تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۰۹:۵۰
سریال هایی که حتی برای ایرانیان هم جذابیت ندارد

چرا رسانه ملی نمی تواند سریالی جهانی بسازد ؟

چرا رسانه ملی ما هنوز در تاریخ و ساخت آثار تاریخی به دنبال موضوعاتی تکراری و نخ نما شده می گردد.
چرا رسانه ملی نمی تواند سریالی جهانی بسازد ؟
در شرایطی که برخی کشور های جهان با تاریخ و اسطوره سازی برای خود می توانند مولد آثاری شوند که حتی ما ایرانیان را با وجود تاریخ غنی پای جعبه جادویی میخ کوب می کند چرا رسانه ملی ما هنوز در تاریخ و ساخت آثار تاریخی به دنبال موضوعاتی تکراری و نخ نما شده می گردد 

به گزارش حدیدنیوز به نقل از سراج ۲۴  چرا سریال‌های ماهواره‌ای که کیلومترها دورتر از شهر و خانه ما ساخته می‌شوند، برای خانواده ها جذابیت دارند؟ چرا فیلم‌های خارجی که در محیطی بیگانه با افکار و ذهنیت‌های ما و براساس داستان‌هایی ناآشنا ساخته می‌شوند، ما را پای تلویزیون میخکوب می‌کنند؟ آیا پرداختن به جنبه‌های مادی و تمایلات حیوانی تنها دلیل علاقه ما به این فیلم‌ها و سریال‌ها و پیگیری داستان فیلم است؟ اقبال به فیلم‌ها و سریال‌هایی همچون «لاست»، «فرار از زندان» و یا حتی دستپخت‌های خوش آب و رنگ شبکه‌های «من و تو» فقط و فقط به سبب استفاده از تصاویر و داستان‌های شهوانی است؟ اگر چنین است، چرا سریال‌های کره‌ای همچون جواهری در قصر، افسانه جومونگ، دونگ‌یی و … که از ممیزی‌های بومی گذر کرده و امکان پخش در تلویزیون وطنی یافته‌اند، از محبوبیت فوق‌العاده‌ای در میان مردم شهر و روستا برخوردار شده‌اند؟ سریال‌هایی که از جهت پوشش، حجاب و آرایش زن‌ها و حرکات غریزی مردهای بازیگر به شدت عفیفانه‌تر از برخی فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی پس از انقلاب به شمار می‌آیند.

این ها همه سوالاتی است که همواره در کنار اینکه چرا با وجود تاریخ غنی ایران و اسلام تاکنون آثاری که در این رابطه در کشور تولید می شوند از اقبال خوبی در میان خود ایرانیان هم برخوردار نمی شود چه رسد به آنکه جهانی شوند ! ؛ مدت هاست ذهن دغدغه مندان فرهنگی کشور را به خود مشغول ساخته و برای ما این ذهنیت را به وجود آورده است که در شرایطی که برخی کشور های جهان با تاریخ و اسطوره سازی برای خود می توانند مولد آثاری شوند که حتی ما ایرانیان را با وجود تاریخ غنی پای جعبه جادویی میخ کوب می کند چرا رسانه ملی ما هنوز در تاریخ و ساخت آثار تاریخی به دنبال موضوعاتی تکراری و نخ نما شده می گردد؟!

موفقیت سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی، چه ایرانی و چه خارجی، جدا از مخاطب‌شناسی و موقعیت‌ سنجی، بیش از همه به مهارت فیلم‌ سازی و به ویژه فیلمنامه‌نویسی متبحرانه بر می‌گردد ؛ اگرچه با افتتاح دیرهنگام شبکه « آی‌ فیلم » و پخش سریال‌هایی مانند «مختارنامه» و «یوسف پیامبر» مشخص شد که ظرفیت رسانه در انتقال پیام‌ها و ارزش‌ها و به یک معنا صدور انقلاب تا چه اندازه بالا و تا چه حد مغفولِ مسئولین فرهنگی و رسانه‌ ای است اما توقف در چند اثر محدود که استقبال از آنها از حلقه چند کشور عربی مسلمان نشین بیشتر خارج نشد؛ این حقیقت را به ما فهماند که هنوز برای پا گذاشتن در عرصه رقابتی با فیلمسازان بین المللی سال ها فاصله داریم !
« داستان یک خطی و سریال تلویزیونی ۶۰ قسمتی «افسانه دونگ‌یی»، زندگی یک دخترِ رعیتِ فقیر را به تصویر می‌کشد که با تکیه بر ارزش‌های انسانی همچون صبر و شکیبایی، صدق و خلوص، ایثار و فداکاری، مردم‌دوستی و مردم‌داری، سعه‌صدر و گشاده‌دستی، سخاوت و خویشتنداری و با پشتوانه امیدواری و خوش‌بینی مشکلات و دشواری‌های رنج‌آور و مردافکنی را پشت سر می‌گذارد و به رغم قوانین متصلب حکومتی تا کسب مقام نخست دربار نیز پیش می‌رود ؛» این درست نمونه یک تاریخ سازی قدرتمند در عین فقر فرهنگی کشور های آسیای شرقی است که توانسته اند آن را به مهارت هر چه تمام تر به رخ جهانیان بکشانند .

با وجود موضوع فوق کماکان فیلم سازان و مدیران رسانه ملی؛ به دنبال تولید آثاری هستند که علی رقم صرف بودجه های میلیاردی در آنها ؛ نه تنها نمی تواند در انتقال رسالت صحیح تاریخی به مخاطب داخلی و خارجی موثر باشند؛ بلکه با پیگیری برخی سوژه ها و استفاده از کاراکتر های مسئله دار صدای منتقدین را هم در می آورد .

امروز سریال "کلاه پهلوی" که حالا از قسمت پنجم هم گذشته است به عنوان نمونه یک اثر پر خرج تولیدی رسانه ملی خود نمایی می کند ؛ اما متاسفانه این سریال پر خرج که از همان ابتدای پخش با انتقاد علما و روحانیون مواجه بود در حالی هر جمعه شب روی آنتن می رود که از حجاب بازیگران گرفته تا نحوه تارخ سازی در آن بیش از هر سریال دیگر تاریخی در سینمای ایران مورد سوال قرار گرفته است .

عدم استفاده از کارشناسان حرفه ای در ساخت آثار پر هزینه تلویزیونی ؛ باعث شده تا حتی با صرف هزینه های بالا و ساخت دکور های گران قیمت و لباس و بهره گیری از بازیگران بنام ؛ باز هم بازدهی لازم در آثار تولید شده در رسانه ملی دیده نشود و این آثار بعد از گذشت چند قسمت اولیه از آنها با کاهش مخاطب دست و پنچه نرم کند .

در هر حال از نکات فوق می توان این نتیجه را گرفت که عدم تخصص گرایی و توجه ویژه به ساخت سریال های ایرانی در رسانه ملی باعث گردیده تا نه تنها در شرایط فعلی آثار ایرانی توان مقابله با سریال هایی که از غرب و شرق عالم فکر و ذهن ایرانیان را به خود خیره ساخته را نداشته باشد؛ بلکه بی تدبیری در ساخت آثار پر هزینه تاریخی موجب شده تا تاریخ سازی در این سریال ها نظیر مجموعه « کلاه پهلوی » بیشتر به ضرر ایران و ایرانی تمام شود تا اینکه افکار عمومی دیگران را با شیوه ای تازه به این معقوله جلب کند . http://hadidnews.com/vdci.ua3ct1ayzbc2t.html
نام شما
آدرس ايميل شما