امر به معروف و نهی از منکر، هنرِ انتخاب بهترین شیوه، مناسبترین زمان و مؤثرترین پیام است. با شناخت شرایط، پرهیز از مخاطرات بیهوده و دوری از ایجاد مفسده بزرگتر مثل دو قطبی شدن جامعه، این فریضه نهتنها زنده میماند بلکه ابزار همگرایی میشود.
امر به معروف و نهی از منکر در منظومه فکری اسلام، تنها یک وظیفه فردی یا توصیه اخلاقی ساده نیست، بلکه ستون نگهدارنده سلامت اجتماعی و دینی محسوب میشود. بدون این فریضه، جامعه بهتدریج در برابر خطاها و انحرافها بیحس میشود و بیماریِ بیتفاوتی بر روابط انسانها سایه میاندازد.
قرآن و سیره اهلبیت نشان میدهد که این واجب الهی هم برای جلوگیری از فروپاشی اخلاقی و اعتقادی و هم برای گسترش نیکیهاست.
اما همین واجب پرارج، در چارچوبی دقیق و خردمندانه اجرا میشود، نه با تندروی یا بیحسابوکتاب عمل کردن.
پیشوایان دین، همواره بر حکمت در اجرای امر به معروف و نهی از منکر تأکید کردهاند. این دو وظیفه اگر بدون درنظر گرفتن شرایط و پیامدها انجام شود، میتواند به ضد خود بدل شود و حتی چهره دین را مخدوش کند. بنابراین شرط نخست این است که آمر و ناهی، از هدف و نتیجه کار خود آگاه باشد و صحنه را درست بشناسد.
احتمال اثرگذاری
یکی از پایههای مهم، احتمال اثرگذاری است. اگر کسی با علم یا اطمینان قوی بداند که گفتار یا اقدام او هیچ اثر مثبتی نخواهد داشت، در آن موقعیت تکلیف الزامآور بر دوش او نخواهد بود. چراکه در منطق شریعت، انجام عملی که بینتیجه و بیثمر است، نه تنها بازده ندارد بلکه میتواند مایه خستگی، سلب انرژی و انحراف مسیر شود.
عدم زیان مالی و جانی و عِرضی
همچنین، نبودِ ضرر مهم و غیرقابلتحمل شرط دیگر است. اگر امر به معروف یا نهی از منکر، زیان جدی به جان، مال یا آبروی خود فرد یا دیگران وارد کند، و آن زیان از موضوع مورد امر یا نهی مهمتر باشد، حکم وجوب ساقط خواهد شد.
شریعت، جان و آبروی مؤمن را گرانبهاتر از آن میداند که به آسانی در معرض نابودی قرار گیرد. دین، ظلم نکردن به خود را هم بخشی از عدالت میداند. حتی اگر حق با شما باشد، اما اجرای آن حق در آن لحظه به قیمت از دست دادن سرمایههای بزرگتر مانند امنیت جان یا حراست از ایمان دیگران تمام شود، عقل و شرع هر دو توقف را ترجیح میدهند.
این نگاه، نه عقبنشینی از آرمان که انتخاب صحنه و زمان درست برای پیروزی است.
عدم وجود مفسدهی بزرگتر
نبودِ مفسده بزرگتر هم از شرایط اساسی است. گاهی یک اقدام ناصحانه، اگر در فضای ملتهب و ناپخته اجرا شود، باعث ایجاد فتنه، چنددستگی عمیق، یا باز شدن راه سوءاستفاده دشمن میشود. در چنین حالتی، نادیده گرفتن شرایط اجتماعی و چیدمان کلی صحنه، میتواند هزینهای بهمراتب سنگینتر از خطای مورد نهی ایجاد کند.
این نکته حائز اهمیت است که هیچ واجب دینی نباید در خدمت اهداف دشمن قرار گیرد. اگر شکافانداختن میان مؤمنان یا تضعیف جبهه حق، نتیجه احتمالی امر یا نهی بیموقع باشد، توقف و صبر تا زمان مناسب، عین وفاداری به رسالت دینی است. امر به معروف و نهی از منکر، هنر انتخاب بهترین شیوه، مناسبترین زمان، و مؤثرترین پیام است.
با شناخت شرایط، پرهیز از مخاطرات بیهوده، و دوری از ایجاد مفسده بزرگتر، این فریضه نهتنها زنده میماند بلکه به ابزاری برای همگرایی، بیدارسازی و پاسداری از حق تبدیل میشود، چنانکه هدف حقیقی آن نیز همین است.
نکته مهم دیگر در امر به معروف و نهی از منکر، نیت و ضوابط آن است؛ چراکه این واجب الهی تنها زمانی به ثمر مینشیند که بر پایه مهربانی، دلسوزی و خیرخواهی حقیقی انجام شود. هدف آن، تحقیر یا تخریب طرف مقابل نیست، بلکه بیدار کردن، اصلاح و حفظ کرامت اوست. هرگاه این اصل نادیده گرفته شود، حتی درستترین سخن هم میتواند به دلها راه پیدا نکند و نیت الهی جای خود را به خودخواهی یا دشمنی بدهد.
امام صادق علیهالسلام در روایتی، این ضوابط را تابع خصلت و یا صفت شخص امرکننده میآورند و میفرمایند «تنها کسى مىتواند امربهمعروف کند یا نهىازمنکر کند که داراى سه صفت باشد:
1. به آنچه امر مىکند و از آنچه نهى مىکند عالم است؛ عَالِمٌ بِمَا یَأْمُرُ عَالِمٌ بِمَا یَنْهَى
2. عادل است نسبت به آنچه امر و نهی میکند؛ عَادِلٌ فِیمَا یَأْمُرُ عَادِلٌ فِیمَا یَنْهَى (از حدود تجاوز نکند)
3. با مهربانى و دوستانه امر و نهى کند؛ رَفِیقٌ بِمَا یَأْمُرُ رَفِیقٌ بِمَا یَنْهَى (تحفالعقول، ص358)
بنابراین، کسانی که خود را پیرو اهلبیت وحی معرفی میکنند و در نگاه دیگران شیعه علوی شناخته میشوند، باید امر به معروف و نهی از منکر را چنان با حکمت، ادب و خیرخواهی انجام دهند که کوچکترین خدشهای به جایگاه اهلبیت وارد نشود و رفتارشان، آیینهای شفاف از اخلاق و سیره ایشان باشد، نه عاملی برای دلزدگی یا بدبینی نسبت به مکتبشان.