رهبر معظم انقلاب اسلامی سالها پیش نسبت به پدیده خطرناک «بنگاهداری بانکها» هشدار داده بودند؛ اما امروز، با مرور پروندههایی نظیر بانک آینده و پروژه عظیم ایرانمال، روشن میشود که این هشدار چقدر دقیق و آیندهنگرانه بوده است.
بانکها در اقتصاد باید نقش تسهیلکننده تولید، تأمین مالی بنگاههای مولد و پشتیبان رشد اقتصادی را ایفا کنند؛ اما در سالهای اخیر، بخش قابلتوجهی از بانکهای کشور بهجای ایفای این نقش حیاتی، به بنگاهداری و سرمایهگذاری در حوزههای غیرمولد روی آوردهاند.
از خرید و فروش ملک و ساخت برجهای تجاری تا مالکیت بر دهها شرکت ساختمانی، بسیاری از بانکهای خصوصی عملاً از مسیر اصلی خود خارج شده و به بازیگران بزرگ بازار مستغلات تبدیل شدهاند.
هشدار صریح رهبر انقلاب در سال 1397
رهبر معظم انقلاب اسلامی در یکی از سخنرانیهای خود در سال 1397، بهصراحت نسبت به پدیده بنگاهداری بانکها هشدار داده آن را از ریشههای اصلی بحران در نظام بانکی دانستند، ایشان فرمودند:
«بانکها چرا مشکل نقدینگی پیدا میکنند؟ برای خاطر اینکه شعبه زیاد میکنند، برای اینکه آسایشگاه برای افراد خودشان درست میکنند، پولهای مردم را میگیرند و اینجوری امکانات درست میکنند. بنده در تهران با ماشین از جایی عبور میکردم، یک دیوار طولانی بود؛ پرسیدم اینجا به این بزرگی مال کیست؟ گفتند برای بانکِ فلان است...، بانکها بنگاهداری میکنند.»
این بیانات، هشداری روشن نسبت به انحراف بانکها از مأموریت اصلیشان بود؛ مأموریتی که باید در خدمت رونق تولید و اشتغال باشد، نه در ساخت مجتمعهای تجاری و انبوهسازیهای غیرمولد.
منان رئیسی، نماینده مجلس: 17 بانک، 75 شرکت انبوهساز و هزار همت دارایی منجمد!
منان رئیسی نماینده مجلس شورای اسلامی، اخیراً در گفتوگویی با تأکید بر ضرورت پایان دادن به بنگاهداری بانکها، آمار قابلتأملی ارائه کرده است.
به گفته او، بررسی صورتهای مالی منتشرشده در سامانه کدال نشان میدهد که 17 بانک فعال کشور بیش از 75 شرکت انبوهساز زیرمجموعه دارند که بخش عمدهای از آنها در حوزه ساختوساز، خرید و فروش املاک و مستغلات فعالیت میکنند.
رئیسی تصریح کرد: این بانکها در حال حاضر نزدیک به 37 میلیون متر مربع زمین و مسکن در اختیار دارند که عمده آنها به بازار عرضه نشده و به خانههای خالی تبدیل شدهاند. ارزش تقریبی این املاک بیش از هزار هزار میلیارد تومان (1000 همت) برآورد میشود.
او افزود که مجلس بارها نسبت به این روند تذکر داده و تأکید کرده است: بانکها باید منابع خود را به سمت صنایع مولد ببرند و از بنگاهداری خارج شوند. ادامه این روند هم به نظام بانکی و هم به بازار مسکن آسیب میزند.
ایرانمال؛ نماد بنگاهداری افسارگسیخته
نمونه آشکار از این پدیده، پروژه ایرانمال است؛ پروژهای عظیم که با سرمایهگذاری مستقیم بانک آینده شکل گرفت و به نماد بنگاهداری بیضابطه بانکهای خصوصی تبدیل شد.
از همان آغاز، کارشناسان اقتصادی هشدار دادند که ورود یک بانک به پروژهای تجاری-تفریحی با این ابعاد، خلاف مأموریت بانکی است و منابع مالی را در داراییهای غیرمولد قفل میکند.
در ادامه، گزارشها نشان داد که بخش عمدهای از داراییهای بانک آینده در این پروژه منجمد شده و همین موضوع، یکی از عوامل اصلی ناترازی شدید و ورشکستگی تدریجی بانک آینده بوده است.
به بیان دیگر، به جای آنکه سپردههای مردم صرف تولید، اشتغال و سرمایهگذاری در بخش واقعی اقتصاد شود، به ساخت و تجهیز یکی از بزرگترین مراکز خرید خاورمیانه اختصاص یافت.
نتیجه بنگاهداری: ناترازی، زیان انباشته و بدهی سنگین
همانطور که پرونده بانک آینده نشان داد، بنگاهداری نهتنها سودآور نیست، بلکه زیانبار است. این بانک در حالی با 540 همت زیان انباشته و 500 همت بدهی به بانک مرکزی به مرحله گزیر رسید که عمده داراییهایش در پروژههای غیرمولد مانند ایرانمال قفل شده بود.
بنگاهداری، بانکها را از مسیر اصلی بانکداری—یعنی خلق اعتبار برای تولید—خارج کرده و آنها را به رقبای بخش خصوصی در بازار مسکن و املاک تبدیل کرده است. این روند، به رکود در بازار، افزایش خانههای خالی و کاهش نقدشوندگی داراییهای بانکی انجامیده است.
پرونده بانک آینده، صرفاً یک نمونه از تبعات بنگاهداری افسارگسیخته بانکها است. تا زمانی که بانکها به جای حمایت از صنایع مولد، به خرید زمین، ساخت برج و سوداگری در املاک مشغول باشند، نه تنها نقش خود در رشد اقتصادی را از دست میدهند، بلکه به عامل بحران در نظام پولی و تورم در بخش مسکن تبدیل خواهند شد.
هشدار رهبر انقلاب در سال 97 امروز معنای عینی یافته است؛ بانکها باید به مأموریت اصلی خود بازگردند — خدمت به تولید، حمایت از کارآفرینی و تسهیل جریان سرمایه در مسیر مولد اقتصاد.
نظام بانکی سالم، ستون فقرات اقتصاد مقاوم است؛ اما با تداوم بنگاهداری، این ستون در حال فرسایش است. تجربه بانک آینده و پروژه ایرانمال باید برای سایر بانکهای خصوصی، هشداری جدی و درسی ماندگار باشد.