبور هر کس را از حوض شورای رهبری تایید می‌کرد و بعد از آن حتما ارتقای درجه و مسوولیت داشت‏. ‏ همیشه قبل از این جلسات و هر بار از سوی «گیتی گیوه‌چی» توضیحات امنیتی داده می‌شد که این موضوع باید کاملا محرمانه بماند و با هیچ کس صحبتی نشود‏. ‏ 

سلطانی گفت‏: البته همه مراسم رقص رهایی کاملاً سری بود و حتی دو عضو شورای رهبری هم سطح هم حق نداشتند در این گونه موارد با هم صحبت کنند‏. ‏ 

وی توضیح داد، تمامی حفاظت مسعود را هم از زنان شورای رهبری در همین سطح می‌گذاشتند‏. ‏ البته اساسا همه زن‌هایی که در حفاظت بودند، رده شورای رهبری داشتند ولی به هیچ عنوان حتی برای حفاظت ورودی مقر هم از برادران با بالا‌ترین رده استفاده نمی‌شد‏. ‏ 

این عضو جدا شده از منافقین تصریح کرد، من با سه نفر از اعضای شورای رهبری به نام‌های «ب‏. ‏ ر»، «ز‏.ش» و «ش.ح» به ویژه بعد از سقوط صدام و مدتی که این جلسات تعطیل شده بود، حرف می‌زدیم و یکی از این‌ها که سطح مسوولیت بالایی هم داشت، می‌گفت که خودش غیر از موارد تکی، چند نفری با برخی نفرات هم ستاد هم‌خوابگی با مسعود رجوی داشته و توضیح می‌داد که مریم رجوی به این نوع ملاقات با مسعود، معراج جمعی می‌گفته است‏. ‏ 

وی افزود: ‏من به او گفتم که چرا مرا در چنین ترکیبی صدا نکرده‌اند که او گفت تو حتما کمتر با کسی اصطلاحاً گیس و گیس‌کشی داشتید و وقتی این کینه‌ها و حسودی‌ها بین دو زن یا چند زن شورای رهبری بالا می‌گرفت، همگی آن‌ها به اتاق خواب مسعود دعوت می‌شدند و او با همگیشان می‌خوابید، اما من به شخصه هیچ‌گاه شاهد چنین صحنه‌هایی نبودم‏. ‏ 

او در ادامه افزود‏: ‏ توجیه مریم سر این به اصطلاح معراج جمعی این بود که بین یک یا چند زن شورای رهبری که اصطلاحاً گیس و گیس کشی به معنی دعوا و حسادت اوج می‌گرفت، انجام می‌شده و مریم می‌گفت این ملاقات با این شکل و شیوه، مساله را حل می‌کند‏. ‏ 

به گفته سلطانی رقص رهایی و برهنگی هر ماه انجام می‌شد و بعد از هرکدام باید در حضور مریم همه لحظات و واکنش‌های ذهنی و احساسی مطرح می‌شد و در کاغذ می‌نوشتیم و به مریم می‌دادیم‏. ‏ بعد از هر ملاقات با مسعود باید ورودیه می‌دادیم و در یک برگ هر تناقض یا حرف نگفته‌ای داشتیم، می‌نوشتیم و می‌دادیم، اما بعضا بین چند تا حوض شورای رهبری یا چند رقص رهایی یک بار به اتاق خواب مسعود دعوت می‌شدم‏. ‏ توجیه مریم در تکرار این جلسات این بود، این‌ها نیاز است و بایستی تکرار شود. 

وی افزود‏: حول فلسفه این حوض‌ها و ملاقات‌ها، ساعت‌ها کار توجیهی و نشست انجام می‌شد که بخشی از آن شامل حفاظت اطلاعات این گونه جلسات بود و حتی یادم هست که در همین مجموعه نشست‌ها، رجوی می‌گفت که نابودی ما فقط در صورت ضربه زدن به ایدئولوژیک است و ضربه یعنی ربوده شدن شورای رهبری و فاش شدن اسرار سازمان، چرا که هیچ اندیشه عادی گرایانه‌ای نمی‌تواند ذوب ایدئولوژیک شما زنان را بفهمد و خلاصه از این بحث‌ها زیاد می‌کرد و یک بار هم می‌گفت که اگر کسی از شورای رهبری ببرد و برود به دیگران بگوید، هیچ کس باور نخواهد کرد و به او می‌خندند و خود آن نفر مارک دروغگو خواهد خورد، اما اگر این تعداد از زنان درسطح شما یعنی حوض رفته شورای رهبری زیاد شود آن موقع زمان سقوط ایدئولوژی ما خواهد بود، چون کسی درک نخواهد کرد‏. ‏
وی در ادامه افزود‏: ‏مسعود رجوی می‌گفت هر چند من در دستگاه عادی، قیمت ازدواجم با مریم را هم که طلاق ایدئولوژیک از شریف گرفته بود، با دادن یک دختر جوان مجاهد دادم اما این بار فرق خواهد کرد و برای همین کنترل فوق العاده زیادی روی زنانی که این سطح را داشتند از نظر امنیت و حفاظت اعمال خواهد شد‏. ‏ 

این عضو جدا شده گروهک نفاق افزود‏: دفعات اول و بعد‌ها هم به صورت دیدن نوار یا تکرار این سلسله نشست‌ها و سخنان مریم تکرار می‌شد‏. ‏ در بیشتر این نشست‌ها مریم رجوی به ما می‌گفت که به اندازه من به همه شما از سوی رهبری پرداخته شده است و من باز هم با شما جنگ دارم و باز هم به جنگ من بیایید و بگویید مریم چرا؟ 

سلطانی گفت: خلاصه بحث در مجموع روی دو محور یکی نوشتن هر آنچه که در احساس و روان و روح ما می‌گذشت و کار کشیدن از جسم و به قول خود مریم، نبرد ایدئولوژیک در دفاع از رهبری با خون و نفس و تبلورش در کار کشیدن خصمانه و بدون یک ذره دلسوزی برای افراد تحت مسوولیت و هر کس دیگر و به قول خودش بی‌شکاف برای رهبری بود‏. ‏ 

وی افزود: ‏بعد هم بهینه کردن و به قول مریم آب بندی این زنان در مقابله با مرد‌ها که می‌گفت آب بندی باشید‏. ‏من همیشه فکر می‌کردم که همه این‌ها فقط برای امتحان و تست است‏. ‏ تست قرار گرفتن در آرمان‌های مسعود رجوی تا اینکه خودم با تمام وجود لمس کردم که نه، یک پارام‌تر مهم دیگر هم وجود دارد و آن درغلتیدن مسعود رجوی در روابط جنسی و ارضای شهوانی، آن سوی سکه قدرت طلبی و کیش شخصیت‌اش است‏. ‏ 

به گفته این عضو جدا شده، بی‌تردید علت زبونی و بزدلی بی‌اندازه مسعود رجوی که وی را به یک فراری مفلوک و هراسان مبدل کرده است را بایستی در زن بارگی و عیاشی‌های وی جستجو کرد‏.
http://hadidnews.com/vdcdzk0f.yt0zj6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما

عوامفریبی ودروغگویی خیلی بد است این خبرهای بی سر وته جامعه را به فساد می کشاند
منصور
ازوقتي رجوي كثيف با صدام ملعون دست داد همه ماهيت كثيف اوراشناختند.
مهدي
کسي که حاضر ميشه توي عمليات مرصاد به صورت وحشيانه به هموطن هاي خود حمله کنه (چه مسعود و چه بقيه اعضاء گروهک پشيمان شده و نشده) به نظر من از پست ترين انسان هاست
بله قبول دارم در زمان جنگ مجاهدین کثافت کاری کردند.ولی اگر این حرفها عوام فریبی و درو غگویی باشد بدتر از ان کثافت کاری است