دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در تازهترین تلاش خود برای کنترل سیاستهای اقتصادی، سعی دارد لیسا کوک، عضو هیئت مدیره فدرال رزرو را برکنار کند. اقدامی که نه تنها باعث نگرانی کنگره شده، بلکه بار دیگر استقلال بانک مرکزی آمریکا را زیر سؤال برده؛ نهادی که از اهمیت ویژهای برای حفظ جایگاه دلار و اقتصاد ایالات متحده در جهان برخوردار است.
این اقدام ترامپ سوالاتی را مطرح کرده است: آیا رئیسجمهور میتواند به تنهایی یک مقام مستقل اقتصادی را برکنار کند؟ کارشناسان و دادگاههای آمریکا ممکن است تصمیم بگیرند که دلایل ترامپ صرفاً بهانهای برای تسلط بر بزرگترین بانک مرکزی جهان باشد.
قانون و محدودیتها
طبق قانون، رئیسجمهور آمریکا فقط در صورت وجود «دلیل موجه» میتواند یک عضو هیئت مدیره فدرال رزرو را برکنار کند؛ مفهومی که محاکم آن را به کوتاهی در انجام وظایف عضو تعبیر کردهاند.
استقلال فدرال رزرو، تضمینی بود تا رئیسجمهور یا تیم اقتصادی او نتوانند سیاستهای پولی کشور را به میل خود تغییر دهند.با این حال، تاریخ نشان میدهد که همیشه بازی موش و گربه میان کاخ سفید و فدرال رزرو ادامه داشته است.
از دوران جنگ جهانی دوم، بانک مرکزی تلاش کرد نرخ بهره را پایین نگه دارد؛ اما با پایان دهه ۱۹۵۰ و افزایش تورم، بانک مسیر مستقلی برای مدیریت نرخ بهره انتخاب کرد و حتی هری ترومن، رئیسجمهور وقت، نتوانست بانک را تحت فشار قرار دهد.
تجربه تاریخی؛ استقلال فدرال رزرو
پس از جنگ جهانی، توافقی میان وزارت خزانهداری و فدرال رزرو شکل گرفت که به بانک مرکزی اجازه میداد نرخ بهره را مطابق نیاز اقتصاد تعیین کند. این توافق، نقطه شروع دورهای بود که استقلال عملی بانک تثبیت شد.
در دهههای بعد، رؤسای جمهور متعدد، از لیندون جانسون تا ریچارد نیکسون، سعی کردند بانک را تحت فشار قرار دهند، اما تجارب تاریخی نشان داد که هر گونه تلاش برای محدود کردن استقلال بانک، با مقاومت شدید مواجه شده و بازارها نیز در برابر فشار سیاسی واکنش منفی نشان میدهند.
ترامپ و چالشهای نوین
از زمان پیروزی در انتخابات ۲۰۲۴، ترامپ و تیم او به دنبال راهی برای کاهش استقلال بانک فدرال بودند. انتخاب رئیس جدید فدرال رزرو پس از پایان دوره جِروم پاول در ۲۰۲۶، میتواند مسیر تسلط رئیسجمهور بر سیاستهای پولی را هموار یا محدود کند.
پاول که از سال ۲۰۱۸ رهبری بانک را بر عهده دارد، بارها بر اهمیت استقلال فدرال رزرو برای کنترل تورم و حفظ اعتماد بازارها تأکید کرده است.تجارب گذشته نیز نشان داده است که هرگونه فشار سیاسی مستقیم بر بانک مرکزی، نه تنها به شکست میانجامد، بلکه بازارها را دچار نوسان شدید میکند.
در دوران ریاست جمهوری ترامپ، هر بار که او سعی در فشار آوردن بر پاول داشت، بازارها واکنش منفی نشان دادند و نرخ بهره و شاخصهای بورس دچار نوسان شدند.
تاریخ فدرال رزرو و کاخ سفید ثابت کرده است که استقلال بانک مرکزی خط دفاع نخست اقتصاد در برابر تورم و بیثباتی است. تلاشهای ترامپ برای نفوذ مستقیم به سیاستهای پولی، هرچند رسانهای و پر سر و صدا، نمیتواند تعادل نهادی و تجربه چند دهه بانک مرکزی آمریکا را نادیده بگیرد.
در حالی که فدرال رزرو وظیفه دارد بدون دخالت سیاسی، تورم را کنترل و ثبات دلار را حفظ کند، هرگونه دخالت سیاسی مستقیم در سیاست پولی میتواند اعتماد سرمایهگذاران و بازارهای جهانی به دلار آمریکا را کاهش دهد و باعث نوسان شدید ارزش آن شود.