تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۰۵
تداوم حکمرانی نتانیاهو و ائتلافش با جریان های دست راستی مذهبی به گذر زمان موجب زوال چپ گرایان در جامعه اسرائیل شده است.
آخرین میخ بر تابوت دموکراسی اسرائیل/خیال بافی ناجی قوم برگزیده
به گزارش حدید نیوز؛ از زمان اشغال سرزمین های فلسطینی در سال 1948 توسط صهیونیست ها تا یک دهه پیش، همواره توازنی از قدرت در جامعه چندپاره اسرائیل حاکم بوده است. وجود احزاب متعدد با نگرش های مختلف اعم از راست های مذهبی سنتی و ارتدوکس، راست های سکولار (میانه رو یا تندرو) تا گروه های چپ میانه رو و دسته جات عرب نوعی از تکثر قدرت را در جامعه ایجاد نموده لودند تا آن جا که همواره و جهت تشکیل دولت نیازمند ایجاد ائتلافی میان جمع کثیری از گروه ها با نیت ها و اهداف مختلف بوده ایم. 
 
برآورد تحولات سرزمین های اشغالی در طول یک دهه اخیر بوضوح حکایت از سیطره روزافزون جریان های راست نزدیک به لیکود در سراسر کشور دارد تا آن جا که نتانیاهو بر خلاف تمامی اسلافش توانسته مدتی مدید بر کرسی نخست وزیری اسرائیل تکیه زند. نگرانی او نسبت به تداوم قدرتش و توهماتش نسبت به مخالفین داخلی و منطقه ای اش موجب ایجاد ائتلافی هماهنگ میان لیکود با گروه های تندروی مذهبی و دست راستی چون شاس شده است، این در حالی است که لیکود حزبی سکولار می باشد. در صورتی که نتانیاهو تا پایان دوره‌اش در مقام نخست وزیر باقی بماند،  بیش از هر نخست وزیر دیگری در تاریخ اسرائیل در راس دولت بوده است.
 
نتانیاهو جهت تداوم حکمرانی اش دائما به گروه های مذهبی باج می دهد و این روند با توجه به نگاه امنیتی و منفی دو طرف نسبت به سایرین موجب تنگ تر شدن منفذها برای گروه های چپ و اعراب فلسطینی تبار ساکن در سرزمین های 1948 شده است، امری که دموکراسی داخلی اسرائیل را بیش از پیش به مخاطره انداخته است. از رژیم اسرائیل و سیاست های داخلی آن (نسبت به یهودیان و نه فلسطینی ها) به عنوان یکی از دموکراتیک ترین رژیم های خاورمیانه نام برده می شود.
 
 
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و رهبر حزب راست گرای لیکود، در ظرف دو دهه گذشته شاید هیچ‌گاه در موقعیتی به این اندازه محکم قرار نداشته است. به نظر می‌رسد هشدارهای مکرر نتانیاهو در مورد پیامدهای «خطرناک» به قدرت رسیدن «چپی‌ها» و این وعده که اگر برای بار چهارم نخست وزیر شود کشوری به نام فلسطین تاسیس نخواهد شد نزد رای دهندگان اسرائیلی موثر واقع شده و آن ها را متمایل به رای دهی به او در آخرین انتخابات اسرائیل نموده است.
 
به زعم وی چپ گرایان اسرائیلی همواره اشتباه کرده اند. نتانیاهو قبلا در کتابی که در سال ۱۹۹۵، پس از امضای توافقنامه های ”اسلو“ منتشر کرد، شرح داده بود که این چپ «از پیش آمادگی پذیرش استدلالات تبلیغات عرب را، مبتنی بر اصل ”حقوق انکار ناپذیر خلق فلسطین“ داشته که راه گشای برپائی کشوری فلسطینی است در کنار اسرائيلی کوچک شده. این عارضه از بیماری مزمنی سر بر داشته که از آغاز قرن نوزدهم به امت یهود سرایت کرده، [بیماری] مارکسیسم که با جنبش های یهودی چپ گرا، چپروان تند رو و کمونیست در اروپای شرقی درآغشته است». این خود دلیل آن است که «اشخاصی هوشمند، اخلاق مدار و فرهیخته تأکید می ورزند که اسرائیل باید ”سرزمین ها“[ی فلسطینی] را ترک گوید. (…) در حالی که اخت گیری یهودیان برون مرزی با جوامعی که در آن می زیند به شتاب توسعه می یابد، ما شاهد اوج گیری یهود ستیزی و موج عظیم نفرت از اسرائیل هستیم که ریشه در اسلامگرائی پیش خزنده ای دارد. اما رهبری سیاسی چپ که در تکاپوست تا با واگذاری قلب میهن امت یهود، هدف ”رهانیدن فلسطینی ها از سنگینی بار اشغال اسرائیلی“ را تحقق بخشد، اعتنای خاصی به این مطلب ندارد».
 
 
یاکوب لیتزمن (راست) و آریه درعی (چپ) رهبران احزاب مذهبی اتحاد یهودیت توراتی و شاس می باشند.حزب اتحاد یهودیت توراتی  بزرگ‌ترین مسئولیت خود را ایجاد توازن در رابطه حکومت و مذهب در اسرائیل می‌داند. 
آخرین میخ بر تابوت دموکراسی اسرائیلی
 
کارشناسان داخلی و بین المللی نسب به تداوم این رویه در اسرائیل با بدبینی می نگرند. به واقع هفته ای نمی گذرد که راست گرایان و تندروهای دست راستی اسرائیلی خائنان جدیدی را از آستین شعبده به در نیاورند. سازمان های غیر دولتی چپگرا را «نفوذی های حقوق بگیر خارجیان» می نامند که با «دشمن فلسطینی» همکارند؛ نویسندگان، هنرمندان، شخصیت های سیاسی شبکه های مجازی، همگی را سزاوار رسوا شدن می دانند، یعنی ارعاب و تحقیرهائی که غالبا با دشنام های نژاد پرستانه و تهدیداتی همراه اند. و همه ی این ها به دلیل مخالفت با اشغال سرزمین های فلسطینی، یا فقط از آن رو که مدافع دموکراسی اند.
 
مناصب کابینه کنونی نتانیاهو بیش از هر زمان توسط تندروها اشغال شده است.
 
حزب ملی‌گرای محافظه‌کار و سنت‌گرای افراطی به رهبری الی یشای، نماینده کنست تنها یکی از این جریان های تندرو است. این حزب مخالف توقف شهرک‌سازی‌هاست و می‌گوید اسرائیل تا زمانی که شاهد تحول جدی در مواضع فلسطینی‌ها نباشد، نباید با آنها مذاکره کند. رهبر حزب در سال ۲۰۱۲ و در جریان عملیات "ستون دفاعی" با انتقاد از نتانیاهو گفته بود او باید غزه را "به وضعیت قرون وسطی برمی‌گرداند". سایر متحدین نتانیاهو نیز در باورهای خود دست کمی الی یشای ندارند. به طور نمونه در کابینه ائتلافی نتانیاهو، وزارت مسکن اسرائیل در اختیار اوری آریل از حزب راست افراطی "خانه یهودی" قرار گرفت که به گفته منتقدانش به شهرک سازی در اراضی اشغالی فلسطینیان بیشتر از رفع مشکل مسکن در داخل اسرائیل علاقه دارد.
 
الی یشای، رهبر عام ایتانو.
توسل مدام نتانیاهو به مخاطرات واهی امنیتی که ممکن است اسرائیل را تهدید نماید زمینه تمایل جامعه را به گروه های دست راستی فراهم آورده است. سخن از برنامه هسته ای ایران و خطرات آن برای اسرائیل آن قدر از سوی نتانیاهو تکرار شده که حتی موجب تکدر خاطر اوباما و برخی یهودیان را نیز فراهم آورده است.
 
فضای فوق بیش از پیش موجب بسته شدن منفذهای دموکراتیک در جامعه اسرائیل شده است، تا جایی که اتهامات دامان رئیس جمهور اسرائیل را نیز گرفته است. ریولین رئیس جمهور کشور در ماه دسامبر ۲۰۱۵ قربانی چنین کارزاری گردید. از بخت بد او در کنفرانسی سخن رانده بود که روزنامه چپ گرای هاآرتص در نیویورک ترتیب داده و هنگام نطق وی نمایندگان ”شکستن سکوت“ هم در سالن حضور داشتند. در واقع این انجمن نظامیانی که دوران خدمت خود را سپری کرده اند و درباره مأموریت خود در سرزمین های اشغالی شهادت می دهند، متهم است که چهره اسرائیل و ارتش آن را خدشه دار می کند. وی را به سبب ارائه شواهدی به کمیسیون تحقیق سازمان ملل متحد درباره جنگ تابستان ۲۰۱۴ در نوار غزّه نیز مقصر قلمداد کرده اند. دولت اسرائیل از همکاری با این رکن سازمان ملل متحد روی برتافته که در گزارشش خطاهائی را برشمرده که به «جنایات جنگی» پهلو می زنند، جنایاتی که هم اسرائیل و هم گروه های مسلح فلسطینی هر دو مرتکب شده بودند.
 
رهبر تندرو و سکولار بیت یهودی.
 
از سویی دیگر پیشتر نتانیاهو در ماه ژوئیه ۲۰۱۱، پیشنهاد قانونی را علیه بایکوت شهرک نشینان به تصویب ”کنست“ رسانده بود. این پیشنهاد به ابتکار ” Zeev Elkin“ نمایندهٔ ”لیکود“ پس از خودداری ده ها هنرمند از هنرنمائی در شهرک های اسرائیلی در سرزمین های اشغالی مطرح شد. متن لایحه مزبور که با ۴۷ رأی موافق در برابر ۳۸ رأی مخالف به تصویب رسید، پیگرد قضائی علیه «همه کسان یا نهادهائی» را مجاز می شمارد که «از عقد توافقنامه های اقتصادی، اجتماعی یا دانشگاهی با شخص یا دستگاهی به دلیل پیوندهای آنان با دولت اسرائیل، نهادهای آن یا مناطق تحت کنترل وی [سرزمین های اشغالی] سر باز زنند». دیوان عالی در ۱۶ آوریل ۲۰۱۵، تقاضای فرجام سازمان های چپ گرای غیر دولتی را موجه ندانست. قضات دیوان فقط به حذف ماده ای بسنده کردند که دادگاه ها را مجاز می داشت که حتی اگر دلیلی بر ثبوت هرگونه خسارت تجاری یا اقتصادی در دست نباشد، جریمه های نامحدودی علیه کسانی وضع کنند که به بایکوت فرا می خوانند.
حزب سوسیال دموکرات مرتص به عنوان چپ‌گراترین حزب یهودی اسرائیل شناخته می‌شود و بیش از هر چیز در مبارزات انتخاباتی روی عدالت اجتماعی و برابری تمرکز می‌کند. حزب سکولار مرتص طرفدار دیپلماسی در مذاکرات خاورمیانه بر اساس ایده تاسیس دو کشور با برابری اجتماعی و اقتصادی است. مرتص تنها حزب صهیونیست اسرائیل بود که در سال ۲۰۱۴ با عملیات نظامی در غزه مخالفت کرد. خانم زهاوا گالئون، رهبر این حزب پیش از این دبیر کل بِت‌سِلِم (مرکز اطلاعات اسرائیل برای حقوق بشر در مناطق اشغالی) بوده است. این حزب رای بسیار اندکی در انتخابات پیشین پارلمان کسب نمود.
 
به تصدیق پروفسور ”Tamar Hermann“، چپ گرایان اندک اندک از تک و تا می افتند: «در سال های آغازین دهه ۱۹۹۰، هنوز می توانستیم از دو اردوگاهی سخن بگوئیم که به رویاروئی با یکدیگر برمی خاستند. امروز دیگر چنین نیست. من دیگر از ”چپ“ حرف نمی زنم، بلکه از ۲۰ ٪ جمعیت بالغ یهودی می گویم که گروه لائیک شهر نشین، درس خوانده، جهان بین، با حساسیتی لیبرال را برمی سازند. (…) جوان ترهای برخاسته از میان آنان، پاسخی را که انتظار داشتند از والدین خود نگرفتند و ناگزیر به شکلی از هویت بنیادین یهودی روی آورده اند». این استاد دانشگاه همچنین یادآور می شود که قبلا، در سال ۲۰۰۹، هم یک تحلیل جامعه شناسی نشان داده بود که بیش از ۵۱ ٪ یهودیان اسرائیلی به ظهور منجی باور داشتند. در میان آنها، مذهبی ها بودند، اما همچنین سنت گرایان و دین ناباوران را هم می توانستی دید. اکثریتی پرشمار (۶۷ ٪) می انگاشتند که یهود قومی برگزیده است. پنج سال بعد، اردوگاه ملی گرایان مذهبی قوت باز هم بیشتری یافته بود، زیرا ۲۲ ٪ از یهودیان خود را در ارزش های این اردوگاه باز می شناختند.
 
لایحه ای برای مقابله با منتقدین
 
کابینه نتانیاهو و مجلس همسو با او در آخرین دور از فشار بر منتقدین و مخالفین خود مهر تاییدی بر لایحه ای زده که برخی نام آن را مدل جدیدی از تفتیش عقاید در جامعه اسرائیل نام نهاده اند. به واقع این لایحه بر آن است که به بهانه شفاف سازی، الزامات تازه ای را به انجمن های اسرائیلی تحمیل کند. جو مسموم آزار دگراندیشان به سردمداری احزاب هوادار شهرک سازی در سرزمین های اشغالی، زمینه ساز تدوین نص این لایحه، به قصد گوشمالی سازمان هائی است که سیاست دولت را برنمی تابند.
 
مذهبی ها و راست گرایان سکولار مدام چپ ها را به خیانت و مماشات در برابر فلسطینی ها متهم می نمایند.
 
پارلمان اسرائیل در روز ۸ فوریه گذشته، با ۵۰ رأی موافق در برابر۴۳ رأی مخالف (از ۱۲۰ نماینده کنست)، در شور اول، لایحه ای را درباره «شفافیت» سازمان های غیر دولتی تصویب کرد. نص این قانون که ، وزیر دادگستری وابسته به حزب ”خانه یهودی“، تشکل طرفدار شهرک سازی در سرزمین های اشغالی، به مجلس آورده بود، همه ی انجمن های یارانه گیر از دولت های خارجی را ملزم ساخته تا در گزارش های عمومی خود و هنگام تماس با دستگاه ها و مقامات اسرائیلی هویت یارانه دهندگان خود را یادآور شوند. اگر به چنین الزامی تن در ندهند، ناچار باید جریمه ای برابر ۲۹ هزار و ۲۰۰ ”شه کل“ (برابر با ۶ هزار و ۸۰۰ یورو) بپردازند. گرچه این لایحه چندین انجمن چپ گرا و مدافع حقوق بشر را در بر می گیرد که از کمک های مالی دولت های اروپائی و آمریکای شمالی برخوردارند، اما سازمان هائی از شمول آن بیرون اند که از منابع مالی خصوصی خارجی، نظیر سازمان های دست راستی سهیم در توسعه شهرک سازی در سرزمین های اشغالی پول می گیرند. این لایحه، که انتقادهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده را برانگیخته، در اوضاع و احوالی تصویب شد که با جو بدگمانی نسبت به بخشی از جامعه مدنی، و به ویژه با تأکید طرح سیاسی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل رقم خورده است.
 
نتانیاهو خود را منجی اسرائیل و انتخاب شده از سوی یهوه می داند.
 
خانه یهودی (بیت یهودی) که وزیر دادگستری عضو آن است تنها حزب حاضر در دولت اسرائیل است که قاطعانه مخالف تاسیس کشور فلسطین در غرب رود اردن به هر شکل و ترتیبی است. حزبی به شدت راست‌گرا که عموما با وابستگی‌اش به جنبش صهیونیستی شهرک‌نشین‌ها شناخته می‌شود. اهمیت مسئله فوق بدان روست که تمامی احزاب اسرائیل من جمله حزب نتانیاهو نیز ظاهرا و جهت کاستن از فشارهای بین المللی با تاسیس کشور فلسطینی در غرب رود اردن تحت شرایطی موافق اند، اگرچه عملا مخالف آن گام برداشته اند. نفتالی بنت ۴۳ ساله، کماندوی سابق و سرمایه‌گذار در فن‌آوری اطلاعات که رئیس دفتر و وزیر کابینه نتانیاهو هم بوده، در سال ۲۰۱۲ و با افزایش شدید اقبال عمومی، به رهبری حزب رسید. بیت یهودی مخالف جدی راه حل "دو کشور" در مذاکرات خاورمیانه و همین طور هرگونه عقب‌نشینی اسرائیل از مناطق اشغالی کرانه باختری است. معاونش یوری ادل، وزیر مسکن است که نسبت به توسعه شهرک‌ها تعهد ویژه‌ای دارد و از سوی آمریکایی‌ها به کارشکنی در طرح پیشنهادی جان کری، وزیر خارجه آمریکا در مذاکرات صلح متهم شده است.
خاخام اوادیا یوسف رهبر معنوی مذهبیون اسرائیلی که سه سال پیش درگذشت.
 
محافل راستگرا و دست راستی های تندرو که از پشتیبانی چندین وزیر برخوردارند، بر تکاپوهای خود برای حقانیت زدائی از سازمان های غیر دولتی مدافع حقوق بشر افزوده اند. Im Tirtzu فعال ترین آن هاست. این محفل دانشجوئی که نام خود را از فراز مشهوری از ”تئودور هرتسل“ (۱۹۰۴ـ ۱۸۶۰) به معنی «اگر آنرا بخواهید» برگرفته، در بامدادی در سال ۲۰۰۶ پدید آمد که بنیان گذارش، ”Ronen Shoval“، به دیدار آقای ”MotiKarpel“ از رهبران جنبش شهرک سازی و نویسنده ”انقلاب به انگیزش ایمان“ (به زبان عبری) رفت. این کتاب که با عنوان فرعی”فروپاشی صهیونیزم و فرا رسیدن تغییر از طریق ایمان“ در سال ۲۰۰۳ منتشر شد، خواستار بازسازی معبد اورشلیم و مدعی تحمیل حاکمیت اسرائیل بر سرتاسر «خاک اسرائیل» است، بدین مفهوم که عرب ها دیگر از چیزی بیش از وضعیت حقوقی برخوردار نگردند، یعنی ساکنان بیگانه بی بهره از حقوق سیاسی.
 
در اسرائیل تنها یهودیان به عنوان شهروند به رسمیت شناخته می شوند. تنها 2.3 درصد از فلسطینی ها به عنوان شهروند شناخته می شوند اصولا فلسطینی های ساکن کرانه باختری که دارای کارت سبز هستند دارای هیچ حق و حقوقی نیستند مگر پس از اخذ جواز عبور که گرفتن آن بسیار دشوار است. ساکنين دائمی با کارت شناسائی آبی رنگ، از خدمات اجتماعی و حق رای در انتخابات محلی برخوردارند ولی اين حقوق خود به خود به همسر و فرزندان منتقل نمی شود. اقدامات صهیونیست ها از سال 1967 تا کنون نشان می دهد که هدف از تمامی این رفتارها مجاب ساختن اعراب و فلسطینی ها به خروج از سرزمین های مادری شان است. 
 
خانم ” Miri Regev“ وزیر فرهنگ هم به سهم خود به انتشار توضیحی برآمد: «گرچه مردم را به حق باید آگاه کرد، اما لازم است که از تفسیرهائی دوری گزید که می توانند خشونت به بار آورند.» با این حال این شخصیت بسیار فعال حزب ”لیکود“ به گواه لایحه «وفاداری فرهنگی»، هنرمندان چپ گرا را از دم تیغ کین خود برکنار نمی دارد: این متن در نظر دارد که واریز یارانه را به همه هنرمندانی ممنوع سازد که به نمادهای کشور گزند رسانند، از تروریسم پشتیبانی کنند یا با بقای اسرائيل در قامت کشوری یهودی و دموکراتیک به مخالفت برخیزند. مردم هم چندان سر ناسازگاری با چنین اقدامی ندارند. قبلا هم، بر پایه نظر سنجی ”مؤسسه اسرائیلی برای دموکراسی“ در ماه ژوئن ۲۰۱۵، سلوک تهاجمی این وزیر نسبت به سپهر هنر از پشتیبانی ۵۹ ٪ یهودیان اسرائیلی برخوردار گردیده بود. از آنسو سازمان های غیر دولتی دفاع از حقوق بشر هم از محبویت چندانی در میان مردم بهره نمی برند: ۵۲ ٪ از افرادی که نظرشان را در ماه اکتبر ۲۰۱۵ پرسیده بودند می پنداشتند که این سازمان ها به کشور آسیب می رسانند.
 
فضای اسرائیل امروز مانند روند قدرت گیری نازی هاست/ رسالتی که بر دوش نتانیاهو گذارده شده
 
در دسامبر و ژانویه گذشته گمان می‌رفت که «انتفاضه چاقو‌»، نامی که برای حملات جوانان فلسطینی با اشیاء بُرنده به سربازان، کولون ها و گاهی غیرنظامیان اسرائیلی که حتی در داخل اسرائیل نیز صورت می‌گیرد، گذاشته‌اند، خاموش ‌گردد. این حمله ها، اول اکتبر 2015 با قتل یک زوج از ساکنان شهرک‌های استعماری مذهبی در نِریا شروع شد. امروز مشاهده می کنیم که این پیش‌بینی درست نبوده و تداوم یافته است.
 
انتفاضه چاقو بر دامنه تنش ها میان فلسطینی ها و صهیونیست ها افزوده است.
 
انتفاضه چاقو اما مورد بهره برداری شدید دست راستی ها قرار گرفته و زمینه ایزوله جریان های میانه رو و چپ در جامعه اسرائیل را فراهم آورده است. به واقع انتفاضه چاقو یا به عبارت دیگر، موج حمله فلسطینی ها علیه اتباع نظامی و غیر نظامی اسرائیلی سهمی در تصلب جامعه و گردش آن به راست داشته است. 
 
لوموند فرانسه در گزارشی در این باره می نویسد که در ماه ژانویه ۲۰۱۶، ”Nahum Barnea“ مقاله نویس، اسرائيل امروز را با اشاره به خشونت سیاسی در آلمان از ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۳، در آستانه قدرت یابی ”نازی“ها توصیف کرده بود: «این وضعیت به جمهوری ”وایمار“ می ماند. رایحه ای چون ”وایمار“ از آن به مشام می رسد. درست مثل ”وایمار“ غده بدخیمی است. گرچه ما جمهوری ”وایمار“ نیستیم، اما ان چه اکنون می گذرد از بسیاری جهات یاد آور همانی است که در آن جا گذشت. این شاید چیز خوبی باشد. شاید این موج نفرت پراکنی به اسرائیلی ها بفهماند که این شیب چقدر لغزنده است. زندگی زیبائی که ــ در سنجش با آنچه نزد همسایگانمان می گذرد ــ از آن برخورداریم ما را کور کرده. چند وقت پیش به نویسنده ای برخوردم که نامش در لیست [خائنان] بود. به من گفت ”نتانیاهو طیاره ما را مستقیم رو به کوه هدایت می کند.“ پاسخ دادم که: ”این البته خبر بدی است. اما خبر خوب اینکه ما در ”بیزینس کلاس“ سفر می کنیم“
جریان های چپ در اسرائیل تبدیل به یک اقلیت محض شده اند.
 
بن نتانیاهو که هفت سال است در صدر دولت جای دارد، خود بر این باور است که اسرائیل را به سرمنزل مقصود هدایت می کند و سکان را به هر زحمتی در مسیر راست گرائی نگه داشته، خواه در قلمرو اقتصادی و اجتماعی، خواه رویاروی فلسطینی ها یا مخالفان سیاسی خود.  از این رو نخست وزیر رسالت تضمین بقای خلق یهود در سرزمین خود را به خویشتن بخشیده است. به موحب تحلیل ”Eldad Yaniv“، رئیس مرکز دانشگاهی ”شیمون پرز“، «ایدئولوژی و راهبرد سیاسی وی سازگاری مطلقی با یکدیگر دارند. او یقین یافته که به قدرت رسیدن یک دولت چپ، یا حتی رهبران راست گرای دیگری جز خود او، فاجعه ای برای اسرائیل رقم خواهد زد، که وی خویشتن خویش را حافظ آن می انگارد».
میل به بنیادگرایی و اعتقاد به برتری نژادی به گونه ای چشمگیر در اسرائیل افزایش یافته است.
 
لوموند می نویسد که تنها پس از چهارمین پیروزی انتخاباتی طی بیست سال بود که ”نتانیاهو“ توانست در روز ۱۴ مه ۲۰۱۵، سرانجام ائتلافی را به دلخواه خود پدید آورد. او با رهیدن از لزوم یارگیری از عناصر میانه رو یا متعلق به حزب کارگر، اینک می تواند کشور را چنان که می پسندد رهبری کند. در مقام رئیس دولت، مناصب وزارتی اقتصاد، مخابرات و امورخارجه را برای خود نگه داشته و برای اداره امور اخیر خانم ” Tzipi Hotovely“ را به مقام وزیر مشاور برگمارده است. این زن نماینده حزب ”لیکود“، همسنخ با باورهای صهیونیزم مذهبی و مخالف سرسخت ایجاد یک کشور فلسطینی است. از این رو با آگاهی کامل از داو در میان،  ”نتانیاهو“ وی را برای پراکندن پیام دولت خود به سوی «جامعه جهانی» روانه کرده: «کرانه باختری رود اردن اشغال نشده، بلکه بخش جدائی ناپذیری از خاک اسرائیل است.» خانم ” Tzipi Hotovely“ در روز آغاز مسئولیت خود، اصول و مبانی اعتقادی خود را در همایش دیپلومات ها و بلند پایگان وزارتخانه اش برشکافت: «تکرار این نکته اهمیت دارد که این خاک از آن ماست. سر تا سر این خاک به ما تعلق دارد. (…) جهان نیازهای امنیتی اسرائیل را درک می کند، اما برهان های اخلاقی و عدالت خواه همواره جایگزین آن می شوند.» او نقل قولی از ” Rachi“، یک خاخام تلمودی قرن یازدهم به میان آورده بود که: «[یهوه] با عزم و اراده خود ”کنعان“ را به خلق های هفتگانه بخشید، و با عزم و اراده اوست که آن را از آنان پس گرفت و به ما داد …»
http://hadidnews.com/vdchiqnx.23nxxdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما