تاریخ انتشار :سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۹:۲۲
یه چند سالی است که هراز گاهی بحث زلزله تهران میشود سوژه روز مردم ... از اینکه میگویند قضیه جدی است ....
و زلزله ای که سالهاست ...تهران را لرزانده است
به گزارش سرویس وبلاگستان حدید نیوز؛ نویسنده وبلاگ شهیدگمنام در آخرین به روزرسانی وبلاگ خود نوشته است:

یه چند سالی است که هراز گاهی بحث زلزله تهران میشود سوژه روز مردم ...

از اینکه میگویند قضیه جدی است ....

از اینکه میگویند ... محققان ژاپنی ۱۰ سال قبل به شهردار وقت تهران هشدار جدی داده بودند

از اینکه ... آن شهردار محترم ..برای جریحه دار نشدن افکار لطیف عمومی قضیه را بایکوت کرده بود

از اینکه ... علمای اخلاق هشدار داده اند که عذاب الهی در راه است ....

از اینکه ... هر لحظه باید آماده باشیم تا زمین مهربون زیر پایمان بلرزد و زیر آوار محترمانه جان دهیم

از اینکه ... خودم مستقیم از حاج منصور شنیده بودم ...

که قرار بود در تهران زلزله ای بیاید .... به خاطر زیاد شدن گناهان مردم ....

اما حضرت صدیقه ( س ) مانع شده بود ... به خاطر سینه زنهای پسرش ...

خلاصه همه دارند از زلزله تهران می گویند ...

همه میگویند که دیر یا زود زمین عصبانی شده و یه چند ملیون نفر ناقابل کوچ خواهند کرد ...

این روزها همه می گویند .... همه ....

اما نمی دانم ... چرا کسی نمی گوید ....

از زلزله ای که اعتقادات و باورهای مردم تهران را یه تکان حسابی داده است ...

براستی کدام زمین لرزه در فکر و باورهای آن خانمی آمده است که به بی حجابیش افتخار میکند

به اینکه در حضور همسرش ... در ماشین رسما کشف حجاب میکند ...

که دیگر از حجاب و محرم و نامحرم برایش بگویی ... به سادگیت ... خنده ...نه ... قهه قهه میزند

که دیگر ... حرف از خدا و اسلام و شهداء زدن جلوی بچه های مذهبی ...می شود ریاء و شعار

جلوی بقیه هم ... خنده آور و بابا بذار خوش باشیم این دو روزه دنیا رو ...

آن زلزله لعنتی چه گونه زیر و رو کرده .... اعتقادات و باورها و فرهنگ چندین ساله تهران را

چرا دختران چادری نه .... پسران ساده پوش هم دیگر خجالت می کشند در تهران قدم بزنند

چه کار کرده با رفیق نماز شب خونم که با شلوار پارچه ای و لباس سفید و ته ریش ....

جرات رفتن به فلان دانشگاه آزاد واحد خراب شده تهران را ندارد ....

به راستی ... چه شد .... نماز شب که هیچ .... زیارت عاشورا هر روزه ... که هیچ ....

گلزار و پا منبری حاج منصورکه هیچ حتی نماز یومیه با یک زلزله ۱ ریشتری در ذهنش گذاشت کنار

آهای شهردار بسیجی تهران از آمادگی کامل شهرداری برای زلزله احتمالی تهران میگویی

خدا خیرت دهد ... اجرت را با ریاست جمهوری دوره بعد دهد ....

چرا از آمادگی کامل برای جلوگیری از زلزله ای که بی حجابان و بدحجابان در تهران به وجود

آورده اند هیچ نمی گوئید ؟ به گمانم وظیفه شما نیست ... وظیفه دوستان ناجا است ....

آهای دوستان ناجا ... وظیفه شما است به گمانم ... چرا که شهردار محترم تهران ...

سرگرم زیباسازی شهر و آموزش حقوق شهر وندی به مردم تهران است ....

چرا آماده نمی شوید ... برای جمع کردن سی دی و دی وی دی فروشان کنار مترو و تک تک

خیابونهای شهر .... که جوانان ما زیر آوار فیلمها .... نفسشان بند آمده است ...

با خود فکر می کنم ... بعد از زلزله تهران ... خیایان های شهر چه گونه می شود ...

مثلا برج میلاد چه گونه سقوط می کند ... یا آن آدمی که در طبقه ۲۰ برج ۵۰ طبقه ای دارد

آخرین سریال فارسی ۱ ماهوارش را می بیند چگونه در جوب کوچه مجاور له می شود ...

اما ... هیچ گاه فکر نمی کنم ... خیابان ها و مغز هایمان پس از زلزله ای که در تهران آمده

چه گونه شده است ....

که کدام زلزله لعنتی .... غیرت مردان ما را زیرو رو کرده است ...

که لذت می برند از عریانی همسرانشان ...

که ذوق می کنند ... رقص همسرانشان در خیابان ... جلوی کلی عابر پیاده و سواره

که برایشان دست میزنند ... برای یادگاری فیلم می گیرند ازشان ... که همسرانشان خوشحالند

که ناموسش ... میان داره رقاصه هاست در عروسی پسر همکارش ...

آه لعنت بر تو زلزله لعنتی .... که اینچنین باورها و اعتقادات ما را که با خون دل خوردنها ....

جمع کرده بودیم .... با یک لرزش ۲ ریشتری از جانب آن استاد دانشگاه و آن کارشناس ....

با سواده بی بی سی و صدای آمریکا .... از ما گرفتی ...

که دیگر ... خدا ... کم کم دارد میمیرد ... که حرف از دین گفتن ... می شود سادگی و املی

که دیگر رساله ... مراجع تقلید ... هیچ نقشی در زندگی هایمان ندارد ...

که دیگر .... دارد باورمان می شود .... که باید رنگ جماعت بگیریم ...

که زندگیهایمان ... باید شبیه بقیه شود ... که باید بدویم به دنبال پول ...

از هر طریقش مهم نیست ... آنقدر چوب خورده ایم ... از صادق بودن ...

دیگر عشق است ... دروغ و ریاء .... گذشت زمانه ... دل به دست آوردن ....

عشق است ... دل شکستن ... عین شهداء زندگی کردن ... رفت به موزه مرکزی شهداء

عشق است زندگی کردن .... به مانند فیلم های هالیودی ....

دیگر گذشت زمانه عشق های زلال و پاک ... که اگر بمیری شهید می شوی ....

عشق است عاشق شدن ... به مانند سریالهای تلویزیونی و فیلم های هندی

آه .... لعنت بر تو زلزله لعنتی ... چند ریشتر بودی ... که اینچنین تکانمان داده ای ...

من حاضرم .... اگر قرار است زیر آوارهای ... شبیخون فرهنگی و جنگ نرم و بی حجابی ها و

بی دینی و شبهاتو و فیلم های زهر مار و خلاصه انواع و اقسام گناهان دلم له شود و نفس دلم

بند بیاید ... پس ای زلزله تهران زودتر بیا ....

که زیر آوار در و دیوار و آهن مردن خیلی زیبا تر و لذتبخش تر است .....

تا زیر آوار گناهان و مسخ شدن اعتقادات و باورهایمان .... http://hadidnews.com/vdcf.yd0iw6dyxgiaw.html
نام شما
آدرس ايميل شما