تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۰:۱۳
تا پیش از تغییر نگرش انسان در رنسانس، اقتصاد به عنوان وسیله و ابزاری برای رسیدن به عبادت الهی تلقی می‌شد، اما بعد از آنکه انسان و تمنیات و خواسته‌های او به عنوان اصل و مبدأ قرار گرفت پیشرفت و توسعة اقتصادی جزء اهداف جدی انسان غربی شد، با ورود مدرنیته به جهان اسلام به خصوص ایران، موضوع اشتغال زنان و نسبت آن با دیدگاه اسلام نیز به عنوان یک مسئله در میان پژوهشگران مطرح شد.
اشتغال زنان از دیدگاه اسلام
تا پیش از تغییر نگرش انسان در رنسانس، اقتصاد به عنوان وسیله و ابزاری برای رسیدن به عبادت الهی تلقی می‌شد، اما بعد از آنکه انسان و تمنیات و خواسته‌های او به عنوان اصل و مبدأ قرار گرفت پیشرفت و توسعة اقتصادی جزء اهداف جدی انسان غربی شد، با ورود مدرنیته به جهان اسلام به خصوص ایران، موضوع اشتغال زنان و نسبت آن با دیدگاه اسلام نیز به عنوان یک مسئله در میان پژوهشگران مطرح شد. در مطلب پیش‌رو دیدگاه‌های اسلام در مورد اشتغال زنان بیان شده است که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.

اشتغال زنان از دیدگاه اسلام

با نگاهی به آیات قرآن کریم می‌توان دریافت که اشتغال فی‌نفسه برای زنان ممنوع نگردیده ‌است. بسیاری از اطلاقات و دلالت‌های قرآن کریم نشان می‌دهد که زنان می‌توانند در فعالیت‌های اقتصادی جامعه مشارکت داشته و با حفظ حدود اسلامی به کسب و کار بپردازند.

«مردان را از آنچه به اختیار کسب کرده‌اند بهره‌ای است و برای زنان نیز از آنچه کسب می‌کنند بهره‌ای است» (نساء/۳۲)؛ آیة کریمه بر جواز اشتغال زنان دلالت دارد؛ زیرا حلال بودن اکتساب یعنی تحصیل درآمد مفروض گرفته شده و سپس دربارة درآمد حاصل از آن اظهار‌نظر شده است. بنابراین اگر زن و مرد به سبب انجام کاری درآمدی کسب کنند، متعلق به خودشان است. خداوند در سورة قصص داستان دختران حضرت شعیب را ذکر می‌کند که به علت کهولت سن پدر خویش برای کسب درآمد به کار چوپانی اشتغال داشتند.

با نگاهی به سیرة پیامبر این نکته آشکار می‌گردد که زنان بسیاری در زمان پیامبر بودند که به کار و فعالیت اقتصادی می‌پرداختند و کار آنان نیز مورد قبول و تأیید ایشان قرار می‌گرفته است. حضرت خدیجه از زنان برگزیده و بزرگواری است که خود تاجری ثروتمند بود که به کار تجارت می‌پرداخت و حضرت رسول(ص) مدتی از جانب ایشان به تجارت مشغول بود. در روایتی آمده است که رسول خدا(ص) به زنان اجازه می‌داد تا در مراسم عید فطر و قربان از منازل خود خارج شوند و برای تهیه روزی بساط بگسترانند.

در روایات ائمه اطهار ما به روایتی برنمی‌خوریم که اشتغال زن را به‌طور کلی حرام اعلام کرده باشد؛ بلکه روایات بیشتر در مورد نحوة حضور زن در اجتماع و کار و فعالیت او سخن گفته‌اند. از حضرت علی(ع) روایت شده است که «به زن بیش از حد و توانش کار واگذار مکن و این برای حال او بهتر و برای زندگی او مناسب‌تر است؛ زیرا زن ریحانه است و قهرمان نیست». این روایت که نهی ارشادی است به وضع روحی و جسمی زنان اشاره دارد و بیانگر آن است که آنها باید وظایفی را برعهده گیرند که با وضعیت جسمانی و عاطفی‌شان متناسب باشد و آسایش و آرامش آنها را برهم نزند. روایات دیگری نیز در مورد نحوه حضور زن در اجتماع وجود دارد که آنان را به رعایت عفت و تقوا و عدم اختلاط با مردان دعوت می‌کند. در زمینة روابط کلامی نیز که زمینه‌ای برای برقراری روابط عاطفی عمیق است، در روایات و قرآن توصیه‌هایی به زنان شده است؛ مانند اینکه با لحن نازک و تحریک‌آمیز سخن نگویند. (احزاب/ ۳۳)

مصالح اساسی‌تر

هر‌چند اسلام حق کار برای زنان را به رسمیت شناخته و در کنار آن استقلال مالی و دستمزد عادلانه را نیز مورد تأکید قرار داده است، اما با توجه به ضرورت حفظ بنیاد خانواده، اهمیت کار زنان در خانه و سازگاری طبیعت و ویژگی‌های زیستی زنان با آن، ترجیح می‌دهد در تقسیم کار، زنان کارهای خانه و تربیت اولاد را به عهده گیرند، و در صورت تزاحم بین کار زنان در بیرون از خانه و مصالح مهم‌تر، مصالح اساسی‌تر مقدم خواهند بود. اسلام خواستار آن است که زن زندگی‌ساز و هنرمند باشد. هم عامل آرامش و سکون باشد و هم بهشت را زیر قدم خود داشته باشد. که اولی را در سایه خوب شوهرداری و دومی را در سایة تربیت نسل و مادری به دست خواهد ‌آورد.

در یک نگاه کلی، اسلام با کار زنان با شرایطی که برای آن مقرر شده، مخالف نیست؛ اما در تعارض میان کار زنان و ارزش‌های مهم و بنیادی‌تر، نگاه اسلام به کار زنان متفاوت خواهد بود. سعی بر آن است که در کنار کار زنان، ارزش‌های بنیادین و اساسی صیانت و حمایت شود. البته این موضوع در مورد مردان نیز صادق بوده و منحصر به زنان نیست. اساس قاعده «تزاحم» و «اهم و مهم» اگر میان اهم و مهم تزاحم پیدا شود، از نظر شرعی، عقلی و نقلی، اهم مقدم بر مهم است. در همین زمینه، ارزش‌ها و نهادهایی مثل خانواده، که در اسلام دارای اهمیت بنیادین هستند، صیانت می‌شوند و حفظ آنها در درجة اول اهمیت قرار دارد.

نظر فقهای شیعه

علمای شیعه برخلاف اکثریت علما و فقهای سنی، حضور زن در فعالیت‌های اقتصادی را نفی ننموده‌اند. آنها استقلال مالی را برای زن مورد تأکید قرار داده‌اند؛ هر‌چند که اولویت را بحث خانواده و همسرداری عنوان کرده‌اند.

سید یزدی در عروه‌الوثقی و سید حکیم در مستمسک گفته‌اند: «اگر زن برای خدمت در مدت معینی، [تعهد و توان خود را] اجاره دهد و پیش از انقضای این مدت، ازدواج کند، اجاره [و تعهد] باطل نمی‌شود، حتی اگر خدمت منافی بهره‌جویی شوهر و حقوق زناشویی باشد. در این حکم تفاوتی نیست شوهر در هنگام ازدواج، تعهد زن را بداند یا نداند، زیرا دو حق اینجا هست: حق خدمت و حق شوهر. اگر زن بتواند هر دو را انجام دهد، که خوب، و اگر جمع میان آن دو ممکن نباشد و تزاحم کنند، حق پیش‌تر که تعهد خدمت است، مقدم است، چون اگر حقوق شرعی مزاحم هم شوند، ترجیح با حق سابق است. بنابراین شوهر حق اعتراض یا فسخ تعهد زن را ندارد و همسر ناشزه محسوب نمی‌شود. اما اگر پس از ازدواج تعهد خدمت دهد و با حق شوهر منافات داشته باشد، بدون اذن و اجازه شوهر، تعهد خدمت درست نیست. اگر تعهد، با حق شوهر مطلقاً منافات ندارد؛ مثلاً تعهد قرائت قرآن یا بافتن پیراهن با نخ کاموا یا پشم را بدهد، اجاره [و تعهد] صحیح است حتی اگر شوهر اذن ندهد».

از نظر آیت‌الله جوادی آملی تفاوت حقوقی زن و مرد و مسئله اشتغال آن دو هیچ‌گونه ارتباطی با مسئله برتری آنها ندارند. کمال انسانی و مناصب اجرایی دو موضوع جدا از هم هستند. اصل تحصیل علم و معرفت و اصل اجتهاد و فقاهت و اصل عرفان و فلسفه و … کمال است که زن و مرد در آن مساوی هستند. امّا شغل­ها و مناصب و فعالیت‌های اجتماعی، که به هیچ وجه نمی­توانند نمایانگر کمال باشند، بر حسب ساختار بدن و شرایط و نیاز تقسیم می‌شود.

از دیدگاه علامه طباطبایی، اسلام مرد و زن را از لحاظ تدبیر شئون زندگی در اراده و کار مساوی می‌داند؛ یعنی این دو در مسئله برآوردن نیازهای زندگی خود مساوی هستند. «بنابراین زن می‌تواند مانند مرد، مستقلاً اراده کند، مستقلاً کار کند و مالک نتیجه کار و کوشش خود شود و نفع و ضرر کارش مربوط به خودش می‌باشد».

امام‌خمینی(ره) از‌آنجا‌که اقتصاد را به عنوان ابزاری می‌داند که با استفاده از آن می‌توان در راه تعالی اسلام گام برداشت، اشتغال زنان را در کنار مردان بدین قصد مورد تأیید و تشویق قرار می‌دهد.

ایشان در وصیت‌نامة سیاسی الهی خویش می‌فرماید: «ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خُرد و کلان در صحنه‌‌های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند».

ایشان داشتن شغل برای زن را کاملاً بدون مانع ارزیابی می‌کنند اما مدام این نکته را یادآوری می‌نمایند که هدف زن و مرد از هرگونه فعالیتی رسیدن به مرحله کمال و قرب الهی است بنابراین لازم است که نحوة حضور زنان در فعالیت‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خویش به گونه‌ای باشد که سد راه به دست آوردن کمال نشوند. «البته شغل برای زن، شغل صحیح برای زن، هیچ مانعی ندارد. لکن نه آنطوری که آنها (رژیم پهلوی) می‌خواستند. آنها نظرشان این نبود که زن یک اشتغالی پیدا بکند. نظرشان این بود که زن مثل مردها هم، زن‌ها را و مردها را از آن مقامی که دارند منحط کنند، نگذارند یک رشد طبیعی از برای قشر زن پیدا شود یا یک رشد طبیعی از برای قشر مرد».

اما با وجود این امام بزرگوار نقش اصلی زن را مربی بودن او برای رشد و کمال انسان‌ها معرفی می‌نماید که با تعلیم و تربیت خود سعادت یا شقاوت جامعه را رقم می‌زند و این مسئله کمال ویژه‌ای است که خداوند با توجه به خلقت و توانایی پیامبرگونه زن برای او مقدر نموده‌است.

«زن مربی جامعه است. از دامن زن انسان‌ها پیدا می‌شوند. مرحلة اول مرد و زن صحیح از دامن زن است. مربی انسان‌ها زن است، سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می‌کند و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد می‌کند. مبدأ همة سعادت‌ها از دامن زن بلند می‌شود. زن مبدأ همه سعادت‌ها باید باشد».

مقام معظم رهبری مشارکت فعال زن در عرصه‌های اجتماعی اقتصادی و سیاسی را نه تنها جایز می‌داند، بلکه کمال یک جامعه را در این می‌داند که زن‌ها به عنوان نیمی از جامعه در آن مشارکت جدی داشته باشند. «عرصة دوم، عرصة فعالیت‌های اجتماعی است، اعم از فعالیت اقتصادی، فعالیت سیاسی، فعالیت اجتماعی به معنای خاص، فعالیت علمی، درس گفتن، تلاش کردن در راه خدا، مجاهدت کردن و همه میدان‌های زندگی در صحن جامعه. در اینجا هم میان مرد و زن در اجازه فعالیت‌های متنوع در همه میدان‌ها هیچ تفاتی از نظر اسلام نیست. اگر کسی بگوید مرد می‌تواند درس بخواند، زن نمی‌تواند، مرد می‌تواند فعالیت اقتصادی داشته باشد، زن نمی‌تواند، مرد می‌تواند فعالیت سیاسی کند، زن نمی‌تواند، منطق اسلام را بیان نکرده و برخلاف سخن اسلام حرف زده‌است».

هر چند که از نظر ایشان مهم‌ترین وظیفة زن جامعه اسلامی تربیت و هدایت انسان در مسیر قرب الهی است. اما حضور اجتماعی زن از دیدگاه ایشان در حقیقت یک حق و تکلیف به حساب می‌آید. «اسلام با کار کردن زن موافق است. نه تنها موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهم‌ترین شغل او، یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد شاید لازم هم می‌داند. یک کشور که نمی‌تواند از نیروی کار زنان در عرصه‌های مختلف بی نیاز باشد!».

در صورتی که این حضور، شکلی بی‌قاعده و بی‌منطق نیست. بلکه باید با قواعد و قوانین جامعه اسلامی جهت برقراری روابط بین زنان و مردان همراه باشد.

«اسلام معتقد است مرد و زن باید یک مرز بندی میان خودشان در همه جا ــ در خیابان، در اداره، در تجارت‌خانه ــ داشته باشند. این را باید رعایت کنند. هم مرد باید رعایت کند هم زن باید رعایت کند. اگر این حساسیت اسلام نسبت به روابط و نوع اختلاط مرد و زن رعایت شود، همه کارهایی که مردان می‌توانند در عرصة اجتماعی انجام دهند، زنان هم اگر قدرت جسمانی و شوق و فرصتش را داشته باشند می‌توانند انجام دهند».

رهبر معظم انقلاب در کنار عنایات خود نسبت به فعالیت‌های اجتماعی بانوان و تأکید بر این نکته که «یک کشور نمی‌تواند از نیروی کار زنان بی‌نیاز باشد» می‌فرمایند: «در همه طرح‌هایی که ما داریم خانواده باید مبنا باشد».

بنابراین در برنامه‌های توسعة نظام اسلامی، اشتغال زنان نیز باید در وجه اسلامی خود و با در نظرگرفتن تسهیلاتی که ایشان را از وظایف خطیرشان نسبت به خانواده و تربیت فرزندان دور نسازد، مطرح باشد. http://hadidnews.com/vdcgwx9w.ak9q74prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما