تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۰۹:۲۴
عده اي فشار مي آورند تا پدرم احساس وظيفه كند! ...كابينه جديد نتانياهو با سزارين متولد مي شود!


به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:

عده اي فشار مي آورند تا پدرم احساس وظيفه كند!

محسن هاشمي مي گويد فائزه هاشمي چون از خطوط قرمز نظام رد شده بود، در زندان است.وي در مصاحبه با نشريه مثلث گفته است: نظام يك خطوط قرمزي دارد، افرادي كه عبور كردند به مشكل خوردند و زندان رفتند. هم اكنون فائزه ما به خاطر نقد احمدي نژاد زندان نيست. مي گويند از خطوط قرمز رد شده است.

وي درباره نامزدي پدرش در انتخابات گذشته مي گويد: ايشان در سال ۸۴ و سال ۷۸ فقط براي تعادل به صحنه آمد و اين كار براي مقام پرستي نبود. اشخاص زيادي آمدند و گفتند «وظيفه شماست كه نامزد شوي حالا چه راي بياوري و چه نياوري»... فقط زماني پا به عرصه امتحان انتخابات مي گذارد كه احساس وظيفه كند و اين احساس وظيفه اصولا از طريق جامعه و نخبگان به ايشان منتقل مي شود. به هر تقدير تا انتخابات خيلي زمان مانده و بايد ديد فضا چگونه رقم مي خورد.

وي همچنين گفته است: اگر روزي[پدرم] خودشان را در معرض انتخاب قرار دهند، اين كار بيشتر به دليل مشي ايثارگري شان است نه مشي قدرت طلبي. عده اي اينقدر فشار مي آورند و تحليل مي كنند و فكر مي كنند اگر نيايند به وظيفه ديني و ملي عمل نكرده اند. تاكنون قرار نيست ايشان بيايند. بعد از تاييد صلاحيت نامزدها در خرداد مي توان گفت نظر ايشان روي كدام نامزد است.

مدير سابق مترو درباره بحث هاي سياسي در خانواده مي گويد: سن ما طوري است كه همه به مرز ۴۵ و ۵۰ رسيديم و در شرايطي هستيم كه وقتي دور هم مي نشينيم خاله زنكي گپ نمي زنيم، بلكه بحث ها جدي است. درباره نحوه پاسخگويي هم صحبت مي كنيم. يك رسمي در خانواده هاشمي است كه مادر هميشه جمعه ها همه فرزندان و نوه ها و نتيجه ها را نهار دعوت مي كنند و همه ظهر جمعه خدمت پدر و مادر مي رويم.

وقتي آنجا هستيم هميشه بحث پيش مي آيد. مثلا مهدي آمده و او را زندان بردند يا فائزه در زندان است. اتفاق ويژه اي مي افتد و موضوعي را پيگيري مي كنيم. بنابراين هميشه بحث سياسي مطرح مي شود و نظرات مختلف داده مي شود.
محسن هاشمي اين را هم گفته كه «بين بچه ها من معتدل تر از بقيه به نظر مي آيم، حتي بعضي وقت ها متهم به ترسو بودن هم مي شوم و سايرين مي گويند اين نوع موضع گيري از روي اعتدال فكر تو نيست، بلكه به دليل ترسو بودنت است».

كابينه جديد نتانياهو با سزارين متولد مي شود!

«كابينه جديد اسرائيل در هاله اي ازغم و اندوه ايجاد مي شود». اين تعبير روزنامه هاآرتص از توافق توأم با استيصال نتانياهو و ساير احزاب متنفذ در پارلمان جديد رژيم صهيونيستي است.

نتانياهو بالغ بر يك ماه درگير رايزني با احزاب ديگر براي تشكيل ائتلاف اكثريت (۱+۶۰) در پارلمان بود و آخرين روزهاي مهلت وي به سختي سپري مي شد. هاآرتص مي نويسد: تيم مذاكره كننده شنبه شب به خاطر يك ماراتن نخوابيد تا نتانياهو بتواند كابينه سوم خود را به پارلمان معرفي كند. اما اين دولت، كابينه اي خواهد بود اگر در سختي و رنج به دنيا مي آيد و عاري از شادي و پر از غم و اندوه است.

روزنامه يديعوت آحارونوت در توضيح بيشتر اين موضوع نوشت: نتانياهو با تن دادن به بسياري از خواسته هاي رهبران احزاب مخالف توانسته تا حدودي موانع مهم در راه تشكيل كابينه را بردارد. با وجود اين هنوز اختلافات احزاب رژيم صهيونيستي در مورد توزيع وزارتخانه ها در ميان آنها پايان نيافته است.

به نوشته روزنامه يديعوت آحارونوت نتانياهو به زودي اسامي وزراي پيشنهادي خود را براي تشكيل كابينه جديد، در اختيار پارلمان قرار خواهد داد. در اين ميان درگيري شديد ميان دو حزب ليكود و يش عاتيد درخصوص به دست گرفتن وزارتخانه آموزش عالي همچنان ادامه دارد.

در كابينه آينده، يائير لپيد رهبر حزب يش عاتيد، هدايت وزارت دارائي را به دست خواهد گرفت و نفتالي بنت رهبر حزب بيت يهودي، موشه يعالون عضو حزب ليكود و اوري اريئل از حزب بيت يهودي به ترتيب وزارتخانه هاي صنايع و تجارت، اطلاعات، جنگ و مسكن و شهرسازي را برعهده خواهند گرفت.

خبرنگار راديو فردا در فلسطين اشغالي نيز گزارش داد: سياستمداران حزب ليكود مي گويند كه براساس تقسيم پست ها، وزارت دفاع در اختيار ژنرال ذخيره موشه بوگي يعلون، وزارت دارايي به يائير لاپيد، رهبر حزب «آينده اي هست» و وزارت صنعت و تجارت همراه با اختيارات «گسترده» نيز به نفتالي بنت سپرده شده است. براي نخستين بار از زماني كه احزاب راستگراي مذهبي افراطي در اسرائيل تشكيل شده اند، آنها در دولت جديد اين كشور نقشي ندارند.

اين گزارش حاكي است: دو حزب «يش عاتيد» (آينده اي هست) به رهبري يائير لاپيد و «هبيت هيهودي» (خانه يهود) به رهبري نفتالي بنت از قبل از انتخابات پارلماني سوم بهمن-بيست و دوم ژانويه- با يكديگر هم پيمان شده بودند كه مانع از ورود احزاب مذهبي مانند «شاس» به دولت شوند.

تلاش هاي نتانياهو در پنج هفته گذشته براي درهم شكستن هم پيماني ميان «آينده اي هست» و «خانه يهود» به جايي نرسيد و او كه به شدت مايل به وارد كردن احزاب مذهبي به ويژه «شاس» در دولتش بود، ناچار به قبول خواسته هاي تيم لاپيد-بنت شد.

براساس اين گزارش عواديا يوسف، رهبر روحاني «شاس» لاپيد و بنت را علنا «نفرين» كرده و حتي لاپيد را «حرام زاده» ناميده است. الي ييشاي، دبير كل حزب مذهبي «شاس»، نيز شنبه شب، بنت را «متوهم» لقب داد و گفت لاپيد حتما به يهودي نشين ها لطمه خواهد زد.

در دولت جديد اسرائيل، حدود دوازده وزارتخانه در دست محور ليكود - «اسرائيل خانه ماست»، پنج تا شش وزارتخانه در دست حزب «آينده اي هست»، چهار وزارتخانه در اختيار «خانه يهود»، دو وزارتخانه در دست «جنبش» و احتمالا يك وزارتخانه در دست «كاديما» خواهد بود.
راديو فردا تصريح كرد: نتانياهو در حالي دولت جديد خود را تشكيل مي دهد كه جايگاه سياسي وي بسيار ضعيف تر از گذشته شده و همه ناظران اتفاق نظر دارند كه اين يائير لاپيد خواهد بود كه دستور كار دولت تازه را عملا تعيين خواهد كرد.

آن روز كه منفعل بوديد اروپايي ها شما را احترام كردند؟!

هاشمي رفسنجاني سياست خارجي را متهم به دشمن تراشي كرد.
وي در ديدار «صنعتگران و توليدكنندگان عضو خانه صنعت و معدن و تجارت جوانان ايران» يكي از علل اوضاع نابسامان اقتصادي فعلي را سياست خارجي تهاجمي و دشمن تراشي هاي بي دليل چند سال گذشته خواند و با انتقاد از اظهارنظرهاي غيركارشناسي و مخل روابط خارجي با ساير كشورها گفت: سياست خارجي يك كشور پشتوانه پويايي و رشد داخلي يك كشور و بالعكس به حساب مي آيد و اگر مي خواهيم اقتصاد كشور سامان مناسب بيابد و چشم به بازارهاي جهاني داشته باشد، بايد سياست خارجي به دور از تنش و همراه با دوستي با ساير كشورها پيشه كنيم تا بتوانيم از امكانات دوستان واقعي مان در خارج و ايرانيان خارج از كشور كمال استفاده را ببريم.

وي خاطرنشان كرد: ما در سياست خارجي و منطقه اي مان بايد به گونه اي عمل كنيم كه همكاران و دوستانمان را خود انتخاب كنيم نه اينكه مجبور به انتخاب دوست از ميان معدود كشورهاي كم اهميت باشيم.

شايان ذكر است سياست خارجي تنش زدايي يكطرفه در دولت هاشمي، در قالب توهين آميز «گفت وگوي انتقادي اروپا با ايران» نمود پيدا كرد و عجيب اينكه با وجود اعتمادسازي هاي يكطرفه و سياست انفعال و دفاع، شخص آقاي هاشمي از سوي يك دادگاه آلمان رسما متهم به تروريسم شد كه همچنان اين اتهام باقي مانده است.همچنين در سال ۷۵ به خاطر گستاخ شدن طرف غربي، سفراي اتحاديه اروپا در اقدامي هماهنگ اقدام به ترك ايران كردند.

آمريكاي خسته بازي را در سوريه باخته است

روزنامه هاي عرب زبان منطقه آمريكا را در بحران سوريه و در مقابل ايران بازنده توصيف مي كنند. همزمان وزير خارجه روسيه اعلام كرد محال است روسيه از اسد بخواهد كه كنار برود، چرا كه موضع مسكو مداخله جويانه نيست.

روزنامه سعودي الحيات در تحليلي ايران را بازيگر اصلي در سوريه توصيف كرده و نوشت: كساني كه اوضاع سوريه را پيگيري مي كنند به خوبي مي دانند كه سوريه به شكل استثنايي و خارق العاده مقاومت كرده است. اين امر اصلا عجيب نيست. موضوع به تفاوت نظام سوريه با ديگر نظام هاي عرب منطقه مربوط مي شود. حكومت سوريه ريشه اي عميق دارد كه در كشورهاي درگير بهار عربي ديده نمي شد. حتي جدايي برخي اعضاي ارتش به ستون فقرات رژيم نرسيد تا شاهد فروپاشي باشيم.

اين روزنامه مي افزايد: برخي مي گويند كه روسيه در اين نبرد توانست موقعيت و جايگاه خود را براي دستيابي به هرگونه راه حل در منطقه تثبيت كند. با اين حال و عليرغم اهميت نقش روسيه در شوراي امنيت و بيرون آن، واقعيت اين است كه بازيگر اصلي در سوريه، ايران است نه روسيه. اين ايران است كه باعث عدم سقوط نظام سوريه شده و هيچ راه حلي بدون موافقت ايران قابليت اجرايي ندارد.

الحيات با بيان اين كه آمريكا در سوريه برنده نمي شود، نوشت: وضعيت سوريه محدوديت نقش آمريكا در دوره اوباما را ثابت كرده و نشان داده كه آمريكاي اوباما بسيار خسته و مردد است و توان دست زدن به هيچ سياست متهورانه اي را ندارد.در همين حال روزنامه النهار چاپ لبنان نوشت: برنده نهايي توافق مسكو و واشنگتن درباره پرونده سوريه، ايران است.

روشن است كه ايالات متحده آمريكا در وضعيت سخت اقتصادي گرفتار شده و اين مسئله سبب شده است تا براي بيرون كشيدن نيروهايش در منطقه تعجيل كند. در عين حال قصد دارد تمركز استراتژيك خود را به جنوب شرق آسيا بكشاند تا بتواند با «قرن چيني» مقابله كند.

النهار افزود: وقتي كه علي اكبر صالحي وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در كنفرانس خبري اش با معلم مي گويد كه بشار اسد در انتخابات رياست جمهوري سال ۲۰۱۴ شركت مي كند و فقط مسئله «انتقال سياسي» باقي مي ماند، روشن است كه كوتاه نمي آيد.

اگر بحران سوريه بخواهد به ايران سرايت كند آنگاه شرايطي به وجود مي آيد كه نه تنها اسرائيل دگرگون مي شود بلكه دگرگوني هايي در آمريكا نيز رخ خواهد داد، كه به دنبال آن شاهد جنگ در منطقه خواهيم بود. در عين حال باعث از بين رفتن ثروت هاي آمريكا به دليل سرمايه گذاري هاي نفتي اش در منطقه و نابودي نيروي نظامي اش خواهد شد.

از سوي ديگر سرگئي لاوروف وزير خارجه روسيه در مصاحبه با بي بي سي تصريح كرد: اين احتمال وجود ندارد كه مسكو به بشار اسد بگويد از سمت خود كناره گيري كند.لاوروف گفت: كار ما اين نيست كه تصميم بگيريم چه كسي بايد سوريه را رهبري كند. اين مردم سوريه هستند كه بايد در اين باره تصميم بگيرند».

او همچنين با رد احتمال درخواست روسيه از بشار اسد براي كناره گيري، گفت: «مي دانيد كه ما جزيي از بازي تغيير رژيم نبوده ايم. ما با مداخله در امور داخلي كشورها مخالفيم».لاوروف گفت: «اگر همه ما هماهنگ عمل نكنيم، به دو طرف نگوييم كه راه حل نظامي را نمي خواهيم و اين كه نمي خواهيم سوري هاي بيشتري جان بسپارند و اگر نگوييم كه از آنها مي خواهيم به جد با هم گفتگو كنند اين بحران ادامه مي يابد و خون هاي بيشتري ريخته مي شود».

اپوزيسيون بخت برگشته به چه ماند؟ ... به تاجر ورشكسته!

«گردهمايي گروه هاي مختلف اپوزيسيون، تجمع عده اي تاجر ورشكسته است.»
پايگاه اينترنتي سكولاريسم نو وابسته به طيفي از مخالفان مقيم آمريكا در تحليلي نوشت: مدت هاست شاهديم كه افرادي، چند نفر چند نفر، به نام اپوزيسيون دور هم جمع مي شوند و بيانيه و اعلاميه مي دهند و منشور صادر مي كنند و نتيجه اي نمي گيرند و مي روند تا مدتي بعد با نامي جديد دوباره گرد هم بيايند و روز از نو روزي از نو. اين دور تسلسل سال هاست ادامه دارد و ما را گرفتار كرده است.

نويسنده مي پرسد: مشكل كجاست؟ آيا اگر اين جمع هاي ده بيست نفري به سد [صد] و دويست نفر افزايش يابد مشكل گشوده خواهد شد و مردم به حركت درخواهند آمد؟ تصور نمي كنم. مشكل از تعداد نيست از جاي ديگر است.وي اضافه مي كند: «اعتماد» آن حلقه گمشده است. اين گردهمايي هاي ادواري به آن مي ماند كه عده اي تاجر ورشكسته دور هم گرد بيايند و اعلاميه تأسيس شركتي را صادر كنند كه سرمايه اش بدهي هاي آنهاست.

سكولاريسم نو در ادامه با مرور سوابق خيانت طيف ها و گروه هاي ضد انقلاب كه باعث شده منفور ملت ايران شوند، يادآور مي شود: «عده اي سربلند كرده اند و مدعي هستند اصلاً موجوديت خود ايران را قبول ندارند. پس چگونه مي توان در اين وضع صحبت از منافع ملت ايران كرد و در راه خواست ها و منافع اين ملت گام برداشت.

وقتي مجاهدين [ منافقين] به استخدام صدام درمي آيند و در داخل شهرهاي ايران بمب مي گذارند چه كسي ادعاي وطن پرستي آنها را مي پذيرد؟ وقتي رضا پهلوي كودتاي ۲۸ مرداد را افسانه مي شمرد چه كسي مستقل بودن و دموكرات بودن او را باور مي كند؟ وقتي گروه هايي اول از همه به تجزيه و پاره پاره شدن ايران مي انديشند چه كسي به آنها اعتماد مي كند»؟ http://hadidnews.com/vdcexf8z.jh8ffi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما