تاریخ انتشار :شنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۴۰
از آنجایی که بزرگ‌ترین جنبه استکباری آمریکا وجود "دلارهای آمریکایی" در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه است، بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند "دلارهای آمریکایی" به مثابه "پیاده‌نظام آمریکایی" هستند که باید از اقتصاد ایران حذف شوند.
ضرورت حذف دلار از مبادلات پولی/زمان اخراج «پیاده‌نظام»‌ آمریکا از بازار ارز ایران فرا نرسید؟
به گزارش حدیدنیوز، سال‌هاست اقتصاد ایران با نوسانات ارزی دست و پنجه نرم می کند بدون آنکه مسئولان و سیاستگذاران در دولت‌های مختلف تدبیری جدی و رسمی برای مدیریت این وضعیت بیاندیشند.

"دلار گران شد، دلار رکورد زد، دلار صعودی شد، دلار کم شد، دلار ..." اینها تنها پاره‌ای از عناوین جنجالی نوسانات ارزی به ویژه نوسانات دلار در بازار ایران است که هر از چندگاهی موجب تشدید چالش‌ها و نوسانات در اقتصاد ایران می شود.

همانطور که بخشی از این نوسانات ریشه در جریانات منطقه و بین المللی دارد ولی نباید فراموش کرد که تصمیم گیری‌ها و سیاست‌های داخلی نیز نقش اساسی در تشدید این نوسانات دارد.

اقتصاد ایران همانند اقتصاد هر کشور دیگری در خارج از مرزها با تهدیدهایی مواجه است که در مقابل آن در داخل مرزها نیز توانمندی‌ها و در عین حال آسیب‌پذیری‌هایی دارد. از همین رو برخی کارشناسان معتقدند دولت باید علاوه بر رفع تحریم‌ها در خارج از کشور به کاهش آسیب‌پذیری در داخل کمک کند.

از جمله مواردی که می‌توان به عنوان نقاط آسیب‌پذیر یک اقتصاد نام برد، مربوط به نیازهای اساسی مردم (سبد اصلی خانوار)، تورم، نوسانات ارزی و البته در ایران اثرات اجرای هدفمندی یارانه‌ها و فاز دوم این قانون است؛ برهمین اساس دولت باید برای کاهش آسیب‌پذیری در این بخش‌ها نکات ویژه‌ای را مورد توجه قرار دهد.

شاید و در برخی مواقع حتماً تحریم‌ها یکی از اصلی ترین دلایل آسیپ پذیری اقتصاد ایران بوده است که سال‌هاست بخاطر دشمنی غرب و بویژه آمریکا با ایران شاهد تشدید آن هستیم.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی دشمنان نظام همواره سعی در تحریم و محدود کردن روابط اقتصادی ایران با سایر کشورهای دنیا داشته‌اند، اما نگاهی به فعالیت تجاری ایران و پیشرفت‌های علمی و صنعتی کشور در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که باوجود این فشارها، سیاست‌ها ی داخلی در تمام این مدت به نحوی بوده که فعالان اقتصادی بتوانند تحریم‌ها را تا حدودی دور بزنند.

طی سال‌های اخیر دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران علاوه بر تحریم‌های بانک‌ها و فعالان اقتصادی، تحریم بانک مرکزی و تحریم نفت ایران را در دستورکار خود قرار دادند و سعی کردند ایران را بیشتر از قبل تحت فشار قرار دهند.

البته این تحریم‌ها جدا از تهدیدهایی است که سال‌هاست شاهد آن هستیم،‌ تهدیدهایی از دست گزینه نظامی همیشه آماده و روی میز رئیس جمهور آمریکا!!! ولی نکته‌ای که در ازای این تهدیدها و تحریم‌ها همواره مورد توجه نظام جمهوری اسلامی ایران بوده این است که ایران آماده مقابله است و تسلیم استکبار نمی شود.

در موارد سیاسی بارها امام خامنه‌ای در سخنرانی‌هایشان به تهدیدات امریکا پاسخ داده‌ و تأکید کرده‌اند ملت ایران هرگز تسلیم امریکا نخواهد شد؛ امام خامنه‌ای اخیراً در دیدار با مردم استان ایلام تأکید کرده‌اند: "اگر ظرفیت های داخلی را فعال کنیم و بر توان داخلی متمرکز شویم، آمریکا و قدرت های دیگر توانایی هیچ غلطی را اعم از نظامی و غیرنظامی نخواهند داشت و نخواهند توانست ملت ایران را با فشار زمین گیر کنند."

رهبر انقلاب اسلامی همچنین تأکید کرده اند: "قدرتها بدانند که ملت ایران به زانو در نخواهد آمد زیرا ملت ایران، ملت زنده ای است و جوانان کشور در حال حرکت در مسیر صحیح هستند".

یکی از مهمترین نکاتی که همواره باید در زمان تشدید تحریم‌ها و تهدیدهای آمریکا مورد توجه ملت و دولت ایران قرار گیرد مقابله به مثل است البته نه از نوع جنگ و خون و خونریزی! بلکه از طریق یک تغییر مهم در سیاست‌گذاری و مراودات پولی.

البته باید یادآور شد که ماجرای تحریم‌ها و تهدید‌های غرب فقط به زمان قطع مراودات و رابطه بین ایران و آمریکا مربوط نمی شود بلکه این تهدیدها بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم و انجام مذاکرات رسمی ایران با غرب نه تنها متوقف نشد بلکه تداوم هم پیدا کرد تا جایی که از زمان آغاز مذاکرات ایران با ۱+۵ و توافق ژنو، سه بار رسما تحریم و ۱۸ بار تهدید نظامی شده‌ایم.

بنابراین این تحریم‌ها و تهدیدهای غرب نباید از سوی ایران بی پاسخ بماند و جا دارد که دولت ایران یک بار برای همیشه حداقل در مراودات مالی خود رد پای پول امریکا را حذف کرده و ارز دیگری را جایگزین آن در بازار ایران کند. البته این سیاست سال‌هاست به دولتهای ایران پیشنهاد شده ولی تا کنون پاسخ مثبتی به این طرح داده نشده است.

* نگاهی به سابقه تحریم و تهدید غرب در ۳ دهه اخیر

سکوت ایران در مقابل تحریم‌های غرب در حالی ادامه دارد که نگاهی به گذشته اقتصاد ایران نشان می‌دهد که دقیقا بعد از پیروزی انقلاب تحریم‌ها شروع و به مرور زمان و در مقاطع مختلف نیز تشدید شد؛ تحریم‌ها البته بعد از انقلاب دوم و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا شکل کاملاً رسمی به خود گرفت.

آنجا که جیمی کارتر رئیس‌جمهور وقت آمریکا پس از قطع کامل رابطه با ایران، رایزنی‌ها را با کشورهای هم‌پیمان آمریکا به منظور تحریم بین‌المللی ایران آغاز کرد.

این روند رایزنی‌ها همچنین در دوران رونالد ریگان رئیس‌جمهور بعدی آمریکا و پس از آن کلینتون نیز ادامه پیدا کرد، به طوری که بیل کلینتون، وقت بسیاری صرف دوره‌گردی در اروپا کرد تا بتواند از طریق تحریم اقتصادی ایران برای مهار "قدرت نرم" جمهوری اسلامی ایران طرفی ببندد.

با وجود تلاش‌های بسیار، بیل کلینتون به دلیل عدم همراهی کشورهای مختلف، موفق به اعمال تحریم‌های گسترده علیه ایران نشد و در این راه تنها بعضی از کشورهای صنعتی اروپایی هم‌پیمان آمریکا با این کشور همراهی کردند که از آن جمله می‌توان به رژیم سلطنتی انگلیس، فرانسه، آلمان و برخی دیگر از کشورها اشاره کرد و البته این تحریم‌ها همواره مخالفان سرسختی همچون دو قدرت بزرگ چین و روسیه داشته است.

اما پس از ناکامی‌های گسترده آمریکا و هم‌پیمانانش در مواجهه نظامی و اقتصادی با ایران و با توجه به آغاز موج بیداری اسلامی در منطقه و نفوذ آن تا قلب آمریکا و اروپا، غرب غارتگر که همه اندوخته‌های خود را بر باد رفته می‌بیند و از طرفی انقلاب اسلامی ایران و جمهوری اسلامی ایران را الهام‌بخش قطعی این انقلاب‌های مردمی در کشورهای هم‌پیمان سابق آمریکا می‌یابد، به دنبال آن است تا از طریق تشدید همه‌جانبه تحریم‌ها علیه ایران، مانع الگوبخشی نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان "الگویی کارآمد" برای نظام‌های جدیدالتأسیس در کشورهای انقلابی نظیر مصر، عراق، لیبی، یمن و ... شود.

از این روی از سال‌های گذشته آمریکا در اقدامی کینه‌توزانه،‌ تحریم بانک مرکزی و تحریم نفتی ایران را در دستور کار قرار داد تا از این طریق هم موجب ایجاد نارضایتی مردمی در داخل کشور شده و هم مانع الگوبخشی جمهوری اسلامی ایران به ملت‌های منطقه شود؛ چرا که اگر نظام حاکم بر ایران به عنوان یک "نظام کارآمد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی" به ملت‌های منطقه معرفی شود، و این ملل پس از انقلاب، نظام سیاسی حاکم بر خود را از جمهوری اسلامی ایران الگوبرداری کنند، غرب باید برای همیشه رخت خود را از منطقه بسیار استراتژیک خاورمیانه بربسته و چشم خود را بر منابع سرشار این منطقه ببندد.

* رابطه اقتصاد مقاومتی با نوسانات ارزی/ مراودات پولی تغییر کند

طبق آنچه در بالا گفته شد تحریم‌ها از بخش‌های اقتصادی به ویژه صنعت و تجارت شروع شد و در سال‌های اخیر به بانک مرکزی و نفت ایران رسید؛ البته باید تاکید کرد که درحالی بانک مرکزی ایران تحریم شد که تا کنون در دنیا تحریم بانک مرکزی اتفاق نیفتاده بود و آمریکا این بار هم سنت‌شکنی کرد و بر خلاف قانون وارد عمل شد.

همانطور که بارها تأکید شده و امام خامنه‌ای نیز به دفعات این نکته را مورد اشاره قرار داده است که تشدید تحریم‌ها در تمام دولت‌ها می‌طلبد تا راهکارهایی توسط دولتمردان اتخاذ شود تا علاوه بر اینکه این دولت‌ها تحریم‌ها را دور زده باشند، اقتصادشان را نیز تقویت کنند.

همین موضوع باعث شد که طی سال‌های اخیر امام خامنه‌ای بر اجرای اقتصاد مقاومتی تأکید کند و برای اینکه این سیاست جامعه عمل به خود گیرد در ماه‌های گذشته سیاست‌های اجرای اقتصاد مقاومتی نیز توسط ایشان ابلاغ شد تا مقامات دولتی بصورت جدی اجرای این سیاست را در دستور کار خود قرار دهند.

البته جدا از اقتصاد مقاومتی یکی دیگر از راه‌هایی که می تواند در مقابله با تحریم ها به اقتصاد ایران کمک کند، تغییر اندکی در سیاست‌های پولی و ارزی ایران است به این معنی که دولت در مقابل تهدید و تحریم‌های امریکا و غرب، پول رایج کشورهای تحریم‌کننده را از چرخه مبادلات پولی کشور حذف کند.

بعد از ابلاغ سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، انتظار می‌رود که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران هم‌راستا با دیگر کشورها برای کاهش وابستگی سیستم تعاملات بانکی خارجی کشور به دلار و یورو قدم بردارد و توسعه پیمان‌های پولی دوجانبه را در در دستور کار قرار دهد.

* پیمان دوجانبه ارزی، راهی برای خداحافظی با دلار امریکایی

بد نیست یادآور شد که سیاست حذف دلار در مبادلات پولی در کشورهای متعددی اجرا شده و نکات مثبتی را نیز به همراه داشته است بنابراین ایران می تواند برای اجرای این سیاست از تجربه سایر کشورها استفاده کند. چراکه در طول سال‌های گذشته پیمان‌های دوجانبه تسویه ارزی در کشورهای مختلفی اجرایی شده و البته موفقیت‌های بسیاری را هم برای آنها به همراه داشته است.

در پیمان‌های دو جانبه تسویه ارزی، بانک‌های مرکزی دو کشور با هم توافق می‌کنند تا در مبادلات فی‌مابین از پول‌های رایج کشور طرف معامله استفاده کنند و ارز واسط را از معاملات خود خارج کنند؛ این سیاست در کشورهایی از جمله پاکستان، ترکیه، چین، بلاروس، ژاپن و روسیه اجرایی شده است.

چین یکی از کشورهایی است که پیمان‌های دو جانبه تسویه ارزی را به صورت اصولی مورد اجرا قرار داده و این قرارداد را با آرژانتین، بلاروس، هونگ‌کنگ،‌ ایسلند، اندونزی، مالزی، سنگاپور، کره جنوبی و ازبکستان منعقد کرده است.

در دولت های نهم و دهم بارها محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت در سخنرانی‌های خود اعلام می‌کرد که "در مبادلات بین کشورها باید از ارزهای فی‌مابین استفاده شود"؛ اما در عمل اتفاقات رویداده عکس سیاست‌های اعلامی رئیس‌جمهور وقت را نشان داد.

شاید دلیل اجرایی نشدن پیمان‌های دوجانبه تسویه ارزی در ایران نیز نبود عزم جدی دولت و عدم پذیرش ریسک بالای اجرای این سیاست توسط بانک مرکزی بوده باشد هرچند که نباید از نقش منفعت‌طلبان و بی توجهی برخی مسئولان ارز به راحتی گذشت.

* چرا دولت‌ها با حذف دلار آمریکا موافقت نمی کنند؟

ناگفته پیداست که دلار در مبادلات پولی ایران چه در داخل و چه در خارج از کشور یک پای همیشگی معاملات است و ایران با علم به دشمنی آمریکا و اهداف شوم این کشور همواره مبادلات ارزی خود را با "دلارهای آمریکایی" انجام می دهد.

افزایش قیمت دلار در ایران طی سال‌های اخیر در حالی صورت گرفته و تداوم دارد که ارزش این ارز در دنیا در حال تنزل است و اهرم‌های اصلی اقتصاد در دنیا نشان می‌دهد که دلار و یورو دیگر فرایند مثبتی نخواهند داشت و در آینده‌ای نه چندان دور از فهرست ارزهای جهان‌شمول خط‌ ‌زده می‌شوند.

برهمین اساس کاهش ارزش جهانی دلار و در مقابل افزایش ارزش این ارز در بازارهای داخلی ضرورت توجه به ارز جایگزین را در بازار و معاملات داخلی و حتی بین‌المللی ایران بیشتر از قبل کرده است.

پیشنهاد حذف دلار از مبادلات پولی و بین المللی ایران سال‌هاست از سوی برخی اقتصاددانان و مراکز پژوهشی به دولت‌ها و بانک مرکزی داده شده است ولی تا کنون دولتمردان و سیاستگذاران پولی و بانکی پاسخی به این پیشنهاد نداده‌اند.

* چرا سربازان امریکایی از بازار ایران خارج نمی‌شوند؟

نگارنده پیشتر و در سال ۹۰ در مقاله‌ای از دلارهای آمریکایی بعنوان سربازان آمریکایی در بازار ارز ایران نام برد که تعجب مسئولان وقت را به همراه داشت اما واقعا بد نیست توجه‌ای به ماهیت "دلارهای آمریکایی" در بین کشورهای درحال توسعه دنیا داشته باشیم چراکه طبق قانون نانوشته‌ آمریکا اگر این کشور امکان جنگ فیزیکی در برخی از کشورها را نداشته باشد از ابزارهای مالی خود استفاده کرده و وارد عمل می شود.

بنابراین از آنجایی که بزرگ‌ترین جنبه استکبار آمریکا وجود "دلارهای آمریکایی" در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه است بسیاری از متخصصان امر و صاحب‌نظران این حوزه معتقدند "دلارهای آمریکایی" به مثابه "سربازان آمریکایی" هستند به همین دلیل برای جلوگیری از نفوذ بیشتر استکبار آمریکا در کشورها باید دلارهای امریکایی از اقتصاد آنها حذف شوند.

ایران از جمله کشورهایی است که همواره مورد ظلم آمریکا قرار گرفته و نیت شوم این کشور در بخش های مختلف برای نظام جمهوری اسلامی ایران امری ثابت شده و غیر قابل انکار است از همین رو ایران باید مانند سایر کشورها سیاست پیمان دو جانبه پولی را اجرا کرده و با جدیت نسبت به اخراج سربازان آمریکایی از اقتصاد خود اقدام کند.

سال‌هاست مردم ایران شاهد افت ارزش پولی ملی خود در مقابل دلار هستند و این خود عاملی شده بر تشدید تورم و انتظارات تورمی در جامعه؛ این درحالی است که باید پول ملی "ریال" تقویت شده و بعنوان پول اصلی در ذخایر کشور مورد استفاده قرار گیرد.

طی روزهای اخیر یک بار دیگر طرح پیمان دو جانبه پولی مطرح شده است ولی تفاوت این دوره با سال‌های قبل در این است که اینبار مجلس بعنوان نهاد قانونگذار وارد عمل خواهد شد. در هفته‌ای که گذشت کمیسیون برنامه و بودجه در جریان طرحی قرار گرفت که به حذف دلار در مبادلات پولی ایران و جایگزین شدن ارز واسط دیگر تاکید کرده است.

انتظار این است که بانک مرکزی و دولت اینبار با جدیت از حذف دلار در مبادلات پولی استقبال کرده و نسبت به اجرایی شدن آن اهتمام ورزند تا در صورت اعمال تحریم‌های جدید و عدم لغو تحریم‌های قبلی کمی از فشارهای اقتصادی ایران کم شود.

چراکه اگر دولتهای قبل این سیاست را اجرا می کردند آثار تحریم‌های سال‌های ۹۰ و ۹۱ کمتر می شد و فشار تورمی هم اکنون به این حد نمی رسید که مردم هر روز از فشار تورمی و کاهش قدرت خریدشان گله داشته باشند و دولت برای جبران این وضعیت سیاست‌هایی مانند سبد کالا و ... را اجرا کنند و دست آخر هم طبق اذعان کارشناسان دولتی، شکست بخورد. http://hadidnews.com/vdcewn8w.jh8ofi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما