بیان علنی در اولویت نبودن توافق هستهای با ایران از سوی دولت آمریکا در طول یکدهه اخیر تقریبا کمسابقه بوده است. دلیل آنچه مسئولان مختلف آمریکایی از بایدن تا مالی و کربی به زبان میآورند، چیست؟
تحلیلهای گزارشگران سفارت امریکا درباره رویداد تأسیس حزب رستاخیز، بسط و گسترش دیکتاتوری محمدرضا پهلوی، کاهش قدرت هویدا، شناسایی و حذف مخالفان و منتقدان را از اهداف تشکیل این حزب میداند.
نرگس آبیار و محمد حسین مهدویان هیچگاه نمیتوانند به صراحت ابراز کنند که آثارشان در نفی انحراف از ایدئولوژی است و به توصیفهای سینمایی از آثارشان بسنده میکنند.
باید بگویم که خواندن چنین داستانی برای همۀ کسانی که آن سالها و روزگار را ندیدهاند و اکثر چیزهایی هم که شنیدهاند از بیان مورخان و جامعهشناسان و... بودهاست، بسیار مفید خواهد بود.
آقای ناطق نوری از قول متحصنین دانشگاه تهران میگوید: واقعه تحصن دانشگاه و همچنین حمله به افسر ارشد ستاد ژاندمری ربطی به متحصنین ندارد و متحصنین این رفتار را محکوم میکنند.
نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی، گفت: پس از فتنههای 88 و 78 سومین فتنه ، فتنه اقتصادی با اسم رمز مذاکره است که از سال 92 شروع شده و هدف آن فقیر کردن مردم و ایجاد بنبست اقتصادی است که هدایت این جریان برعهده بعضی از چهرههای شاخص دولت اعتدال و اصلاحات گذاشته شده است.
مدیرانی که بودجه دفاعی کشور را در لایحه بودجه 98 به نصف کاهش داده اند، ادامه همان فکر منقرضی هستند که می گفت روزگار فردا روزگار گفتمان و مذاکره است نه موشک.
آقای حیدریان همچنان دنبال جایی برای حکمرانی و ریاست می گردد چیزی جر این نیست که لابد منافعی در این سینما وجود دارد که ایشان حاضر نیستند به هیچ قیمتی دست از سر مدیریت سینما بردارند!
آنچه در ماجرای ساده بازنشستگان و پیش از آن در استجازه رئیس قوه قضائیه برای برخورد با مفسدان اقتصادی و کمک و همراهی رهبری با دستگاه ها اتفاق افتاد، دور اندیشی و حکمت رفتار رهبر معظم انقلاب اسلامی را بار دیگر آشکار کرد.
دولتی که دستش از هر وعدهای خالی است، کدام مسیر را برگزیند که اذهان مردم را از مطالبات به حق آنها منحرف سازد. آیا راهی جز ایجاد دو قطبی اجتماعی و شکاف فرهنگی مانده است؟
از آنجایی که عربستان توانایی رویارویی با ایران را ندارد، عصبانی کردن ایران را در دستور کار خود قرار داده است. هدفش از این کار این است که ایران از روی عصبانیت واکنش تندی نشان دهد تا دنیا را علیه ایران بسیج کند.
علل و عوامل گرایش مردم به عرفانهای نوظهور را میتوان در دو گروه کلّی قرار داد؛ عوامل فردی یا «علل درونی» و عوامل محیطی یا «علل بیرونی»ای که موجب گرایش به این عرفانها میشود.