با وجود تهدید تحریمهای تازه، بخش کشاورزی ایران به دلیل درونزایی، ظرفیت ۱۸ میلیون هکتار زمین کشاورزی و چهار فصل اقلیمی، کمترین اثرپذیری را دارد و حتی میتواند ناجی اقتصاد غیرنفتی باشد.
با افزایش گمانهزنیها درباره فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سختگیرانه، نگاه بسیاری از تحلیلگران اقتصادی به سمت بخشهایی از اقتصاد ایران دوخته شده که بیشترین تابآوری را دارند. در میان آنها، کشاورزی در جایگاه ویژهای ایستاده است؛ بخشی که نه تنها کمترین اثرپذیری را از فشارهای خارجی نشان داده، بلکه ظرفیت آن به گونهای است که میتواند به پشتیبان دیگر حوزههای اقتصادی بدل شود.
ایران با حدود ۱۸ میلیون هکتار زمین کشاورزی، در ردیف کشورهای دارای ظرفیت بالای تولید کشاورزی قرار دارد. این پهنه گسترده، با حضور میلیونها کارگر ایرانی و شبکهای وسیع از روستاییان و بهرهبرداران، ستون فقرات امنیت غذایی کشور را شکل داده است.
نکته مهم آن است که برخلاف صنایع نفتی یا مالی، کشاورزی درونزا و متکی به منابع داخلی است؛ از خاک و آب گرفته تا نیروی انسانی و دانش بومی. همین درونزایی موجب شده تحریمها نتوانند ضربهای جدی بر پیکره آن وارد کنند.آب و هوای چهارفصل ایران یکی دیگر از برگهای برنده کشاورزی است. در حالی که بسیاری از کشورها برای تامین محصولات متنوع به واردات متکیاند، ایران از گندم مناطق معتدل تا خرمای نخلستانهای جنوبی و سیب و انگور کوهپایههای غربی، قابلیت تولید گستردهای دارد. این تنوع اقلیمی ایران، زنجیره غذایی را مقاوم و انعطافپذیر میسازد و خطر کمبود ناشی از محدودیتهای خارجی را کاهش میدهد.
از سوی دیگر، ایران در قلب شاهراههای حملونقل زمینی، هوایی و دریایی منطقه قرار دارد. همین موقعیت ژئوپولیتیکی به صادرات محصولات کشاورزی، بهویژه به بازارهای آسیای میانه، روسیه و کشورهای همسایه، مزیت ویژهای بخشیده است. تجربه سالهای اخیر نشان داده که حتی در اوج تحریمها، کالاهای کشاورزی بهراحتی مسیر خود را به بازارهای هدف پیدا کردهاند.
نقش دانش و فناوری کشاورزی نیز قابل چشمپوشی نیست. ایران در حوزه اصلاح بذر، تحقیقات زیستفناوری، مکانیزاسیون و توسعه کشتهای گلخانهای پیشرفتهای قابل توجهی داشته است. این توان علمی، امکان افزایش بهرهوری و کاهش وابستگی به واردات نهادهها را فراهم میکند. به بیان دیگر، کشاورزی ایران نه تنها بر منابع طبیعی متکی است، بلکه از پشتوانه دانش بومی و دانشگاهی نیز بهرهمند است.
تجربه تحریمها نشان داده که اگرچه ممکن است در برخی بخشها مانند واردات تجهیزات مدرن یا برخی نهادههای خاص اختلالهایی ایجاد شود، اما ساختار کلی تولید کشاورزی به دلیل اتکای بالای آن به منابع داخلی، آسیبی جدی نمیبیند. حتی در دوران سخت اقتصادی، این بخش توانسته نه تنها نیازهای اساسی کشور را تامین کند بلکه مازاد خود را به صادرات اختصاص دهد.
از زاویهای دیگر، کشاورزی میتواند نقشی فراتر از تامین غذا ایفا کند. با ایجاد زنجیرههای ارزش افزوده در صنایع غذایی، بستهبندی، و صادرات فرآوردههای کشاورزی، این بخش توان آن را دارد که به موتور محرک اقتصاد غیرنفتی تبدیل شود. در شرایطی که تحریمها دسترسی ایران به درآمدهای نفتی را محدود میسازد، کشاورزی میتواند بخشی از خلأ ایجاد شده را جبران کند.
در نهایت باید گفت مکانیسم ماشه، هرچند تهدیدی جدی برای بخشهای وابسته به نظام مالی و انرژی محسوب میشود، اما در برابر کشاورزی ایران ابزار چندان کارآمدی ندارد. این بخش با تکیه بر زمین، نیروی انسانی، دانش بومی و موقعیت جغرافیایی، نه تنها تابآور باقی خواهد ماند، بلکه قادر است با تقویت امنیت غذایی و توسعه صادرات غیرنفتی، به پشتوانهای استراتژیک برای اقتصاد کشور تبدیل شود. http://hadidnews.com/vdcaiony.49n6615kk4.html