شبکه ماهوارهای «منوتو» سعی دارد با سندسازی جعلی اذهان مخاطبانش را درگیر شبهات چندگانه کند.
شبکه ماهوارهای «منوتو» به رغم سابقه کوتاه چند سالهاش با تولید سلسلهوار چندین مستند سیاسی سعی دارد با سندسازی جعلی اذهان مخاطبانش را درگیر شبهات چندگانه کرده و در نهایت نتیجه دلخواهش را به آنها القا کند.
به گزارش حدیدنیوز، شبکه ماهوارهای «من و تو» به رغم سابقه کوتاه چند سالهاش با تولید سلسلهوار چندین مستند سیاسی سعی دارد با سندسازی جعلی اذهان مخاطبانش را درگیر شبهات چندگانه کرده و در نهایت نتیجه دلخواهش را به آنها القا کند. این اتفاق و جولان شبکههای ماهوارهای در حالی است که شبکه تخصصی مستند و دیگر شبکههای تلویزیون دغدغههای دیگری در سطح تبلیغ کِرِم و لوازم آشپزخانه برای خودشان تعریف میکنند.
عمق استراتژیک هر کشوری در حوزههای مختلف دارای تعاریف و حد و مرزهای خاص به خود است. هر گاه از واژه عمق استراتژیک حرفی به میان میآید ذهن اغلب مخاطبان به سمت مباحث نظامی معطوف میگردد اما واقعیت این است که امروزه باب تازه اما ریشه داری ذیل عنوان «جنگ تمدن ها»، «جنگ نرم»و یا «نبرد فرهنگی»؛ که تعبیر دقیقتر آن را مقام معظم رهبری با واژه «شبیخون فرهنگی» عنوان کردند، در ادبیات تهاجمی کشورهای دنیا گشوده شده است. رسانهها و جوانان انقلابی مهمترین مؤلفهها، رزمندگان و به قولی افسران ویژه جنگ نرم کشورمان تعریف میشوند که با رعایت اصول اصلی و اولیه طراحی شده در این زمینه، وظیفه سنگین حفاظت و استیلابخشی و ظفرمندی در این نبرد را بر عهده دارند. ساخت و تولید آثار متنوع فرهنگی از جمله فیلم، سریال، مستند و موارد قابل تعریف و ذی مدخل در این گستره جزو ابتدایی و بدیهیترین اقدامات و در عین حال اثرگذارترین تحرکات بصیرتافزایی محسوب میشوند.
* شبکه بهایی، صهیونیستی «من و تو»
واقعیت این است که شبکه «من و تو» به عنوان یکی از چند صد شبکه فارسی زبان ماهوارهای که وظیفه فرماندهی و اتاق فکر جنگ فرهنگی علیه کشورمان را دارند از ابتدای شروع به کار تاکنون در این راستا خط سیری با شیب ملایم را طی کرده است. با بررسی این خط سیر میتوان متوجه شد که صاحبان و حامیان آن حامی سرسخت سلسله منحوس پهلوی و گروههای سلطنتطلب هستند. کافی است نگاهی به کارنامه یک سال اخیر این شبکه انداخته و چندین مستند اخیر آن را از نظر محتوایی و جهتگیری مورد مداقه و تدقیق بیشتر قرار داد. اولین حرکت این شبکه حامی سلطنتطلبان با ساخت و نمایش مستندی! با عنوان «از تهران تا قاهره» کلید خورد که روایتی یک جانبه، غیرواقعی و متوهمانه نمایش میدهد که بیشتر شرح فراقی از زبان همسر محمدرضا پهلوی است. بعد از آن مستند! «سی و هفت روز» که نمایشی وارونه و مطابق میل اربابانش از نخست وزیری بختیار بود را نمایش داد. مستند بعدی «هرگز نخواب کوروش» در راستای زنده کردن ایده و اقدامات ناسیونالیستی و ضد دین پهلوی دوم تعلق بود. حالا هم که این مستند کاملاً دروغپردازانه با هدف قهرمان کردن رضا پالانی با عنوان «رضا شاه» را پخش میکند. هر چند این محصولات به غیر از برنامههایی مانند «در تبعید» و «تونل زمان» است که هدفشان تجلیل از شیوه و سطح زندگی مردم کشورمان تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کشورمان است و شرح و نقد هر کدامشان مثنوی هفتاد من کاغذ است.
* ... و خواب قیلوله مسئولان
ساخت مستندهای گوناگون و تأثیرات قابل تأمل روی مخاطبان در جهتدهی و روشنگری موارد غامض و گاه ناگفته تاریخی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و. . . یکی از بهترین مؤلفههای جنگ نرم است که ضمن احصای موارد مثبت فوقالذکر سبب اعتمادسازی و اقبال مخاطبان به رسانههای داخلی میگردد. در میان خوابها و قیلولههای متصل و متعدد رسانههای داخلی بالاخص شبکه مستند به عنوان شبکهای مستقل، خاص و ویژه تولید و پخش مستندهای گوناگون، شبکههای ماهواره – صهیونیستی و مزدوری مثل شبکه «من و تو»، «بی بیسی» و. . . با تولید سلسله کارهای شعبده گونه و دروغپردازانهای به عنوان «مستند» حضورش را برای ربایش و اغوای مخاطبان عمدتاً ایرانیاش اعلان کرده است. چندمین مستند این شبکهها با عنوان«رضاشاه» که روزهای گذشته از چندین شبکه ماهوارهای پخش شد، نشان داد که بر خلاف مسئولان شبکه مستند و رسانههای موظف و مسئول در رابطه با دفاع از نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین تبیین و روشنگری اقدامات وطنفروشانه و نیز خیانتهای مختلف متعدد سلسله دست نشانده پهلوی هستند، تحت هدایت و راهبری یک برنامه دراز مدت با هدفگذاری خاص را در دستور کار دارند که با تولید آنها قصد دارند «عمق استراتژیک فرهنگی» کشورمان را مورد هجمه و حمله قرار بدهند. شبکه مستند از زمان تولد و پیدا کردن شخصیتی مستقل و جدا از دیگر شبکههای سیما امیدهایی در دل مخاطبان و دلسوزان به وجود آورد که از این به بعد کاری میشود کارستان! واقعیت تلخ و تأسف انگیز این است که این شبکه بالقوه مهم و استراتژیک عمده وظیفه و هدفش را پخش شیوه و حوادث زندگی جانوران از شیر و پلنگ و فیل گرفته تا زرافه و سوسک و سنجاقک تعریف کرده است و ظاهراً قصدی برای خروج از دنیای وحشی حیوانات ندارد. حقیقت این است که هر دفاعی و مقابلهای متناسب با حجم و گستره هجمه و حمله باید تعریف بشود، اصلی که به عنوان یک مؤلفه مهم هرگز در نگاه بلندمدت مسئولان رسانهای ما دیده نشده است. ما دیگر عادت کردهایم که منتظر باشیم تا هجمهای از طرف دشمنان و معاندان نظام مقدس کشورمان یا زوایای مرتبط با حکومت انجام بگیرد و آن موقع مسئولان و «کرسی سواران» ذیمدخل، آن هم به شرط فشار و افشاگریهای چندباره روزنامهها و خبرگزاری ها، تکانی بخورند و دستور اقدامات نصفه و نیمهای را صادر کنند. عمده این دستورات به سرنوشت مشابه و مشترک فراز و فرودی سینوسی که با همان سرعت اوج گرفتن به حضیض بایگانی و مختومه شدن میانجامند. نمونه این اتفاقات هم الا ماشاالله است!
فیلمها و مستندهای چندگانهای علیه ملت و حکومت مظلوم، مقتدر و استکبارستیز ساخته شده و میشود، اما تنها پاسخ مسئولان ما این است که «اینها حرفهای کذب است و ارزش توجه و پرداختن ندارند، چراکه باعث میشود سازندههای آنها احساس کنند مهم هستند! یا اینکه پرداختن به این موضوعات باعث تبلیغ این شبکهها و تولیدات شان میشود!» اینکه حرفهای آنها دروغ، بیپایه و اساس، متوهمانه و خلاف تاریخ و واقعیت است، حرف درستی است اما آیا مخاطبان عمدتاً کم اطلاع شبکههای ماهوارهای هم اصل واقعیت را میدانند؟ آیا صرف نپرداختن به اظهارات و تخیلات چنین فواحشی در شبکههای ماهوارهای با استدلال عدمتبلیغ این شبکهها میتواند پاسخی مناسب برای سؤالات پیش آمده در ذهن مخاطبان آنها باشد؟ آیا برای نسل جوانی که کمترین اطلاع و آگاهی را نسبت به اتفاقات و خیانتهای صورت گرفته علیه کشور و ملتش دارد و از طرفی بنده استدلال و مباحث منطقی است، میتوان با گفتن اینکه ما خوبیم و آنها دروغگو و دروغپرداز هستند، تدلیل کرد و اقامه بحث را منتج به نتیجه دلخواهمان نمود؟
* کلام پایانی
نداشتن چشمانداز یا پایبند نبودن برخی مدیران به برنامههای طرحریزی شده استراتژیک در حوزه فرهنگی و رسانهای و سلیقهای عمل کردن این افراد باعث میشود که عمق استراتژیک فرهنگی کشورمان تا پشتبام خانهها عقب بنشیند. متأسفانه کار به جایی برسد که چند شبکه بیمقدار ماهوارهای برای ما زمین بازی تعریف کرده و پس از کشاندن و مجبور کردن مسئولان رسانهای ما به پاسخگویی، طرح و برنامه یک عملیات دیگر را تدارک ببینند و با پروژه سرگرمسازی مسئولان سیاستهای خودشان را پیادهسازی کنند. بیخیالی یا بدسلیقگی برخی از مسئولان و مدیران رسانهای پاسخگو در این مباحث کار را به جایی رساندهاند که همیشه باید در مقام واکنش و جوابگویی باشیم. دریغ از یک هجمه و کنش از جانب ما، در اکثر مباحث مطروحه به قول رهبر معظم انقلاب به جای اینکه ما به آنها هجمه کنیم، سؤال بپرسیم و آنها را در جایگاه پاسخگو قرار بدهیم، آنها با تشبث به دروغ و توهم یا اختلاط حق و باطل به ما هجمه میکنند! این هجمهها باعث شبههافکنی و شکاف اعتقادی در میان جوانان و مردم کشورمان میشود که نتیجهاش ناامیدی و بیاعتمادی نسبت به رسانههای داخلی و رفتن به سراغ شبکههای ماهوارهای است. همین ربایش مخاطب و به نوعی اغوای بیننده یکی از مهمترین چالشهای کنونی تلویزیون با شبکههای ماهواره است، چرا که وقتی رسانه داخلی خودش را موظف به پاسخگویی و تشکیکزدایی نسبت به مباحث غامض یا تاریخی نداند(با توجه به عدم تولید محتوای لازم در این زمینه) مسلم است که شبکه «من و تو» که تمام تشکیلاتش با یکی از شبکههای تلویزیون کشورمان قابل مقایسه نیست، خودش را میداندار فرض کرده و سعی میکند با ذهنیتسازی تفکرات اربابانش را به مخاطبان القا کند. http://hadidnews.com/vdcgnq9x.ak9tn4prra.html