با نگاهی به مواضع و بیانات رهبر انقلاب اسلامی، پیش و پس از حمله اسرائیل به ایران متوجه خواهیم شد که مسئله اصلی مردم و کشور در نگاه امام خامنهای تغییری نکرده و دغدغه اصلی ایشان همچنان همان حل مسئله اصلی مردم است.
هر کشوری همواره مسائل اصلی و اولویتداری دارد که بروز یک جنگ میتواند برخی یا تمام آنها را از اولویت دولتها خارج و مسائل نظامی را به اولویت نخست تبدیل کند. دولت ایران نیز پیش از حمله اسرائیل در سحرگاه 23 خردادماه اولویتهایی برای اداره کشور داشت که مورد تأکید رهبر انقلاب بوده و تحقق آنها را از دولت مطالبه میکردهاند، در ادامه این گزارش به تأثیر جنگ بر این اولویتها خواهیم پرداخت.
در این خصوص باید اول به این پرسش پاسخ دهیم که پیش از جنگ، مسئله اصلی کشور و مردم از نگاه رهبر انقلاب چه بوده است؟
ایران پس از انقلاب اسلامی مردم در سال 1357 حتی یک روز هم از توطئه و دسیسه آمریکا و نوچههایش در امان نبوده و دائما در حال مبارزه با آنها برای حفظ استقلال و عزت خود بوده، یعنی بهنوعی همواره در شرایط جنگی قرار داشته است؛ با این وجود اگر پیش و پس از حمله اسرائیل و آمریکا به ایران در سحرگاه 23 خردادماه را به دو مقطع زمانی متفاوت به لحاظ مقابله سخت با دشمنان تقسیم کنیم، حداقل در یک دهه پیش از وقوع این جنگ و بهخصوص در سالهای منتهی به آن، مسئله اصلی کشور و مردم از نظر رهبر انقلاب اسلامی مسائل اقتصادی و بهخصوص باز کردن گرههای معیشتی مردم توسط دولتها بوده است.
ایشان در ششم خردادماه 1400 «مسئلهی فوری و اصلی کشور» را که باید با «جدیت» دنبال شود، «اقتصاد» معرفی کرده و فرمودند: «مسئلهی اصلی مردم فضای مجازی و سیاست خارجی و ارتباط با این دولت و آن دولت نیست؛ مسئلهی اصلی مردم چیزهای دیگر است؛ مسئلهی اصلی مردم بیکاری جوانها است، مسئلهی اصلی مردم معیشت طبقات ضعیف جامعه است، مسئلهی اصلی مردم مافیای وارداتی است که کمر تولید داخلی را میشکند، مسئلهی اصلی مردم سیاستهای غلطی است که فلان جوان مبتکر را که میتواند کار انجام بدهد مأیوس میکند... مسائل اصلی مردم اینها است؛ کسانی باید بیایند با اینها مقابله کنند.
کشور به معنای واقعی کلمه سعادتمند خواهد شد اگر چنانچه زمامدار قوّهی مجریّه کسی باشد که بتواند این مسائل را حل و فصل کند. البتّه مسائل فرهنگی و سیاسی هم در جای خود دارای اهمّیّت است که باید به آنها هم برسند، [امّا] فعلاً مسئلهی فوری و اصلی کشور مسائل اقتصادی است که بایستی با جدّیّت دنبال بشوند.»
امام خامنهای همچنین در 18 اسفندماه 1403 یعنی درست 4 ماه قبل از حمله اسرائیل و در اوج التهابات منطقهای با اشاره به اینکه تهدیدهای امنیتی و اطلاعاتی دشمنان عمدتاً متوجّه به معیشت مردم است و قصد و طرح کلّی آنها این است که کاری کنند جمهوری اسلامی از عهدهی ادارهی معیشت مردم نتواند بربیاید، تأکید میکنند که «باید به طور جدّی دنبال اصلاح این قضیّه بود؛ دستگاههای مسئول باید عمدهی تلاش خودشان را متوجّه این قضیّه بکنند.»
با این وجود یادمان هست و میماند که در سالهای اخیر و حتی در روزهای جنگ و پس از آن، با وجود این تأکیدات و هشدارهای رهبر انقلاب، برخی از جریانات سیاسی کشور به جای طرح و چارهاندیشی برای مسائل معیشتی مردم، به بهانههای مختلف سیاسی و اجتماعی مباحث غیر اولویتداری مثل پیامک تذکر حجاب به زنان، فیلترینگ، مذاکره با فلان قدرت خارجی و یا مسئله زندانیان سیاسی را مطرح میکنند، گویی که اصلا از مسائل اصلی مردم و کشور اطلاع ندارند.
حالا به مقطع پس از جنگ 12 روزه میآییم تا ببینیم آیا جنگ، اقتصاد کشور و معیشت مردم را از اولویت خارج کرد؟
رهبر انقلاب 16 شهریورماه 1404 در نخستین دقایق سخنرانی در دیدار هیئت دولت با ایشان، پس از تأیید مواضع رئیس جمهور مبنی بر اینکه «مشکلات در کوتاهمدّت یا میانمدّت حل خواهد شد» تأکید میکنند که «بخصوص در مورد آن مسائل اقتصادی و مسائلی که به معیشت مردم ارتباط پیدا میکند، بایستی خیلی جدّیتر عمل کرد.»
ایشان در همین جلسه با اشاره به اینکه دولتها مسئول تأمین نیازهای مشترک و عمومی مردم از قبیل معیشت، امنیّت، بهداشت، فرهنگ و سبک زندگی، محیط زیست و امثال اینها هستند و با تشخیص اولویّتها در میان اینها موظف به انجام آنها هستند، مجددا بهخصوص از مسئله معیشت نام برده و فرمودند: «مسئلهی معیشت مردم یکی از مهمترین مسائل کشور است.»
پیش از این سخنرانی نیز در سوم مردادماه 1404 و در چهلمین روز شهادت شهدای مظلوم جنگ تحمیلی اسرائیل علیه کشورمان بود که رهبر انقلاب اسلامی پیام مهمی صادر فرمودند که حاوی هفت تکلیف راهبردی برای فضای پس از جنگ بود.
یکی از این تکالیف «جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور، توسط همه دستگاههای مسئول اجرایی» است.
هرچند که رهبر انقلاب در این فرمان از الفاظ عام «کارها» و «همه دستگاهها» استفاده کردهاند که ظاهرا اولویتی در آن وجود ندارد، اما با لحاظ دو قرینه میتوان فهمید که مسائل اقتصادی و بهخصوص معیشت مردم در نظرگاه ایشان همچنان در اولویت مسائل کشور است.
اولین قرینه آن است که رهبر انقلاب معتقدند در کارهای کشور باید به اولویتها توجه کرد؛ ملاک اولویت نیز از نظر ایشان «فوریت» و «زیرساختی بودن» کارهاست.
و دومین قرینه نیز این است که مسئله اقتصاد و معیشت مردم، آنچنان که در این گزارش تشریح شد، پیش و پس از جنگ با اسرائیل، مهمترین و فوریترین مسئله کشور بوده و در هر دو مقطع مورد اشاره خاص ایشان قرار گرفته است.
اما در این خصوص آنچه که از نظر رهبر انقلاب مهم و ضروری است «پیگیری کارهای کشور تا آخر و رسیدن به نتیجه» است. مسئلهای که هم در آن هفت تکلیف راهبردی و هم در دیدار هیئت دولت با ایشان بر آن تأکید کردند.
ایشان وجود طرحهای نیمهتمامی که اجرای آنها به درازا کشیده است را در تمامی دولتها، نشانه عدم پیگیری میدانند.امام خامنهای در 15 فروردین ماه 1402 در جمع مسئولان در همین رابطه میفرمایند: «الزام بعدی که به نظر من خیلی مهمّ است، «پیگیری جدّی تصمیمها» است. بنده غالباً در جلسات خصوصی با مسئولین محترم که مینشینیم صحبت میکنیم، روی این مسئلهی پیگیری تأکید میکنم؛ پیگیری خیلی مهم است.
گاهی تصمیمهای خیلی خوبی گرفته میشود امّا چون درست پیگیری نمیشود، تصمیم زمین میماند. همین طرحهای نیمهتمامی که ایشان گفتند، ناشی از عدم پیگیری است. خب مثلاً فرض بفرمایید که یک طرح خیلی خوبی در مجلس یا در دولت تصمیمگیری شده، دولت شروع به اقدام کرده، باید در ظرف سه سال، چهار سال تمام بشود، [امّا] سیزده سال گذشته، تمام نشده! چرا؟ این نشاندهندهی این است که پیگیری نشده و رها شده؛ پیگیری خیلی مهم است.»
رهبر انقلاب در دیدار اخیر هیئت دولت با ایشان نیز بر ضرورت مسئله پیگیری کارها تأکید کرده، فرمودند: «یکی از مهمترین سرفصلهایی که بنده میخواهم روی آن تأکید کنم، مسئلهی پیگیری است؛ پیگیری.»
از نظر امام خامنهای پیگیری باید در سطوح مختلف دستگاه اجرایی کشور وجود داشته باشد تا کارها به نتیجه برسد؛ از این رو در همان دیدار فرمودند: «این پیگیری یک وقت در سطح رئیسجمهور است که این بحمدالله هست؛ ایشان واقعاً پیگیری میکنند ... لکن فقط این نیست؛ پیگیری باید در بدنه به وجود بیاید، باید در مدیران میانی به وجود بیاید.
گاهی اوقات شما که وزیر هستید تصمیمی میگیرید، قبول هم دارید، میل هم دارید که این کار انجام بگیرد، دستور هم میدهید، معاون شما هم آن را به مدیر دستور میدهد، [امّا] با گذشتن دو سه واسطه قضیّه مدام به ترتیب ضعیف میشود تا بکلّی از بین میرود و وقتی به سرانگشتها رسید، چیزی وجود ندارد! در حالی که کار را سرانگشتها باید انجام بدهند، کار را دستها باید انجام بدهند؛ مغزها فقط فرمان میدهند. این پیگیری مهم است؛ پیگیری تا سرانگشتها، پیگیری تا آن نتیجهگیری، تا آخر...»
در نتیجه مسئله اقتصاد به جهت دسیسههایی که دشمن بر بستر آن علیه کشور و مردم طراحی کرده است و فوریت بسیاری از وجوه آن، بهخصوص بهبود وضع معیشت مردم، همچنان در اولویت کارهای کشور قرار دارد و برای به نتیجه رساندن آن باید همه دستگاههای اجرایی مرتبط با جدیت پیگیر بهبود وضع معیشت مردم باشند.