«چندسالی است که نگاه جامعه به معتادها عوض شده آنها دیگر بیمارند!» اما واقعا این نگاه عوض شده است؟ آیا این باور وجود دارد که آنها گرفتارند و باید نجات پیدا کنند؟ این که کارتون خوابها در سوز و سرمای زمستان وقتی ما در خانههای گرم نشستهایم چطور روزگار میگذرانند؟ آیا کسی به فکر سوزاندن این درختهای مرده است؟
به گزارش حدیدنیوز، «چندسالی است که نگاه جامعه به معتادها عوض شده آنها دیگر بیمارند!» اما واقعا این نگاه عوض شده است؟ آیا این باور وجود دارد که آنها گرفتارند و باید نجات پیدا کنند؟ این که کارتون خوابها در سوز و سرمای زمستان وقتی ما در خانههای گرم نشستهایم چطور روزگار میگذرانند؟ آیا کسی به فکر سوزاندن این درختهای مرده است؟
شاید دلیل اصلی تاسیس اولین کمپهای ترک اعتیاد در ایران، همین بود. کمپهایی که معتادها را مسافری میدیدند که قرار است به خانه برگردند. در نخستین سالها نتایج فوقالعاده بود و کمپها به خانه امیدی برای خانوادههایی که یکی از اعضایشان به هر مادهای اعتیاد پیدا کرده بودند تبدیل شده بود.
حالا کمپها مثل قارچ از زمین روییدهاند از کوچه پس کوچههای شهر گرفته تا دشتهای اطراف تا جاده تلو که تفریحگاه است و تا... و حالا معتادها بارها و بارها به این کمپها مراجعه کرده در عرض دو ماه پاک میشوند و پس از خروج، زیر یک دقیقه دوباره معتاد میشوند.
شاید به همین دلیل باشد که عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور روز ۲۹ آبان ماه در جلسه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان همدان اعلام کرد که بهترین راه مقابله با موضوع اعتیاد، پیشگیری است چرا که در خوش بینانهترین حالت درمان تنها در ۲۰ درصد معتادان جواب میدهد و در ۸۰ درصد موارد، بهبودیافتگان به چرخه اعتیاد برمیگردند و این در حالیست که امر ترک اعتیاد در مراکز ماده ۱۵ و ۱۶ هزینههای سرسام آوری دارد، بنابراین بهتر است وارد چرخه اعتیاد نشویم.
در رابطه با ماده ۱۵ و ۱۶ باید گفت که مراجعان ماده ۱۵ خودشان به نقطهای رسیدهاند که راضی به ترک اعتیاد شدهاند اما در مرکز ماده ۱۶ معتادانی مورد درمان قرار میگیرند که از کف خیابان جمع شده و فراری و بزهکار هستند بنابراین نمیتوان دو مرکز را در یک مکان متمرکز کرد.
به گفته وزیر کشور تا کنون ۵۰۰ مرکز ماده ۱۵ غیرمجاز و یا مجازی که غیر استاندارد بودند در سطح کشور بسته شده چراکه آنان تنها سعی در به دست آوردن سود داشتند و سعی و کوششی برای ترک نداشتند بنابراین باید به صورت مستمر این مراکز مورد بازرسی قرار گیرند.
اما هنوز بسیاری از این کمپها غیرقانونیاند؛ غیرقانونی بودن فقط به مجوز نداشتن نیست، آنها ملزم به رعایت نکات مورد نظر وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی، نیستند. بهداشت در برخی از این مکانها به شدت پایین است و بخصوص نحوه برخورد با بیماران که عجیب است و البته حتما کار رواندرمانی بیماران هم درست انجام نمیشود.
ترک اعتیاد با زور و کتک!
«احمد.ر» بارها برای ترک اعتیاد به کمپهای مختلف مراجعه کرده است. از خواهر او میپرسیم:« آیا کمپهایی که مراجعه کردید مجوز داشتند؟» و او میگوید:« بیشتر کمپها غیرمجازند ما برادرم را حتی به کمپهای اجباری فرستادیم از آن کمپها که به زور معتاد را از خانه میبرند و کتک میزنند آنها جلوی مادرم، برادرم را میزدند و میبردند! اما چارهای نداشتیم دستبردار نبود».
میپرسیم:« این اجبار و زور فایدهای داشت؟»
میگوید:« نه؛ اما باید همه راهها را میرفتیم چارهای نداشتیم اما آخرین کمپی که رفت غیرمجاز بود اما رفتارشان خیلی خوب بود کمی بهتر شده اما دستبردار نیست!»
این در حالی است که یک کمپ ترک اعتیاد درصورت داشتن مجوز فعالیت هم نمیتواند بنا به معرفی خانواده فرد معتاد، او را برخلاف خواسته خود و بدون رای دادگاه و مجوزقانونی به کمپ منتقل کند چون مشمول ماده ۶۲۱ قانون مجازات اسلامی میشود. در اینصورت این فرد آدم رباست و مجازاتی مطابق همین جرم در انتظارش است.
پس اگر خانوادهای، فرد معتادی را به کمپ معرفی کرد، کمپ باید درچارچوب قانون با نیروی انتظامی تماس بگیرد و نیروی انتظامی هم به عنوان ضابط دادگستری مداخله و فرد را دستگیر میکند. برای افراد معتاد در قانون موارد کیفری در نظر گرفته شده است. براساس قانون اگرکسی ترک نکند، تحت تعقیب کیفری قرار میگیرد و زندان میشود و از طریق زندان اقدامات قهری بر او اعمال و نسبت به ترک اعتیادش اقدام میشود.پس تمام اقدامات شکنجه و آزار فرد معتاد درکمپها حتی اگرمجازهم باشند، جرم است.
همچنین درماده واحده قانون حمایت ازحقوق شهروندی که منشا اصلی آن اصل ۳۷ و ۳۸ قانون اساسی است، به صراحت گفته شده که هرگونه اقدامی که مصداق شکنجه و یا ضرب و جرح و آزار و اذیت داشته باشد، جرم بوده و مجازات کیفری داشته و قابلیت تعقیب کیفری و تخلف انتظامی دارد.
اقامت فوق اجباری!
در برخی دیگر از کمپهای غیرقانونی اتفاقهای دیگر میافتد. مثلا «میم» یکی از بیمارانی است که سابقه دو سال پاکی دارد او از شرایط سخت زندگی در یکی از این کمپها میگوید:« پدرومادرمان فوت کردند. برادرم معتاد شد. هرچه اصرار کردم ترک کند بیفایده بود من هم از لج با او معتاد شدم، کارم را از دست دادم و کارتن خواب شدم یک روز حتی پول خرید مواد هم نداشتم دوستانم مرا برداشتند و به زور بردند تحویل یک کمپ غیرقانونی دادند. بعد از دو ماه کامل پاک شدم و تا ۴ ماه دیگر هم ماندم تا خیالم راحت شود. اما دوسال مرا آنجا نگه داشتند و گفتند چون پول ندادی بابد ۱۰ سال مجانی کار کنی. من توالتهارا هم میشستم و سختترین کارها را انجام میدادم تا بالاخره از کمپ فرار کردم یکی دوباره هم دنبال من آمدند اما من نرفتم و فرار کردم.»
این در حالی است که برای ترک و بهبود حال معتاد، زمان مشخصی از منظر حقوقی وجود ندارد. شاید از نظر پزشکی در مدت ۲۱ روز وضعیت فرد بهبود یابد، اما در قانون «اقدامات تامینی» نگهداری فرد معتاد و خطرناک، مدت ندارد و زمان آن وابسته به رفع حالت خطرناک در فرد است. اگر شخصی با رای مقام قضایی در کمپ حضور یابد، نمیتواند خودسرانه و با تصمیم شخصی، آن مکان را ترک کند اما اگر معتاد با پای خود به مرکز مراجعه کند و یا معرفیاش کرده باشند و تحت نظر مقام قضایی نباشد، میتواند هرزمان که اراده کرد، آن کمپ را ترک کند.
در کمپهای قانونی فضا متفاوت است «عبدالله شمس» مالک یکی از این کمپهای قانونی است او میگوید:« من خودم بیمار بودم زجر کشیده بودم وقتی کسی بیمار میشود بخصوص به مواد، دیگر رفتارش دست خودش نیست؛ خواستم تجربیاتم را انتقال بدهم تا لذتی که من از پاکیام بردم دیگران هم ببرند.» او در رابطه با وضعیت «میم» میگوید:« برای بیمارانی که کسی را ندارند بخشی از هزینه را بهزیستی میدهد اما اینها کسانی هستند که جا و مکان ندارند و بعد از این که دوره نقاهتشان تمام شد معمولا خدمتگذار مجموعه میشوند چند ماه میمانند و پایهشان میآید بالا تا بالاخره آنجا میمانند و رسمی کار میکنند.»
میپرسیم:«در قانون بین یک تا دو ماه برای ترک اعتیاد زمان گذاشتهاند، زمانی که شما صرف میکنید چقدر است؟»
میگوید:« بستگی به نوع موادش دارد و این که چه مدتی استفاده کردهاند و چقدر در جلسات میآیند و به حرف مشاوران گوش میدهند. زور مواد خیلی زیاد است برخیها یک دوره میمانند خوب میشوند و بعضیها دوباره برمیگردند.»
*روشهای درمانی و ترک چطور اعمال میشود دستورالعمل خاصی از بهزیستی و یا وزارت بهداشت دارید؟
بله در کمپهای مجاز روشهای ترک اعتیاد مشخص است مثلا الان مدتی است تجویز داروهای پیشگیری را لغو کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که هیچ قرصی به بیمار ندهند و میگویند معتاد فقط با مصرف نکردن مواد بهبودی پیدا میکند چون خود قرصهایی که میدادند وابستگی ایجاد میکرد. بعد میماند آن بخش فیزیکی که تحت نظر پزشک است. البته درمان این قضیه تا ۹۷ درصد روانی است و فقط ۳ درصد فیزیکی است بنابراین در مراحل درمان، هم روانپزشک و هم روانشناس حضور دارند.»
*کمپهای غیر مجاز را میشناسید؟ میدانید چطور رفتار میکنند؟
این کار شرایط دارد و به هرکسی مجوز نمیدهند. برخی شروع کردند در خانهها «خانه بهبودی» راه انداختهاند، اساسنامه ندارند، روانشناس، مددکار ندارند و بهداشت به آنها سرکشی نمیکند اینها خطرناکند. کمپهای غیرمجازها به زور میآیند و معتادها را میبرند اما خانوادهها میتوانند برای بردن فرزندانشان به کمپ از راه نیروی انتظامی وارد شوند و نمیتوانند مستقیم از کمپها بخواهند برای بردن افراد معتاد خانوادهشان بیایند.
*شما تماسی در این رابطه داشتهاید؟
ما مورد داشتیم که از ما خواستهاند برا ی بردن اجباری فرد معتاد به خانه آنها مراجعه کنیم اما این کار را انجام نمیدهیم افرادی که اینجا حضور دارند یا خود معرف هستند و یا از طرف نیروی انتظامی معرفی میشوند.
*دررابطه با نوجوانان چطور آیا مراجعه داشتهاید؟
مراجعان ما اکثرا جوان هستند الان اعتیاد به مواد صنعتی حرف اول را میزند بعد هرویین. دیگر اعتیاد به مواد سیاه خیلی کم شده است. به هرحال روانپزشکان ما اصول درمانی را میدانند. هفته قبل یکی از آشناها از تهرانپارس تماس گرفته بود میگفت به رفتار پسر ۱۶ سالهاش مشکوک است ما به او گفتیم اصلا کلمه «اعتیاد» را به لفظ نیاورید و فقط فرزندتان را بیاورید با او صحبت کنیم. ما دیدیم این بچه نمرههایش خوب و روانش سلامت است اما تحت تاثیر برخی دوستانش بوده با او صحبت کردیم .ما سعی میکنیم پای این افراد به درمان باز نشود! اینجا اگرچه همه برای درمان میآیند اما جای مناسبی برای بچه ۱۶ ساله نیست. خانوادهها تجربه ندارند پای بچه را به کلانتری و اینجور جاها باز میکنند. ما فقط با او حرف زدیم و گفتار درمانی انجام دادیم حالا مادرش تماس گرفته و میگوید پسرش خوب شده. ما خیلی خوشحالیم.
در کمپ رفتار گفتار طرز نشستن و برخاستن راه رفتن را عوض میکنیم تا برگردند به همان کسی که قبل از اعتیاد بودند. وقتی میروند تا ۶ ماه با ما در ارتباطند خودشان میآیند جلسه میگذاریم گاهی بعد از دو سال زنگ میزنند واعلام میکنند که پاکند و ما خوشحال میشویم.»
متاسفانه شاید به دلیل نبود نظارت کافی و شاید به دلیل نبود نگاه درست نسبت به این گروه از جامعه و ناامیدی نسبت به بازگشت آنها، نظارت کافی برکمپها نبوده و بارها شاهد از بین رفتن معتادان در راه انتقال یا در اثرشکنجه و آزار آنها و یا بیتوجهی به مسائل بهداشتی و پزشکی در این مراکز بودهایم.
این در حالی است که برابر قانون، دادستانی، بازرس کمپها بوده و ماموران دادستانی در بازرسی از کمپها، اولین چیزی که بررسی میکنند مجوز است. بعد ازآن خود معرف بودن و یا معرف معتادان کنترل میشود.
اما معتادان خودشان در آزارند، راه را اشتباه رفتهاند و بیمارند هم جسمی و هم روانی اما راه بازگشت دارند. این را همه معتادانی که حالا پاک شده اند میگویند.