تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۱۲:۴۳
احمدقیومی/کارشناس ارشد فرهنگ و رسانه

تبارشناسی فرهنگی اقتصاد مقاومتی

محاسبه ، سنجش ، فردگرایی ، سودمندی و هدف داری ؛ به عنوان عناصری ارزشی ، سازنده بنیان فرهنگی ساختاری است.
تبارشناسی فرهنگی اقتصاد مقاومتی
به گزارش حدیدنیوز، سوال اساسی اینجاست که " الگوی اقتصاد مقاومتی" چگونه می تواند با تاثیر پذیری از مولفه های فرهنگی تفکر شیعی ، در مواجه با تبعات سیاسی و اقتصادی موج جهانی شدن به اهداف کلان و راهبردی خویش دست یابد ؟

پیش بینی ، محاسبه ، سنجش ، فردگرایی ، سودمندی و هدف داری ؛ به عنوان عناصری ارزشی ، سازنده بنیان فرهنگی ساختاری است که در عرصه فرا ملی ؛ نام اقتصاد جهانی بر آن نهاده اند . اقتصاد جهانی نظامی است که در آن تکنیک در مقابل ایدئوژی ، مصرف به جای قناعت  ، کسب ثروت با هدف ثروت اندوزی و نهایتا لذت به جای پرهیز ، به ساختاری بدل گشته که در آن اخلاق نه واژگون - بلکه به سان قاعده ای سیاسی در آمده که در آن ، ارزش ها و اصول معنوی ، مادی گردیده است . سود و مطلوبیت یکی از شاخص های اساسی در همه مراحل سیر و تکوین ساختارهای اقتصاد سنتی عهد پیشا مدرن بوده اما یک هیچگاه یک هدف مطلق نبوده است .  به یک بیان ، امروز ، در عرصه ی فرهنگی ، روح حاکم بر مناسبات جهانی اقتصاد ، همگام با نگرش های جدید در عرصه ی سیاست ورزی و جهانی گرایی ، صحنه ی تاخت و تاز علیه فرهنگ های ملی و هویت های بومی شده است . در این میان ، پول به ابزاری بدل گشته که بواسطه ی اقتدار و ارزش روزافزون آن ، در واقع همه چیز خواهد بود . بنابراین پول روی دیگر قدرت است که در جهان امروز به برتری شناخته می شود . به بیانی دیگر ، پول همه چیز است ،  نه از این جهت که در واقع همه چیز شده ، بلکه از آن روی که وسیله ای است برای دستیابی به اهداف و نیاتی دیگر . در واقع ، مطلوبیت هایی بیشتر در حوزه هایی بسیار متنوع تر و فراگیرتر . به زعم زیمل ؛ جامعه شناس شهیر فرانسوی ، انجا که درباب فلسفه ی پول سخن می گوید ، پول وسیله ای دانسته می شود که به خودی خود ، تنها برگه ای بی بهاست . اما بهای حقیقی آن ، جایی است که پای قدرت پول به میان آید . بنابراین اگر روزی اقتصاد متاثر از سیاست و فرهنگ بود ، امروز فرهنگ و سیاست از اقتصاد تبعیت می کنند . ساختار نظام بین الملل در آغاز سده ی جدید و مدت زمانی قبل تر از آن بر مبنای ایدئولوژی های جهان نگر ، ساختارهای فرهنگ بومی و هویت های شخصی ، ایجاد شده بود که در آن ارتباطات انسانی به سان جزیره ای مستقل با ارزش هایی درون زاد ، رخ می نمود . اما امروز چه ؟ بی شک ، شتاب بی سابقه در تولید علم تجربی ، سرعت نشر اخبار و اطلاعات و ظهور شبکه های ساختاریافته مالی به موجی تبدیل شد که نتیجه ی آن زوال فرهنگ بومی ، تضعیف هویت های شخصی ، اضمحلال نظام های سنتی سیاسی ، از هم گسیختگی ارتباطات درون محلی و نهایتا فروپاشی ابزار ایدئولوژی به مثابه یگانه عامل انسجام بخش اجتماعی و سیاسی گردید . بنابراین نظام جهانی ، امروز ، با شاخص های دیگری قابل تعریف و توضیح است . نظامی که نه تنها ساختارهای سنتی آن تغییر یافته ، بلکه ارزش ها و اصول اخلاقی آن هم دیگرگون شده است . سودجویی ، لذت مندی و فرد گردایی و اشکال جدید خانواده و نظام سنتی به مفاهیم و شیوه های جدیدی بدل گشته که عرصه را بر قناعت ، صرفه جویی ، نوع دوستی و جامعه گرایی تنگ گردانیده است . در طول تاریخ هیچگاه ماهیت پول و ابزار آن بدون ارزش محسوب نشده ، اما این قدرت پول بوده که همواره امری مذوم پنداشته شده است . به همان سان که برخی دیگر از اندیشمندان نیز ، قدرت پول مازاد و سودجویی بی حد وحصر را به مثابه عامل استثمار و چیزی به نام از خود بیگانگی می دانند. این مفهوم اشاره به شرایطی دارد که در آن اقتصاد سود محور بر فرهنگ کار چیرگی می یابد . آنجا که شرایط امروز نظام اقتصاد جهانی نماد و تجلی آن است . زمانه ای که با استیلای فراگیر اقتصاد منفعت گرا ، فرهنگ های بومی و ملی یکی پس از دیگری از صحنه خارج شده و مرزهای سیاسی را دیگر توان رقابت و جلوگیری از نفوذ روزافزون این قدرت جهانی پول محور نمانده است . در ساحت جهانی و مختصات جدید نظام اجتماعی بین الملل اما همواره استثنا نیز وجود دارد . هستند بعضی از فرهنگ ها و حاکمیت های سیاسی  که به حفظ ساختارهای بومی و فرهنگ ملی و اعتقادی خود مبادرت می کنند . این نظام های ملی - ایدئولوژیک همچنین با نیروهای سیاسی بیرونی که درصدد نفوذ به بافت فرهنگی و اجتماعی خویش  هستند به دیده ی تهدید نگریسته و خواستار مقابله فرهنگی با آن ها می شوند . نظام جمهوری اسلامی نمونه ای مشخص و روشن از اینگونه دولت های مستقل است که بنیان فکری و سیاسی آن بر مبنای فرهنگ اسلامی و به خصوص نظام سیاسی فقه شیعی استوار گردیده است . بدیهی است به همان سان که نظام اسلامی در ایران از یک سو با طرح ایده ی ضرورت دفاع در مقابله جنگ نرم دشمن و از سویی دیگر لزوم صدور انقلاب اسلامی به دیگر نقاط جهان تلاش می کند ، نظام جهانی و در راس آن ایالات متحده نیز که از سوی جمهوری اسلامی دشمن شماره  یک ملت تلقی می شود ، در صدد نفوذ بیشتر در این مجموعه و در یک کلام کنترل آن خواهد بود . از این رو با افزایش فشار ، از طریق اجماع جهانی علیه این کشور ، از همه ی ابزارها از جمله تحریم اقتصادی ، تهدید نظامی و ... بهره می گیرد . در بیان گفته می شود که چگونه بازوی توانمند اقتصاد دولت های مسلط غربی ، ایشان را در کنترل و مهار کشورهایی به اصطلاح مقاومت گرا و در نتیجه وادار نمودن این کشورها به پذیرش خواسته های غرب ، یاری می کند ؟ به بیان دیگر ، عامل اصلی در این تاثیرگذاری روزافزون ابزار اقتصادی چیست ؟ در جواب ، برخی بر این باورند که نظم جهانی نوین با ویژگی هایی همچون یکپارچگی اقتصادی ، توان بی حد و حصر مالی و قدرت ملی با ابزارهایی همچون تبلیغ آزادی خواهی در حوزه  فرهنگ و نیروی نظامی قدرتمند در عرصه ی سیاسی ، وجود سازمان ها و نهادهای فراملی ، اجماع سازی جهانی به رهبری غرب و تسلط ارز جهانی با نام دلار و در نتیجه نیازهای متقابل جهانی و حجم وسیع تبادلات مالی و کالایی ؛ دارای توان زیادی برای اثرگذاری بر حوزه های اقتصادی کشورهای هدف می باشد . استیلای فرهنگ جهانی ، گسترش اطلاعات و ترویج سبک های زندگی عرفی و این جهانی نیز دلیلی دیگر بر این مدعا خواهد بود که وابستگی کشورها به اقتصاد و در بعدی ضعیف تر یعنی فرهنگ فراملی ، عامل استیلا و برتری غرب در مقابله کشورهای مقاوم می باشند . به زعم اندیشمندان غربی ، دولت آمریکا و همپیمانانش با تمرکز بر فشار اقتصادی می توانند فرهنگ بومی این کشورها را مهار نموده و با تسلط فرهنگی است که می توان ایشان را به همراهی با موج جهانی گرایی و پیروی از اندیشه ها و سبک های زندگی و سیاست ورزی غربی همراه نمود . حال سوال اصلی اینجاست که چه فرهنگ ها و بالتبع چه کشورهایی هدف اصلی این مبارزه اقتصادی خواهند بود ؟ و اینکه شاخص های محوری فرهنگ و ارزش های این کشورها چیست که ایشان را وادار به مقابله با نفوذ و تهاجم کشورهای دشمن و بالتبع تجهیز ایشان دراین راه می کند؟ و در نهایت ذکر این نکته مهم خواهد بود که اقتصادی مبتنی بر فرهنگ مقاومت چگونه و از چه طریقی از پس بحران و چالش های فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی مذکور بر خواهد آمد ؟ بطور مشخص در میان کشورهای خاورمیانه و فرهنگ های اسلامی ، جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت فرهنگ شیعی در آن به عنوان نظام فرهنگی و اجتماعی با شاخص های فرهنگ شیعه همچون مقاومت ، ایستادگی ، پویایی در برابر تغییرات ، ظلم ناپذیری ، استقلال ، خودباوری ، مجاهدت در راه خدا و سعادت جویی ، در این نوشتار مورد بررسی و کنکاش قرار خواهد گرفت . البته پاسخگویی به این سوال نیازمند بازخوانی بیانات مقام معظم رهبری به عنوان طراح اصلی واژه ی اقتصاد مقاومتی است . ایشان در مقام بالاترین رکن قانون اساسی و همچنین به عنوان فقیهی جامع الشرایط و آگاه به مسائل کلان کشور به طراحی مفهومی ذیل عنوان اقتصاد پرداخته اند و چندی قبل ابلاغیه ای مهم در این خصوص صادر نمودند . بنابراین بررسی این مساله که  اقتصاد مقاومتی ، چگونه می تواند با تاثیر از فرهنگ شیعی از پس مشکلات و چالش های پیش رو برآید ، نیازمند تدقیق در بیانات ایشان در این باره است . می توان شالوده و مهندسی فرهنگی و اجتماعی شیعه را بر اساس مستندات تاریخی ، روایی و سیاسی بر دو محور ظلم ستیزی عاشورایی و آینده گرایی مهدوی استوار دانست که هر دو حول محور فرهنگ مقاومت قابل شناخت و توضیح اند . برای شناخت اسلام سیاسی و بویژه فقه سیاسی شیعه می توان به اندیشه های رهبر فقید انقلاب اسلامی در طراحی و استقرار نظام حاکمیت سیاسی شیعه تحت عنوان جمهوری اسلامی رجوع کرد . اندیشه علمای شیعه و بویژه حضرت امام خمینی (ره) در قالب قانون اساسی و ساختارهای سیاسی جمهوری اسلامی قابل جست و جوست که البته بیان جامع و مانع آن با ذکر جزئیات ، نوشتاری دیگر می خواند . اما به هر روی مقاومت یکی از کلیدواژه های اساسی در فرهنگ اسلامی سیاسی است که تمام ویژگی های مذکور ، حول آن قابل تعریف است . فرهنگ مقاومت با درون مایه ای سیاسی به ظلم ناپذیری ، با روحیه ای فرهنگی به مثابه حفظ ارزش های خودی در مقابل ارزش های بیرونی ، در قالب اجتماعی به معنای انسجام درونی و در بعد اقتصادی به خودباروی و تکیه بر ظرفیت ها و داشته های درونی اشاره دارد . مقام معظم رهبری به مانند حضرت امام خمینی (ره) با حرکت در این مسیر ضمن توجه اکید به ابعاد اقتصادی و فرهنگی نظام اسلامی ، با ذکر این عنوان که مقاومت  تنها و اصلی ترین گزینه ی نهایی پیش روی انقلاب برای بقا و انسجام ملی است ، تکیه بر فرهنگ مقاومت را اصلی ترین نیاز امروز کشور و انقلاب می دانند و با ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی و فرهنگ اسلامی نسبت به نقش آفریتی موثر دولت و ملت در این خصوص ، تاکید می نمایند . ایشان ضمن مهم دانستن توجه به مساله ی اقتصاد در کنار سایر مسائل و به خصوص حوزه ی فرهنگ ، داشتن ملتی نیرومند که اقتصاد و فرهنگ آن ، متعلق به خود ایشان باشد را یک نیاز راهبردی قلمداد می کنند . ایشان همچنین در تعریف اقتصاد مقاومتی بیان می دارند که اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که مقاوم است؛ با تحریکات جهانی، با تکانه های جهانی، با سیاستهای آمریکا و غیر آمریکا زیرورو نمیشود؛ اقتصادی است متکی به مردم . ایشان در ادامه طرح مفهوم اقتصاد مقاومتی را یک الگوی علمی متناسب با نیازهای کشور ارزیابی می کنند و و درون زا بودن ، تکیه بر ظرفیت های داخلی ، دانش بنیان بودن ، مردمی بودن ، تکیه بر پیشرفت های علمی و عدالت محوری را از جمله ویژگی های مهم این مفهوم اقتصادی بومی بیان می دارند . بنابراین با تعمق در سیاست ها و شیوه های اجرایی تحقق اقتصادی مقاومت گونه می توان انتظار داشت تا از این پس نظام اسلامی به منظور تجهیز خویش برای مقابله با تهاجمات اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی دشمن رویکردهای جدید حول محور ایستادگی و مقاومت اتخاذ نموده که اثربخشی و موفقیت آن به چگونگی اجرا و واکنش های احتمالی دشمن وابسته است .از این رو نظام اسلامی در ایران با درک این ضرورت تلاش می نماید تا در موارد ذیل ، تمرکز نموده تا مسیر مناسب برای دستیابی به اهداف کلان فرهنگی هموار شود .



۱.استفاده موثر از همه ظرفیت ها و توانمندی های بومی در حوزه اقتصاد ملی



۲.اتکا به داشته ها و مولفه های ناب فرهنگی خویش



۳.بسیج و ساماندهی یکپارچه نیروی انسانی خلاق و متعهد کشور



۴.ترسیم فضای آینده و بکارگیری شیوه های درون زا برای دستیابی به نتایج مطلوب



و...



بنابراین ، الگوی اقتصاد مقاومتی می تواند با بهره گیری و تکیه بر ظرفیت های فرهنگی مقاومت محور که متاثر از نظام فرهنگی شیعی است ، از پس چالش های فرارو در مواجه با موج افسارگسیخته جهانی شدن به سبک غربی برآید .
http://hadidnews.com/vdcgxq9x.ak9yw4prra.html
منبع : اقتصادپرس
نام شما
آدرس ايميل شما