>> نقش مخرب یهود در رنج امامان یهودیان تخریب‌کنندگان قبور ائمه | حدید نیوز
تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۸
جِهبِذ یا جَهبَذ که عربی‌شده کلمه فارسی کهبد است، به کسی گفته می‌شد که شغلش نقد کردن طلا و به‌اصطلاح امروز صرافی بود. جمع این‌کلمه جهابذه است. جالب‌آن‌که تعداد قابل توجهی از جهبذان دربار عباسی را یهودیان تشکیل می‌دادند.
به گزارش حدیدنیوز، امام حسن عسکری (ع) متولد ماه ربیع‌الاخر سال ۲۳۲ ق است. ولادت ایشان را در سال ۲۳۱ و ۲۳۳ ق هم نقل کرده‌اند اما تنها روایت موجود درباره روز تولد ایشان، هشتم ربیع‌الاخر است. حضرت در مدینه متولد شد و وقتی پدرش امام هادی (ع) توسط خلیفه عباسی به سامرا احضار شد، چهارسال و اندی داشت. امام عسکری (ع) شب هشتم ماه ربیع‌الاول سال ۲۶۰ ق به شهادت رسید و پیش از رسیدن این‌حادثه، وقوع آن را این‌گونه به مادر خود خبر داده بود: «سال ۲۶۰ مرا حرارتی در بر خواهد گرفت که از آن بیم دارم.»

با رسیدن ماه صفر سال ۲۶۰، مادر حضرت، مرتب جویای حال او بود تا این‌که دستور متعمد عباسی را درباره زندانی‌شدنش همراه با برادرش جعفر را در زندان علی بن حرین شنید. معتمد هرروز اخبار امام (ع) را از علی بن جرین جویا می‌شد و پس از آن‌که مطمئن شد دو زندانی کاری جز عبادت ندارند، دستور آزادی‌شان را صادر کرد. 

سعد بن عبدالله از احمد بن عبیدالله بن خاقان فرماندار وقت قم نقل کرده:
«وقتی امام عسکری (ع) بیمار شد، پادشاه خبرش را به پدرم داد و پدرم بلافاصله به دربار رفت و دیری نپایید همراه پنج‌تن از نوکران و افراد معتمد پادشاه، ازجمله نحریر به خانه بازگشت و دستور داد خانه امام را زیر نظر بگیرند و اخبار خانه را به او برسانند. تعدادی از پزشکان را هم مامور کرد هر روز او را معاینه کنند. دو روز بعد خبر رسید حال امام بدتر شده است. او به عیادت حضرت رفت و دستور داد پزشکان از او جدا نشوند. سپس دنبال قاضی‌القضات شهر فرستاد و دستور داد ۱۰ تن از یاران مورد وثوق خود را به خانه امام بفرستد. 

این‌اوضاع ادامه داشت تا این‌که حضرت در روزهای ابتدایی ماه ربیع‌الاول از دنیا رفت و سامرا عزادار شد که «ابن‌الرضا از دنیا رفت.» بازارها تعطیل شد و پدرم و عباسیان و دیگران برای تشییع جنازه حضرت آماده شدند. به دستور پادشاه، ابوعیسی بن متوکل مامور اقامه نماز شد. جنازه را که آوردند، ابوعیسی پارچه را از صورت حضرت کنار زد و بزرگان کشوری و لشکری را بر وفات طبیعی او شاهد گرفت. 

پس از نماز، به دستور او جنازه را برای دفن به اتاق محل دفن پدرش امام هادی (ع) بردند. بیماری حضرت از روز نخست ماه شروع شد و سرانجام در روز هشتم ماه وفات کرد و در همان‌خانه و اتاقی که مدفن پدرش بود به خاک سپرده شد.»

شیخ صدوق دلیل شهادت آن‌حضرت را مسموم‌شدن با سم به‌دستور متعمد عنوان کرده است. 

یکی از عباسیان روایت کرده:

«روز وفات حضرت (ع) در خانه ایشان بودم. پیکر حضرت (ع) را آوردند و بیرون گذاشتند و ما که حدود چهل نفر بودیم، به انتظار نشسته بودیم تا این‌که جوانی پابرهنه و ردا بر دوش بیرون آمد. همگی ما بدون آن‌که او را بشناسیم، از عظمتش از جا برخاستم. نوجوان جلو آمد و بر پیکر امام (ع) نماز خواند و همه به او اقتدا کردند. پس از پایان نماز به اتاق دیگری رفت که از آن بیرون آمده بود.»
تصویر جعلی یهود از رنج‌ در دوران عباسیان/جهبذان دربار و تخریب‌کنندگان قبور ائمه یهودی بودند
تصویر قدیمی از مرقد امام هادی و امام عسکری در سامرا پیش از تخریب توسط دشمن

سالروز شهادت امام حسن عسکری (ع) بهانه‌ای است تا سرکی به متون تاریخی و تحلیلی بکشیم و بر ایام جامعه اسلامی که در به‌ظاهر در دست خلفای عباسی و در باطن با عروسک‌گردانی یهود می‌گذشت، مروری کوتاه داشته باشیم. این‌نکته قابل توجه است که امام عسکری (ع) مانند پدرش امام هادی و پدربزرگ‌های خود امام جواد، امام رضا و امام کاظم در عصر خلافت عباسیان زندگی کرد و به شهادت رسید و درباره عباسیان هم مانند دربار خلفای بنی‌امیه، محلی امن برای یهود و دشمنان واقعی اسلام محسوب می‌شد. اما به این‌وجه از تاریخ اسلام، کمتر پرداخته شده و روایت‌های مربوط به آن، در گروه ناگفته‌ها یا مطالب کمترگفته‌شده قرار دارند. 

* صرافان دربار عباسی یهودی بودند
فراوانی دیرها در عراق و قلمرو عباسیان در نتیجه حضور گسترده اهل کتاب طی چند قرن در سرزمین بابل و بین‌النهرین بود. بسیاری از دیرها در دوران پادشاهی عباسیان، همچنان دایر و فعال بودند و این‌مساله نشان‌هنده وجود جمعیت فراوان و فعال اهل کتاب و عالمان دینی آن‌ها در قلمرو عباسیان است. این‌جمعیت فراوان و توانمند آن‌قدر بود که حتی در بغداد تازه‌تاسیس هم گذشته از برخی کلیساهای باستانی، دست به ساخت کلیساهای جدید زد.

سال ۲۷۱ ق مردم دیر عتیق را در اطراف بغداد ویران کرده، هرچه در آن بود غارت کردند. رییس شرطه بغداد مردم را پراکنده کرد و دیر را با هزینه عبدون بن مخلد برادر صاعد بن مخلد بازسازی کرد. سال ۲۷۲ ق مردم کلیساهای ساخته‌شده در بغداد را تخریب کردند. بنابراین اهل کتاب در بغداد تازه‌تاسیس نیز سهم خود را داشتند و برای خود محله‌ها و عبادتگاه‌هایی به پا کرده بودند. در بررسی ساخت و ساز بغداد، نباید از این‌نکته غافل شد که نام برخی از اماکن عمومی شهر، برگرفته از اسامی افرادی مسیحی یا یهودی بود که این‌نکته نشان‌دهنده حضور تاثیرگذار اهل کتاب در دربار عباسیان است. 
حضور و نقش‌آفرینی یهود در جامعه اسلامی، پس از شهادت پیامبر (ص) بیشتر و بیشتر شد و در عصر عباسیان هم، یکی از جایگاه‌های اجتماعی و درباری، مقام جهبذه بود. جِهبِذ یا جَهبَذ که عربی‌شده کلمه فارسی کهبد است، به کسی گفته می‌شد که شغلش نقد کردن طلا و به‌اصطلاح امروز صرافی بود. جمع این‌کلمه جهابذه است. جالب‌آن‌که تعداد قابل توجهی از جهبذان دربار عباسی را یهودیان تشکیل می‌دادند.

* تصویر جعلی تاریخ‌نگاران یهود از رنج‌شان در دوران متوکل
حبیب لوی تاریخ نگار یهودی ایرانی، اوضاع یهودیان دوران معتصم عباسی را پراختلاف دانسته و می‌نویسد:
«در عهد معتصم در بین قرائیم یهود اختلافاتی تولید گردید که منجر به ایجاد فرقه‌های جدیدی شد. موسی و اسماعیل که ساکن ۱۰ کیلومتری شرق بغداد بودند در سنوات ۸۳۳ تا ۸۴۲ اصلاحاتی در طریقت قرائیم به عمل آوردند؛ مخصوصا در مراسم روز شنبه و می‌گفتند ممنوعیت خوردن پیه مربوط به حیوانات مخصوص قربانی است و در ذبح معمولی، خوردن‌ آن آزاد است و این‌‌ها فرقه جدیدی به‌نام اکبری ایجاد کردند. در همین‌عصر، در شهر صفران در ایران، مردی به‌نام ابوعمران که او را موسای ایران می نامیدند ظهور کرد. او تغییراتی را در مقررات (قرائیم) متکلمین یهود وارد ساخت. فرقه او به‌نام ابوعمرانی یا تفلیسی خوانده می‌شد و چندین‌قرن باقی ماند.»

لوی دوران متوکل را بدترین دوران برای یهودیان برشمرده و به سخت‌گیری‌های و به‌شدت انتقاد می‌کند اما نکته‌ای که در خور تامل است و با این‌گونه سخت‌گیری‌های ادعایی وی سازگاری ندارد، این است که خود اعتراف می‌کند در دوران متوکل، دانشگاه پومپدیتا توسعه بسیار پیدا کرد و هم‌عظمت دانشگاه سورا شد. در این‌دوران همچنین، اغلب نوشته‌های علمای یهود به زبان عربی تنظیم شدند. با بیان این‌نکات، سوال این‌جاست که در دورانی که یهودیان لباس زردی به تن می‌کردند که علامت خفت بود، حق استخدام در دوایر دولتی نداشتند، از سوادآموزی محروم بودند و تحصیل زبان عربی هم برای فرزندانشان ممنوع بود، کنیسه‌هایشان تبدیل به مسجد شده و تمام امتیازات رئیس‌شان سلب شده بود، چگونه آن‌قدر پیشرفت کردند که دانشگاه پومپدیتا به بزرگی و توسعه دانشگاه سورا رسید و اغلب نوشته‌های یهود به عربی ترجمه و تنظیم شد؟ سوال مهم این است که آیا بسیاری از این‌سخت‌گیری‌ها که لوی و دیگر مورخین یهودی می‌گویند، ساخته و پرداخته خودشان و پوششی برای پیشرفت مخفیانه‌شان نبوده است؟

سوال مهم دیگر این است که چگونه می‌شود متوکل عباسی هرجایی که قصد دشمنی و مبارزه با اهل‌بیت و حتی نمادها و قبور آن‌ها را دارد، از یهودیان به‌عنوان مهره اصلی استفاده می‌کند؟ همان‌طور که ماموریت اصلی نابودی و تخریب مزار امام حسین (ع) را به یک‌یهودی به‌نام دیزج سپرد و او هم با همکاری دیگر یهودیان بقعه مبارک امام حسین (ع) را تخریب کرد. اگر به تاریخ‌نگاران یهودی اعتماد کنیم، باید این‌دوگانه سخت‌گیری علیه آن‌ها و ماموریت‌هایشان برای مبارزه با جبهه حق را بپذیریم.
 
منبع: تابناک
http://hadidnews.com/vdca0iny.49n6e15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما