تاریخ انتشار :چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰۰:۳۱
درآمدی بر فیلم سینمایی red ۲

لباس شمر، ردای هالیوود

ماشین تخریب عقاید انسان‌ها، هالیوود هر ساله تعداد زیادی فیلم را روانه‌ی بازارهای سینمایی می‌کند تا خوراک ناسالمی را برای افکار عمومی جهان پدید آورد.
به گزارش حدیدنیوز به نقل از تهران پرس، ماشین تخریب عقاید انسان‌ها، هالیوود هر ساله تعداد زیادی فیلم را روانه‌ی بازارهای سینمایی می‌کند تا خوراک ناسالمی را برای افکار عمومی جهان پدید آورد. در بین این آثار تعداد تعدادی فیلم با بودجه‌های کلان وجود دارد که صنعت سینمایی – یهودی غرب تمرکز خود در رساندن پیام‌های ضاله‌ی خویش را بر روی آنها معطوف می‌کند.

این قبیل فیلم‌ها تحت عنوان فیلم‌های بلاک باستر شهرت دارند زیرا که بودجه‌ی چند صد میلیون دلاری آنها تضمینی برای فروش زیاد این فیلم‌ها در گیشه و به طبع آن دیده شدن گسترده‌ی این آثار نزد بیننده‌ی جهانی است. یکی از این فیلم‌های بلاک باستر فیلم قرمز ۲ (Red ۲) می‌باشد که با بودجه‌ی ۸۵ میلیون دلار (بیش از ۲۵۰ میلیارد تومان) توسط کارگردانی برنده‌ی جایزه‌ی اسکار با نام رابرت پاریسوت ساخته شده است. فیلم قرمز دو داستان پس از اتفاقات قسمت اول را روایت می‌کند، فرانک موسس مدتیست که خود را بازنشسته کرده است.

اکنون همکار سابق و دوست صمیمی فرانک یعنی ماروین از راه می‌رسد و به فرانک اعلام می‌کند که باید خودش را برای روزهای سخت آماده کند.ماروین به فرانک اعلام می‌کند که اطلاعاتی به صورت غیرقانونی منتشرشده ( ویکیلیکس ) که در آن به سال ۱۹۷۹ و یک برنامه فوق محرمانه هسته‌ای اشاره‌شده و در حال حاضر جان هر دو نفر در خطر است.فرانک در این راه از کمک یک جاسوس روسی به نام کاتجا بهره می‌برد که وی را به سمت یک دانشمند هسته‌ای نابغه اما دیوانه به نام دکتر ادوارد بیلی ( آنتونی هاپکینگز ) می‌کشاند؛ فردی که تصور می‌شد سال‌ها پیش مرد است.

اما فرانک در راه کشف حقیقت با مشکلاتی هم مواجه است از جمله اینکه MI۶ از ویکتوریا خواسته که وی و ماروین را نابود کند و یک قاتل حرفه‌ای کره‌ای با مهارت بسیار زیاد در هنرهای رزمی به نام هان نیز به دنبال نابودی این دو مأمور سابق است.



ادرواد بیلی توسط موسس و دوستانش از بیمارستان روانی که در آن بستری است فرار می‌کند. در نهایت دکتر ادوراد بیلی که هدفش نابودی نوع بشر و به راه انداختن جنگ است تصمیم می‌گیرد با ترتیب دسیسه‌ی علیه فرانک موسس و همراهانش بمب خطرناکی را که ساخته است به مقامات ایرانی تحویل دهد. به همین منظور با سفر به انگلستان و پناهنده شدن در سفارت ایران در صدد فروش این بمب به ایرانی‌ها است.

ایرانی‌ها نیز مشتاق انجام جنین معامله‌ی هستند بعد از معامله‌ی با ادوارد بیلی از وی رودست خورده و کشته می‌شوند ادوارد بیلی با فعال کردن بمب خود در دل سفارت ایران در انگلستان اقدام به فرار از منطقه می‌کند. اکنون فرانک موسس به همراه دوستان و متحدانش باید جلوی این بمب را که در سفارت ایران فعال شده است بگیرند.

فیلم قرمز ۲ با داشتن پشتوانه‌ی قوی از لحاظ آن که قسمت اولش مورد اقبال تماشاگران قرار گرفت و به رقم آن که در خود از بازیگران بزرگ و برنده‌ی جایزه‌ی اسکاری مانند آنتونی هاپکینز و هلن میرن استفاده می‌کند اما همچنان به علت ضعف کارگردانی و فیلم‌نامه‌نویسی، فیلمی شکست خورده محسوب می‌شود.

به طوری که حتی بروس ویلیس به عنوان بازیگر محبوب ژانر اکشن-کمدی که در این فیلم در نقش نخست فیلم هنرنمایی می‌کند هم نتوانسته است فیلم را نجات دهد. ضعف فیلم به حدی است که فیلم‌نامه‌ی بدون منطق و اکشن دمده شده‌ی آن صدای منتقدان آمریکایی را نیز در آورده است و آنها معتقد هستند که اصولاً فیلمی به نام red پتانسیل‌های لازم برای تبدیل شدن به یک سری را ندارد. صرف‌نظر از ضعف‌های ساختاری موجود در فیلم قرمز دو این فیلم برای مخاطب جهانی دارای پیام صهیونیستی است که هدفش منزوی و تنها نشان دادن ایران در عرصه‌ی بین‌الملل و در نهایت معرفی ایران به عنوان تهدیدی برای بشریت و محور شرارت بودن ایران است.

مجموع فیلم‌های قرمز حول محور شخصیتی یهودی به نام فرانک موسس (=moses מֹשֶׁה) تعریف می‌شود. موسس یا موسی یک بازنشسته و قاتل حرفه‌ی است که در شغل سابق خود برای آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (cia) خدمت می کرده است. فرانک موسس با چهره‌ی مهربان خود قتل‌های از نگاه فیلم توجیه‌پذیر را انجام می‌دهد. چهره‌ی که از موسس ارائه می‌شود چهره‌ی صهیونیستی است که اسرائیل و یهودیان فاسق در هالیوود در صدد جا انداختن آن برای افکار عمومی جهان هستند. فرانک موسس را از این جهت می‌توان محور اصلی نجات دهنده‌ی جهان و لنگر صلح و امنیت جهانی در فیلم قرمز دانست که در مقابل تعریفی که از ایران به عنوان محور شرارت مطرح می‌شود قرار می‌گیرد.

اما فرانک موسس در راه نجات جهان تنها نیست بلکه مأمور بازنشسته‌ی سازمان اطلاعات خارجی انگلستان (MI۶)، ویکتوریا نیز وی را همراهی می‌کند.

ویکتوریا را از جهت اطلاعتی بودن وی و همچنین ملیت انگلیسی‌اش می‌توان سر اروپا و نماینده‌ی کشورهای اروپایی دانست که متحد اسرائیل و تفکر یهودی هستند. در کنار ویکتوریا، فرانک موسس یک دوست صمیمی و نزدیک به خود دارد. ماورین شخصی آمریکا است که روابط نزدیکی با موسس دارند و او را همیشه همراهی می‌کند. شباهت ظاهری که بین شخصیت فرانک موسس و ماروین در سری فیلم‌های قرمز وجود دارد یادآور روابط گره خورده مابین آمریکا و یهودیان صهیونیسم است.

ماروین که هیچ‌گاه پشت موسس را خالی نمی‌کند قدم به قدم با وی همراهی می‌کند تا به کمک موسس بتواند جهان را از شر بمب خطرناک ساخته شده توسط ادوارد بیلی نجات دهد. در کنار این افراد دو شخصیت رقیب نیز موجود دارد. کاتجا زن جاسوس روسی که در ظاهر با موسس سر دشمنی دارد اما در باطن معشوقه و همراه موسس است و یک قاتل حرفه‌ی اجیرشده به نام هان که نماینده‌ی تفکر شرقی در فیلم می‌باشد. کاتجا و هان از مشرق زمین در ظاهر به عنوان قطب در رو به روی موسس به عنوان یهودی همیشه در معرض تهدید قرار دارند، ویکتوریا و ماروین نیز به عنوان نماینده‌ی تمدن غرب به عنوان همراه و پشتیبان موسس در فیلم نقش‌آفرینی می‌کنند.

در فیلم قرمز دو یک دشمن مشترک باعث همراهی دو جبهه شرق و غرب با موسس یهودی می‌شود. این دشمن مشترک نه ایران و نه دانشمند دیوانه ادوارد بیلی است بلکه این دشمن مشترک تفکر نابود شدن جهان به وسیله‌ی بمب بر خواسته از تکنولوژی علمی است که توسط دانشمندی دیوانه به ایران تحویل داده می‌شود، پس این دشمن مشترک دستیابی ایران به سلاح هسته‌ی است که در این فیلم تحت لوای بمب کشتار جمعی از آن یاد می‌شود.

موسس زمانی که متوجه‌ی خطر بمب ساخته شده توسط ادوارد بیلی می‌شود. پیش‌قدم شده، کاتجا و هان را که تا چندی پیش رقیب و رو در روی وی قرار داشته‌اند به صلح و همراهی با خویش دعوت می‌کند تا به این وسیله جلوی دکتر ادوارد بیلی را بگیرند تا تکنولوژی و بمب ساخته شده را به مقامات ایرانی تحویل ندهد. زیرا که این بمب می‌تواند تهدیدی برای نوع بشریت باشد پس لازم است همگان از شرق و غرب زمین بسیج شوند تا جلوی دسترسی به این بمب را بگیرند. در اثر این تفکر است و دشمن مشترک سازی است که موسس صهیونیسم با همراهی ویکتوریا نماینده‌ی اروپا، هان نماینده‌ی تفکر شرقی ، ماروین آمریکایی دوست و یار همیشگی خود و با کمک کاتجا روسی به سفارت ایران در انگلیستان حمله ور می‌شوند تا جلوی دستیابی ایران به این بمب خطرناک را بگیرند.

صنعت سینمایی – صهیونیستی هالیوود با این نوع روایت داستان از یک طرف در تلاش است تا جبهه‌ی جهانی را مقابل ایران اسلامی ترسیم کند و از ایران چهره کشوری منزوی در عرصه‌ی بین‌الملل به نمایش بگذارد و از طرف دیگر تلاش می‌کند ایران را کشوری خطرناک معرفی کند که در صدد درست یابی به بمب و سلاح‌های کشتار جمعی است تا بتواند موازنه‌ی قدرت را در جهان به نفع خود تغییر دهد. این استراتژی، دو بال را در اختیار تفکر صهیونیستی قرار می‌دهد بال نخست تنها بودن ایران در عرصه‌ی بین‌الملل و همراهی همه کشورها با اسرائیل و بال دوم تهدید جهانی که سلاح‌های هسته و کشتار جمعی برای جامعه‌ی بشری به همراه دارند. یهودیان صهیونیست که به گفته‌ی قران دشمن‌ترین مردم برای مؤمنان هستند [مائده: ۸۲] به کمک این دو بال تلاش می‌کنند افکار عمومی جهان را به آن سمت که خود می‌خواهند پرواز دهند. تا به این ترتیب با بسیج افکار عمومی بتوانند در قراردادهای تحقیرآمیزی مانند آنچه در مذاکرات ژنو دو گذشت جلوی سیل اراده‌ی ملت ایران را برای دست‌یابی به هر آنچه حق مسلم آنان است بگیرد. حال حقیقت آن است که خود این محافل صهیونیستی است که امروزه در جوامع بشری منزوی هستند و حنای مظلوم‌نمایی آنها تحت عناوینی مانند هولوکاست رنگ باخته است. پس مجبور هستند در دست و پا زدن‌های خود روی به ساخت فیلم‌های مانند قرمز دو بیاورند تا این‌گونه افکار عمومی جهان را از منزوی و خطرناک بودن خود به سمت توهم محور شرارت بودن ایران سوق دهند. حال آنکه خداوند در سوره‌ی مبارکه اعراف آیه ۱۳۹ وصف حال این جماعت کافر را به درستی بیان کرده است : در حقیقت ، آنچه ایشان در آنند نابود [ و زایل ] و آنچه انجام می‌دادند باطل است http://hadidnews.com/vdch6ini.23n66dftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما