تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۲۸
حضور میلیونی جوانها و اخیرا نوجوانها در شبکه های اجتماعی، اشتراک تصاویر و فیلمها و ... شرایط را برای برنامه ریزی آنها دشوارتر نموده است...
آغاز ماراتون 100 روزه ی بلاتکلیفی برای دانش آموزان/اوقات فراغتی که هنوز دهه شصتی مدیریت می شود
به گزارش حدید نیوز؛ با نزدیک شدن به روزهای پایانی خرداد و خلوت شدن نسبی مدرسه ها، کلیدواژه دائمی و سالیانه اوقات فراغت شکل می گیرد. چه آنها که آبرومند برگه کارنامه را برای خانواده می آورند و چه کسانی که از نذر و نیازها هم برای قبولی خرداد نتیجه نمی گیرند و برای شهریور آماده می شوند. همگی  موضوع مشترکی به نام روزهای فراغت از تحصیل را در پیش رو خواهند داشت. تابستان امسال هم، چون سالهای گذشته این موضوع مطرح گردیده است.
 
اما آنچه ناگفته پیداست تغییراتی است که به طبع حجم ابزارهای ارتباط جمعی و گرایش نوجوانان و جوانان به این موضوعات به وجود آمده است. روزی استفاده از اینترنت محدود به افراد خاصی بود و حتی زمانی که اینترنت معنای عامتری به خود گرفت چنین جایگاهی برای آن وجود نداشت.
 
حضور میلیونی جوانها و اخیرا نوجوانها در شبکه های اجتماعی، اشتراک تصاویر و فیلمها و ... شرایط را برای برنامه ریزی اوقات فراغت  آنها دشوارتر نموده است. باید این را پذیرفت که برنامه ریزی که روزی محدود به مراکز فرهنگی و برگزاری اردوها بود امروز با برنامه ریزی روی نقاط جغرافیایی شاید نتیجه مطلوبی از آن گرفته نشود. موضوعی که مربیان مراکز فرهنگی نیز با آن دست به گریبان هستند حضور دوستان نابابی است که حتی در زیباترین لحظات معنوی از قبیل هیئات، مساجد، اردوهای مذهبی و ... در کنار دانش آموزان قرار دارد و برنامه ریزی های گذرا و موقتی تنها مرهمی چند ساعته می تواند برای این موضوع به حساب بیاید.
 
با نگاهی عمیق تر، اوقات فراغت همان روز و شبهایی است که دانش آموزان چه در تابستان و چه در غیر آن در فضای مجازی سر می کنند. اگر روزگاری نگرانی از حضور نوجوانان در پارکها و بطالت وقت با دوستان بود، امروز دوستانی با ظاهر زیبا و با سرمایه های اولیا در دستان فرزندان وجود دارد و خانواده هایی دیده می شوند که به دلیل  حضور بیشتر فرزندان در خانواده حتی در کنار تلفنهای همراه آرامش پیدا کرده اند. آرامشی که در عمق آن شاید مفاسدی عمیق تهفته باشد که شاید روح خانواده ها از آن بی اطلاع باشد.
 
به نظر می  رسد همچون سالهای گذشته متولیان فرهنگی در کلیه نهادها و اداره جات تدبیر عمیقی نیاندیشیده اند که نهایت فعالیتهای فرهنگی و پر کردن اوقات فراغت در جامعه آماری بسیار کوچک خلاصه شده است و بر اساس آن نمی توان برنامه ریزی مناسبی را متصور بود.
 
هرچند صدای نفسهای فعالیتهای فرهنگی به شفافیت گذشته نیست اما همین برگ سبز هم در گوشه و کنار گاه از کیفیت مطلوب خود برخوردار نیست. ضمن احترام به دلسوزان فرهنگی در جامعه که به گفته رهبر معظم انقلاب به صورت خودجوش و بر اساس دغدغه هایی که در دل احساس می کنند دست به کار شده اند، کیفیت بخشی و روح دادن به این فعالیتها از سوی مراکز فرهنگی که بودجه مصوبی را هم در این زمینه در اختیار گرفته اند بیش از پیش حائز اهمیت می باشد.
 
دیگر با یک اردوی فرهنگی ساده که به نام فعالیت فرهنگی انجام می شود نمی توان دلخوش به اثر بخشی برای  دانش آموزان بود. شاید گاه برگزار نکردن چنین برنامه هایی از برگزار کردنش مؤثرتر باشد. توجه نوجوانان به موبایل و انتقال داده ها وهزاران آفت دیگر را باید بتوان با عمق بخشی به فعالیتها مدیریت نمود.
 
برای تحقق چنین جریانی داشتن جذابیت در برنامه ها در عین عمق داشتن در اجزاء آن، جلوگیری از بی برنامگی و آموزش نظم در اجزاء برنامه ها، تمرکز نشاط آور بر روی مباحث دینی و اعتقادی و گنجاندن چنین فعالیتهایی درسایر برنامه ها از اصولی است که باید همواره مورد توجه قرار گیرد.
 
 
موبایل و تبلت، بازیهای موبایلی و هزاران برنامه دیگری که از سالها پیش برای دانش آموزان در اوقات فراغت با برنامه ریزی دقیقی توسط بیگانگان از بیرون مرزها تدوین شده است باید حریفی در سطح و اندازه و درخور توجه داشته باشد. حریفی که لااقل همان اندازه جذابیت را در اجزاء خود دارا باشد.
 
چند پیشنهاد برای مراکز فرهنگی و اولیاء در روزهای پیشا تابستانی: 
 
1- شواهد نشان داده است که دانش آموزان نسبت به فعالیتهای رقابتی همواره از خود حساسیت نشان داده اند. می توان با برنامه ریزی های دراز مدت در هر محله ای مسابقات مختلفی را بر اساس توانمندیهای مخاطبین برگزار نمود. جذابترین برنامه های تلویزیونی، برگ برنده خود را برگزاری مسابقه و رقابت می دانند. روحی که در رقابت باعث رشد و تعالی می گردد شاید در برنامه های یکنواخت دیده نمی شود. 
 
2- برگزاری جلسات آموزشی اعتقادی و قرآنی نیز زمانی می تواند به شکوفایی لازم برسد که در بستر رقابتی سالم و دراز مدت تنظیم گردد. 
 
3- برنامه ریزی بر اردوهای منظم و هدفمند با انتخاب مخاطبینی که علاقمند به فراگیری هستند و در گروه سنی مناسب، به خوبی می تواند رابطه مطلوبی را ایجاد نماید و چنین اتفاقی می تواند جایگزین مناسبی برای فضای مجازی باشد. 
 
4- محدود کردن استفاده از فضای مجازی و در نهایت هدفمند نمودن زمان استفاده از آن با جایگزینهای مناسب از مهمترین رسالتهایی است که مراکز فرهنگی می توانند در ایام فراغت از تحصیل دانش آموزان مورد توجه قرار دهند.
 
 
5- آموزشهای مورد نیاز دانش آموزان به وسیله اساتید کارآزموده ای که بتوانند ارتباط پویایی با دانش آموزان برقرار کنند از نیازهای اولیه هر مجموعه فرهنگی می باشد. شاید یکی از مشکلات دانش آموزان حضور در کلاسهایی است که با قیمتهای کلان و بدون برنامه ریزی توسط اولیا شکل میگیرد و در نهایت به دلیل موقتی و بدون برنامه بدون از یادو خاطر فراموش می شود. ضمن اینکه بی توجهی به ابعاد دیگر در این مراکز دردسرهایی را ایجاد می کند که گاه تاوان سنگین و جبران ناپذیری در پی خواهد داشت.
 
در نهایت آنچه مسلم است آمادگی نوجوانان و جوانان درانین ایام به منظور فراگیری و ساماندهی زمانی در جامعه ای است که می تواند بهترین فرصت تلقی شود و در صورت برنامه ریزی های بدون هدف تهدیداتی جدی در کمین آنها خواهد بود.
 
http://hadidnews.com/vdceno8x.jh8xni9bbj.html
منبع : فرهنگ
نام شما
آدرس ايميل شما