تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۵ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۴۵
عملکرد رسانه ملی در حوزه سریال در ماه میارک رمضان

وضعیت سریال های مناسبتی امسال چگونه است؟

داوری درباره مجموعه‌هایی که تنها دو ـ سه قسمت از آنها پخش شده و هنوز قوام نیامده چندان دقیق نخواهد بود.
وضعیت سریال های مناسبتی امسال چگونه است؟
داوری درباره مجموعه‌هایی که تنها دو ـ سه قسمت از آنها پخش شده چندان دقیق نخواهد بود، اما به هر حال می‌توان رگه‌هایی از ضعف و قوت‌های احتمالی را در همین دو بخش هم تشخیص داد. 

به گزارش حدیدنیوز، داوری درباره مجموعه‌هایی که تنها دو ـ سه قسمت از آنها پخش شده و هنوز قوام نیامده چندان دقیق نخواهد بود، اما به هر حال می‌توان رگه‌هایی از ضعف و قوت‌های احتمالی را در همین دو بخش هم تشخیص داد.

«دودکش» شبکه یک در مقام سریالی از خالق «صاحبدلان» یا «وفا» اصلاً پذیرفتنی نیست. کارگردان حتی در سکانس‌های حرکت اتومبیل که با استفاده از کروماکی گرفته شده، چنان آماتوری عمل کرده که مخاطب ناآشنا با اصول فیلمسازی نیز به سرعت درمی‌یابد یک جای کار می‌لنگد. هومن برق‌نورد و بهنام تشکر هر چند همچنان یادآور زوج «ساختمان پزشکان» یا «دزد و پلیس» هستند، اما برق‌نورد به مراتب حضور چشمگیرتری دارد و بازی دیگران را به کلی تحت‌الشعاع قرار داده است.

هنوز نمی‌شود به طور قطع درباره اوجگیری یا افول داستان اظهار نظر کرد، اما در کنار بازی فوق‌العاده برق‌نورد که برزو نیک‌نژاد دیالوگ‌ها و شوخی‌های سر حال و جذابی برای او نوشته، احتمالاً تقابل یا همراهی دوباره او با تشکر به ویژه با کمک پیش زمینه مثبت ذهنی تماشاگران از آثار مشترک قبلی‌شان، در ادامه به سود سریال تمام خواهد شد. درباره نحوه بازی امیرحسین رستمی و سیما تیرانداز هنوز باید صبر کرد، اما الناز حبیبی و دو کودک قصه فعلاً حضور مکفی و بامزه‌ای دارند که مکمل بازی‌های اصلی شده است. نکته بارز دیگر در فیلمنامه این سریال تکیه کلام نویسی برای کاراکترهاست که مخاطب عام حسابی از آن استقبال می‌کند.

در شبکه دو، سریال «خروس» با کمدین‌هایی چون جواد رضویان و یوسف تیموری قابلیت‌های زیادی برای خنده گرفتن از مخاطب دارد که گویا فیلمنامه‌نویس (مصطفی کیایی) بیشتر ترجیح داده‌ آن دو را در موقعیت طنز قرار دهد تا آنکه از ظرفیت‌های امتحان پس داده ‌شان بهره ببرد. ریتم سریال اگرچه از یک اثر ۱۵ قسمتی به مجموعه‌ای ۲۴ قسمتی تبدیل شده، اما مناسب است. وجه شاخص کارگردانی سعید آقاخانی که در کارهای قبلی‌اش هم نشان داده، یعنی توانایی طراحی دکوپاژ و میزانسنی پویا در تلفیق و پیوند سکانس‌های داخلی با خارجی، اینجا هم نمود عینی دارد. این سریال احتمالاً در ادامه پس از باز شدن پای حمید لولایی و ملیکا شریفی‌نیا به قصه، مخاطبان بیشتری را جذب خود خواهد کرد.

البته به شرطی که ماهیت کمیک بازی چهره‌هایی چون رضویان و به ویژه تیموری ـ که بداهه پردازی حرفه‌ای است ـ بزودی جلوه‌های بهتری پیدا کند. ضمناً ترانه‌ای که محمدعلیزاده برای خروس خوانده، از ترانه دو سریال دیگر با صدای احسان خواجه امیری و رضا صادقی شنیدنی‌تر است و به دل می‌نشیند.

برای «مادرانه» در شبکه سه از همین حالا می‌توانم پیش‌بینی کنم که رتبه نخست سریال‌های امسال را به دست خواهد آورد، اما به چند شرط که مهمترین آن دست پرفیلمنامه‌نویسی برای گستراندن قصه و تنیدن آن تا مرز رویارویی یا تفاهم شخصیت‌ها است. همچنین نباید از لزوم ایجاد بزنگاه‌های قوی‌تر و تکان‌دهنده‌تر در ادامه غافل شد که درام را در نظر تماشاگر منسجم و هیجان‌انگیز به تصویر می‌کشد و او را تشویق به پیگیری قصه می‌کند.

نکته‌ای که شاید دو سریال رقیب دیگر کمتر از آن برخوردار باشند، چون روایت خود را اغلب روی شوخی‌سازی و خنده گرفتن در بستری کمیک بنا کرده‌اند. مادرانه اما به مدد قلم پرشور سعید نعمت‌ا... و جسارت همیشگی جاری در فیلمنامه‌های او، میخ اول را چنان محکم کوبید که بعید می‌دانم بزودی گرفتار فترت و سستی شود. به هر حال از نویسنده «زیر هشت» (سیروس مقدم) و «جراحت» (محمدمهدی عسگرپور) کمتر از این هم توقع نمی‌رود.

مهدی سلطانی - که همیشه شیفته بازی‌های تأثیرگذار و پرنفوذ او چه از حیث تکنیکی و چه حسی هستم - اینجا گویا هنوز به درک کاملی از نقش نرسیده است. احتمالاً بیشتر سکانس‌هایی که تا به حال از او دیده‌ایم، جزو نخستین بخش‌های تصویربرداری پروژه هستند و این بازیگر مشخصاً حتی در دو سکانس متوالی نیز گرفتار نوعی فراز و فرود مبهم در بازی‌اش است. نکته‌ای که فکر می‌کنم ریشه آن را باید در نحوه هدایت کارگردان دانست. آتیلا پسیانی برخلاف آخرین بازی دوست داشتنی‌اش، «خداحافظ بچه» منوچهر هادی و نه «دیوار» سیروس مقدم، در قسمت اول مثل بی‌تجربه‌ها عمل کرد. شیوه راه رفتن او که مثلاً باید با تأنی باشد و سن بالایش را متذکر شود و نحوه بیان او که با نوعی خرخر همراه است و به اصطلاح بیماری‌اش را می‌رساند، هیچکدام در حد و اندازه بازیگری چون پسیانی نبودند. همچنین جدا از شهین تسلیمی که هنوز در حال و هوای سریال‌های سعید آقاخانی و رضا عطاران است، هستی مهدوی‌فر در عین کارنامه خلوتش، با بهره‌گیری از فرصتی که فیلمنامه به عنوان کاراکتری عصیانگر و نامتعارف در اختیار او قرار داده، قانع کننده است.

مستند جدیدی وارد شبکه نمایش خانگی شده که در تبلیغات آن و برای گرم کردن تنور فروش، از عباراتی استفاده شده تا به مردم بقبولاند حضور دو مجری سابق صدا و سیما در آن به منزله رفع ممنوع‌التصویری‌شان است.

اول آنکه این دو یعنی رضا رشید پور و جواد یحیوی با توجه به سابقه‌شان عمده فعالیتشان در تلویزیون بوده، نه شبکه ویدئویی یا حتی سینما. با این حساب تا وقتی مدیران تلویزیون راضی به بازگشت آن دو نشوند، باید این مجریان را همچنان ممنوع‌التصویر دانست.

از سویی تلویزیون طی سال‌های اخیر همواره اثبات کرده که شکل و قواعد ممیزی و اعمال سلیقه‌اش با الگوها و موازین وزارت ارشاد و معاونت سینمایی تفاوت‌هایی دارد و اگر ارشاد به یک اثر هنری یا هنرمند مجوز داد، صدا و سیما خود را ملزم به مجاز دانستن آن اثر یا هنرمند نمی‌داند. پس این مجریان هنوز ممنوع‌التصویر هستند، حتی اگر لحظاتی از بازی یحیوی در قالب بازپخش «ترش و شیرین»، همین اواخر روی آنتن یکی از شبکه‌های سیما رفته باشد.

این روزها به روال چند روز اول ماه رمضان در چهار سال اخیر، بحث پخش یا عدم پخش صدای شجریان و دعای «ربنا»یی که خوانده و جزو ثابت سفره‌های افطار ما ایرانیان شده باز داغ شده است. رئیس صدا و سیما با کنایه این پرسش را مربوط به ۱۰ سال پیش می‌داند، معاون او در امور سیما با زیرکی از ارائه پاسخی روشن طفره می‌رود و آسمان ریسمان می‌بافد و دست آخر نماینده سمنان هم لزومی به پخش آن نمی‌بیند. اتفاقاً ما هم با نظر این نماینده و سایر تصمیم‌گیرندگان در صدا و سیما موافقیم، چون مردمی که سال‌هاست از این تلویزیون دور شده‌اند، دعای ربنای شجریان را نیز از منابع دیگر یافته و خواهند شنید.

حال مرغ صدا و سیما مثل همیشه یک پا داشته باشد و آن را پخش کند یا نه، برای خیلی از مردم فرقی نخواهد کرد. امروز فناوری چنان پیشرفته شده که بتوان فایل این دعا را با صدای سحر‌انگیز شجریان یافت و لنگ تلویزیون نبود. به قول حامد بهداد که در بحبوحه شکل‌گیری این بحث گفت «حالا دیگر اغلب ما در گوشی‌های موبایل خود این دعا را داریم و به آن گوش می‌دهیم (نقل به مضمون). مثل اینکه تلویزیون از امروز بخواهد اذان ماندگار زنده‌یاد موذن‌زاده اردبیلی را به آرشیو خاک خورده‌اش بفرستد.

مگر این نواها با چنین حرکت‌هایی از حافظه مردم متدین و هنردوست ما حذف خواهند شد.
منبع: سامانه اطلاع رسانی تهران http://hadidnews.com/vdci3par.t1apr2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما