تاریخ انتشار :يکشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۱۴
تحلیل برخی از شرایط برای نامزد اصلح انتخابات ریاست جمهوری با عنوان «کدام نامزد برنده انتخابات است؟»
مردم ، چشم بندی‌های رسانه‌ای فتنه و انحراف را به حساب نمی‌آورند
به گزارش حدیدنیوز، اظهارات پنجشنبه گذشته وزیر خارجه آمریکا، از اهمیت انتخابات ایران و پیش بینی وقوع یک حماسه حکایت می کند. جان کری در کمیته روابط خارجی سنا خواستار به تاخیر انداختن تصویب تحریم های جدید علیه ایران شد و گفت «وضعیت مذاکرات هسته ای با ایران ناامیدکننده است اما با توجه به انتخابات پیش روی ایران، باید در تصویب تحریم های مضاعف، صبور باشیم.

دو ماه مانده تا انتخابات، ابهاماتی دیده می شود. من فکر می کنم زمان آن رسیده که اندکی صبور باشیم. من فکر می کنم اینکه چه زمانی را برای بعضی اقدامات انتخاب کنیم، اهمیت حیاتی دارد. ما باید محتاطانه عمل کنیم. البته دولت موقعیت را کاملا رصد می کند. وزارت خارجه ترجیح می دهد زمان توسل به اقدامات جدید را با همکاری کنگره مشخص کند.»

خبرگزاری رویتر و آسوشیتدپرس همین گزارش مختصر را از سخنان جان کری منتشر کرده اند. سخنان وزیر خارجه آمریکا از یک سو اعتراف به شکست سیاست تحریم های فلج کننده و گزنده است. ایجاد تقابل میان مردم و حاکمیت در ایران، هدف اصلی از تصویب این تحریم ها در یک سال گذشته بود و اکنون آقای کری اعتراف می کند که نه تنها آن هدف حاصل نشده بلکه نسبت به نتایج معکوس آن نگرانی وجود دارد.

تحلیلگران و سیاست پردازان اروپایی و آمریکایی بارها این واقعیت را مورد تاکید قرار داده اند که اعمال تحریم های جدید از یک سال گذشته موجب اوج گیری احساسات ضد آمریکایی در میان مردم ایران شده و همچنین به انسجام بیشتر در حاکمیت انجامیده است در حالی که هدف از تحریم ها، ایجاد شکاف و اختلاف بیشتر در میان مردم و اجزاء حاکمیت بود.

سخنان کری وجه دیگری هم دارد و آن نگرانی از تاثیر این احساسات فزاینده ضد آمریکایی در رونق بخشیدن به انتخابات و انتخاب رئیس جمهوری هرچه ضد آمریکایی تر است. در واقع وزارت خارجه آمریکا، نشانه های وقوع یک حماسه سیاسی الهام بخش در ایران را رصد کرده و اکنون از کنگره می خواهد روی آتش انزجار ملت ایران از آمریکا بنزین نریزد. نکته سومی که از سخنان جان کری می توان استنباط کرد، نفاق مزمن در سیاست کاخ سفید است.

او نمی گوید تحریم ها علیه ملت ایران را متوقف کنید بلکه دعوت می کند که کنگره فعلا تشدید دشمنی ها را مسکوت بگذارد و پس از انتخابات به این کار مبادرت ورزد. این بدان معناست که باطن خبیث سیاستمداران آمریکایی تغییرناپذیر است و نباید به لبخندهای دیپلماتیک آنها دل خوش داشت.

هرچند محافلی می کوشند دشمنی کورکورانه دشمن را انکار کنند یا با بزرگ نمایی آن در شیپور تسلیم طلبی بدمند، اما امروز گفتمان مقاومت و پیشرفت تبدیل به گفتمان حاکم بر کشور شده و نامزدهایی که پا به میدان رقابت در انتخابات می گذارند، لاجرم باید در تراز همین گفتمان بدرخشند.

روزنامه فرانسوی لوموند چندی پیش درباره استیلای گفتمان مقاومت و موفقیت آن نوشت «از ۴ سال پیش قدرت های بزرگ تلاشی کابوس وار را آغاز کرده اند اما جمهوری اسلامی تسلیم نمی شود. گروه ۱+۵ نمی توانند در ارزیابی آیت الله خامنه ای تغییری ایجاد کنند... گروه ۱+۵ چیزی برای ایجاد ترس در دل مقامات ایرانی در اختیار ندارد. مواضع اعضای این گروه همسو نیست که بتواند فشار واقعی به ایران اعمال کند.

آیا باید به شیوه دیگری متوسل شد تا مذاکره میان ایران و آمریکا برقرار شود؟ مسئله این است که باورپذیری ادعای آمریکا مبنی بر اینکه در پی مذاکره با ایران می باشد، سخت است. اوباما این پیشنهاد را در ابتدای ریاست جمهوری خود و درست هنگامی مطرح کرد که واشنگتن یک حمله سایبری را علیه تاسیسات هسته ای ایران شروع کرده بود. از این عملکردها نیت خیر برداشت نمی شود.

اوباما قدرت مانور خود در مقابل ایران را بسیار محدود کرده و دارای مواضع ناهمخوان است... اکنون در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، رقابت بسیار سختی میان اردوگاه های سیاسی ایران در جریان است. این یک مسابقه ملی گرایانه و ناسیونالیستی است. هیچ یک از جناح ها به مذاکره اشاره نمی کند چرا که بیم آن دارد انگ خیانت علیه منافع ملی به او بچسبد. هر یک از رقبا و گروه ها برای اینکه بهتر بتواند مواضع خود را تثبیت کند، باید مرتبا به دستاوردهایی که جمهوری اسلامی تاکنون داشته، تاکید بورزد».

این گفتمان اصلی حاکم بر انتخابات ریاست جمهوری است. در واقع مسئله اصلی افکار عمومی، انتخاب بین ذلت تسلیم طلبی یا عزت مقاومت نیست بلکه انتخاب بهترین و شایسته ترین نامزد در تراز عزت و اقتدار ملی است. مردم ما حقارت و ضعف و مذلت را نمی پسندند و گردن کج کردن نزد زورگویان جهانی را قابل هضم نمی دانند، که اگر غیر از این بود و دشمن برآوردی متفاوت داشت، آن گاه دو ماه باقی مانده به انتخابات، موقع مناسب تشدید فشارها به شمار می رفت.

اگر آنها با رصد اطلاعاتی گسترده به این نتیجه می رسند که فعلا باید فیتیله تحریم ها را پایین کشید، حاکی از تراز بالای عزتمندی و تشخص ملت ایران است و طبیعتا یکی از ویژگی های مهم رئیس جمهور آینده این خواهد بود که در تراز همین مردم قد علم کند. او باید بشارت دهنده پیشرفت در سایه استقلال کشور باشد نه اینکه مانند برخی محافل به حاشیه افتاده و منزوی، نماد ارتجاع و عقبگرد تلقی شود.

با این تلقی می توان به مرور برخی شرایط نامزد اصلح پرداخت:
۱- ساده نمایی مشکلات یا لاینحل نمایی چالش ها، نشانه آفت زدگی برخی جریان های سیاسی و نامزدهای آنان است. از یک سو به شهادت تاریخ ۳۴ ساله انقلاب حرکت شتابان در مسیر پیشرفت- با وجود چالش ها و مزاحمت های بزرگ دشمنان- شدنی است و کسانی که این امر را ناممکن می دانند یا به تسلیم در برابر دشمن حواله می کنند، آشکارا با واقعیت ها معارضه می کنند.

و از دیگر سو آنها که مثلا وعده می دهند ۶ ماهه مسئله رابطه با آمریکا را حل کنند یا در باغ سبز اقتصادی - با وعده های ناممکن اما مخرب- نشان می دهند، از هم اکنون به بی کفایتی سیاسی خود گواه می آورند. با این وصف انتخابات مایه ارتقای فرهنگ سیاسی عمومی است اما در عین حال از سوی دیگر عوام فریبی ها، فرهنگ عمومی را تهدید می کند. البته باید شهادت داد که هرچه جلوتر آمده ایم، آسیب ناپذیری فرهنگ عمومی در برابر حلقه های ساده انگار و ساده پندار کمتر شده است.

۲- فرهنگ، عمود قائم یک ملت در حوزه مهندسی گفتمان مقاومت و پیشرفت است. فرهنگ و باورهای اعتقادی، زیربنای همه موفقیت ها و دستاوردهاست و با همین باورها بود که انقلاب به بار نشست و تداوم یافت. فرهنگ اسلامی بود که در یک ملت توسری خور تحقیر شده، باور «ما می توانیم» را نهادینه کرد تا توانست رژیم آمریکایی و مسلط پهلوی را به زیر کشد، مقابل جنگ افروزی دشمن با شجاعت بایستد، کمر تحریم های اقتصادی و فنی دشمن را بشکند و ایران را با ۱۱ برابر نرخ متوسط جهانی، تبدیل به سریع ترین کشور از نظر رشد و جهش علمی در دنیا کند.

بنابراین در میان همه وعده هایی که نامزدها می دهند باید رصد کرد که آنها چه قدر با فرهنگ اسلامی و غیرت دینی عجین هستند و قرار است در صورت انتخاب شدن چه قدر به موضوع فرهنگ بها بدهند. وعده های صرف اقتصادی بدون اشاره به زیربنای همه موفقیت ها و کامیابی ها، نشانه نقصان در برنامه برخی نامزدهاست.

۳- نامزدهایی در تراز بالای گفتمان «پیشرفت معطوف به عزت» قرار می گیرند که ضمن جاذبه های قوی، دارای دافعه های قدرتمند و مرزبندی های جدی با عوامل مزاحمت در مسیر پیشرفت و عدالت باشند. کسی که قرار است رئیس دولت در ایران باشد نمی تواند اهل باج دادن و باندبازی و اباحه گری و کوتاه آمدن یا تخفیف دادن بر سر اصول باشد.

کسانی که حریم حرمت های الهی را محترم نمی شمارند و وارد این حریم های ممنوعه می شوند، طبعا توان مواجهه با فشار بیگانگان یا مفسدان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی داخلی را نخواهند داشت. تنها تقوا و خداترسی است که روحیه شجاعت و عزت نفس و اراده محکم برای مواجهه با گردن کشان را تامین می کند. نامزدی که هم اکنون در چنبره حامیانی ناسالم و منفعت طلب و قدرت مدار مدیریت می شود، فردا در صورت انتخاب شدن چگونه می تواند حریت به خرج دهد و به جای نگاه ملی، نگاه باندی پیشه نکند؟

۴- اگر «پیشرفت معطوف به مقاومت و مجاهدت» گفتمان اصلی تعیین کننده در انتخابات آینده است، تمام حلقه هایی که با این گفتمان معارضه یا در برابر آن حاشیه سازی می کنند، مغضوب مردم واقع خواهند شد. جریان فتنه و حلقه انحرافی، انتخابات مجلس نهم را بایکوت کرده بودند اما از مردم تودهنی خوردند. حلقه انحرافی همین پنجشنبه گذشته، وزن کشی افتضاحی در ورزشگاه آزادی ترتیب داد که با وجود ولخرجی های هنگفت از بیت المال با کمترین استقبال مواجه شد.

تصاویر این ماجرا به اندازه کافی از ابتذال سیاسی و فرهنگی و فقدان عقبه اجتماعی حلقه انحرافی حکایت می کند؛ همچنان که ۴-۳ سال پیش وقتی سران فتنه به آن فتنه انگیزی بی سابقه و دشمن شادکن دامن زدند، خیال می کردند رگ خواب مردم را به دست آورده اند. آنها حتی رصدگران اطلاعاتی را در غرب به اشتباه انداختند اما سر بزنگاه، پرده از دروغ بزرگ برداشته شد. آیا غیر از این است که فتنه گران مدعی بودند «موسوی (کروبی) دستگیر بشه- ایران قیامت میشه»؟ و آیا غیر از این است که امروز مجبور شده اند شرط گذاری های مطایبه آمیز سابق را زیر پا بگذارند و برای حضور در انتخابات و رد صلاحیت نشدن التماس کنند؟

بدین ترتیب می توان گفت چشم بندی های رسانه ای با مضمون «خاتمی می آید/ خاتمی نمی آید»، «هاشمی می آید/ هاشمی نمی آید»، «مشایی می آید/ مشایی نمی آید» اصلا در برابر حماسه بزرگ سیاسی که قرار است ملت ایران رقم بزنند، به چشم نمی آید. ملت ایران رو به جلو می نگرند و پیش می روند و اگر نیم نگاهی هم به گذشته داشته باشند، صرفاً از جنس عبرت گرفتن و تجربه اندوختن است. مفهوم حماسه سه مضمون عقلانیت و شجاعت و پیروزی را در خود نهفته دارد و این یعنی اینکه راه سیاست هیجانی، بی جربزگی و وادادگی و عقب نشینی و شکست بسته است.

محمد ایمانی/ کیهان http://hadidnews.com/vdce7v8z.jh8vvi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما