به گزارش حدید نیوز: پدیده نفوذ مختصات و دسته بندی های مختلفی دارد. در هربازه زمانی طرحی متناسب با ظرفیت ها و شرایط موجود از سوی طرف مقابل به مرحله اجرا می رسد تا براساس آن به اهداف مدنظر با کمترین هزینه و بالاترین ضریب ممکن دست پیدا کند. برای آشنایی با انواع نفوذ و نحوه قرار گیری جمهوری اسلامی در برابر طوفان های مختلف نفوذ که توسط تئوری پردازان دشمن در طول تاریخ انقلاب اسلامی طراحی شده، با عباس عبدی فعال سیاسی برجسته اصلاح طلب به گفت و گو پرداختیم.
متن کامل این گفت و گو پیش روی شماست:
*در کدام برهه از تاریخ جمهوری اسلامی شاهد بیشترین نفوذ از سوی دشمنان بودیم وبا چه دسته از نفوذهایی سروکار داشته ایم؟
اگر بخواهيم درباره نفوذ و تحولات آن سخن بگوييم، ابتدا لازم است كه تعريفي از نفوذ ارايه كنيم و برحسب اين تعريف طبقه بندي شده اظهارنظر نماييم. اولين نوع نفوذ كه حادترين آن است، نفوذ عملياتي و امنيتي است. مثل نفوذي كه سازمان مجاهدين خلق در ابتداي انقلاب در ساختار حكومت ايران داشت، و جنایات تروريستی مشهور ۷ تير و ۸ شهريور و دادستاني انقلاب و برخی دیگر از موارد، محصول اين نفوذ بود.
در اينجا فرد نفوذكننده خود را وارونه نشان مي دهد و حتي ممكن است چنین فردی ضد سازمان متبوع خود شناخته شود. در شرايط عادي از ظاهر رفتار او نميتوان فهميد كه نفوذي است، مگر اينكه خطايي مرتكب شود. او برعكس واقعيت و منویات خود رفتار ميكند. اگر غيرمذهبي یا بیتقید است، حتماً سعي مي كند امور مذهبي را بهتر از ديگران انجام دهد. ظاهربینی و شكل گرايي رفتاري، زمينه را براي چنين نفوذي فراهم مي كند.
نوع دوم نفوذ، اطلاعاتي است كه با هدف جمعآوري اطلاعات انجام ميشود. اين مورد تا حدي سادهتر از مورد قبلي است. ولي فرق مهمش اين است كه مستمر است. در قبلي با انجام عمليات كار تمام ميشود، ولي در اين نوع از نفوذ تا وقتي که نیاز اطلاعاتي وجود دارد، ادامه پيدا مي كند.
ممكن است از افراد موجود در يك سازمان انتخاب شوند و حاصل نفوذ بیروني نباشد. ممكن است حتي آگاهانه نباشد و به صورت واسطه انجام شود.
اين دو نوع نفوذ، نوعي عمل غيرقانوني و مجرمانه هستند. زيرا رفتار ظاهری عاملان آن برخلاف آن چيزي است كه به آن معتقدند و باید از خود بروز دهند.
بجز دو مورد فوق، ممکن است نفوذ را براي وضعيت ديگري نیز استفاده كرد. مثل نفوذ فرهنگ غربي در جوامع ديگر، نفوذ ارزشها و عقايد كمونيستي، نفوذ ارزشها و عقايد اسلامي و… در اين مورد كلمه نفوذ برحسب مورد داراي بار مفهومي مثبت يا منفي است.
مثلاً در ايران گفته مي شود كه نفوذ انقلاب اسلامي در منطقه؛ كه طبعاً به معناي تبليغ و پذيرش ارزشهاي مورد نظر انقلاب در ميان مردم منطقه است. در اينجا نفوذ بار معنايي مثبتي دارد.
در مقابل اگر گفته شود نفوذ ارزشهاي غربي در ايران با بار معنايي منفي مواجه هستيم. ولي در هر دو مورد با پديده مشابهي مواجهیم؛ و پيامهاي مشخصي از طريق رسانهها و افراد حامل آن ها منتقل مي شود.
حتي اگر پشت اين نفوذها برنامهريزي هم باشد غيرطبيعي نيست همچنان كه ايران نيز درصدد چنين نفوذي است و آن را كتمان نميكند، هر ايدئولوژي و مكتبي استفاده از اين نوع نفوذ را عرفاً حق خود ميداند، مشروط بر اينكه به صورت شفاف انجام شود.
با توجه به شرایطی که درباره انواع نفوذ ارائه کردید و دسته بندی های مشخص این پدیده را برشمردید، به اعتقاد شما جمهوری اسلامی در برابر پروژه های نفوذ دشمن چه واکنشی را باید از خود بروز دهد؟
نحوه مواجهه با هركدام از انواع نفوذ متفاوت است. نفوذ عملياتي، امنيتي و اطلاعاتي جز از طريق مراقبت اطلاعاتي و امنيتي ممكن نيست، و عامل نفوذ نيز مجرم و مستحق مجازات است و معمولاً هم مجازاتهاي سنگين در نظر گرفته مي شود. اما نفوذ فكري و مكتبي از نوع ديگري است و تنها راه مواجهه با آن به شيوه خودش، يعني مبارزه اجتماعي و فكري است و هرگونه مواجهه امنيتي و اطلاعاتي در اين نوع نفوذ نه تنها مشكل را حل نميكند، كه در نهایت تشديد هم ميكند.
بستن فضا و مواجهه قضايي و امنيتي ممكن است در ظاهر و حتي كوتاه مدت اثراتي داشته باشد، ولي در بلند مدت و عمق قضيه آثار منفي دارد.
نفوذ به اين معنا تا هنگامي كه شفاف انجام شود اقدامي دوطرفه است و به عنوان يك امكان و حق براي همه صادق است. همچنان كه در داخل كشور هم اين نوع نفوذ را هر لحظه شاهد هستيم. همه گروهها از طريق ابزارها و رسانه هاي خود مي كوشند كه ديگران را تحت تأثير و نفوذ فکری و ارزشی خود قرار دهند.
اساسا معتقد به افزیش نفوذ در دوران پسابرجام هستید؟ اگر پاسخ مثبت است چه راهکارهایی را جهت خنثی کردن ترفندهای دشمن پیشنهاد می دهید؟
با اين ملاحظات، سالهاي ابتدايي پیروزی انقلاب اسلامی وجه مهمتر نفوذ امنيتي و عملياتي به ويژه از طرف سازمان مجاهدين و در حداكثر خود بود. البته خسارتهاي اين نوع نفوذ فقط منحصر به ترورهاي انجام شده نبود، بلكه كاشتن بذر بياعتمادي حتی بدتر از ترورها بود.
نفوذهاي فكري و شفاف نيز در همه ابعاد چه در داخل و چه در خارج وجود داشت. حتي وجود سازماني به نام حمايت از نهضت هاي آزادي بخش در ايران، نفوذ اسلامي را در جهان و منطقه يگ گام به نفوذ عملياتي و اطلاعاتي ارتقا داده بود. اکنون نیز كمابيش شاهد اين نوع نفوذ از طرف ايران هستيم.
در دو دهه اخير بحث نفوذ عملياتي و اطلاعاتي وجود داشته است و نمونههاي آن در ترور فعالان هسته اي و موارد ديگري است كه خيلي صدايش را درنياوردند، و به طور طبيعي اين نوع نفوذها در مراكزي صورت ميگيرد كه جنبه حساس دارد. ولي در مجموع در مقايسه با نفوذهاي ناشي از تبادلات فكري و فرهنگي در درجه دوم اهميت قرار داشتهاند، زيرا گسترش رسانههاي جمعي و بيرون آمدن از وضعیت امنیتی دهههاي ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ و وارد شدن به عصر ديجيتال اهميت نفوذِ شفافِ فكري، فرهنگي بيش از ساير موارد است.
اما در مجموع مشكل سیاست رسمی در جامعه ايران اين است كه با اين نوع نفوذ، با برچسب امنيتي مقابله مي كند، و اين مقابله به نتيجه عكس منجر خواهد شد.
پس از برجام زمينه براي نفوذ اخير بيشتر هم خواهد شد، چرا كه ارتباطات بيشتر ميشود. افزايش ارتباطات به معناي افزايش امكان مبادله و نیز رفت و آمد است. يكي از موضوعات قابل مبادله نيز ارزشها و افكار است. ولي مبارزه با روشهاي گذشته در برابر اين نوع نفوذ چيزي جز آب در هاون كوبيدن نخواهد بود. بايد طرحي نو درانداخت.
http://hadidnews.com/vdcj8vet.uqexyzsffu.html