۱. اشاره
از همان روزهاي نخستين پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي، در زمانهاي مختلف، افراد مختلف و با بهانههاي مختلف، تلاشهايي براي تهمت پراكني عليه دستگاه قضايي كشور انجام داده اند تا به اهداف شوم و منفعت طلبانه خود برسند؛ اين اتهامات عليه دستگاه قضايي كشور، تنها محدود به رسانه ها و افراد مغرض بيگانه و اپوزيسيون نبوده؛ بلكه حتي گاهي برخي عناصر به ظاهر دلسوز داخلي نيز پازل دشمنان را كامل كرده و نقشي در اين بازي ايفا ميكنند؛ اين اتهامات بيجا عليه دستگاه قضايي از زمان بنيصدر آغاز شد؛ آيتالله منتظري نيز در ايامي آب در آسياب دشمن ريخت و اين روند در ميان برخي افراد، كه معمولاً نيز با انگيزه سياسي انجام ميشد ادامه يافت؛ نكته مهم اين است كه اتهامات عناصر داخلي عليه دستگاه قضايي، بهترين سوژه را براي دشمنان، عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي، فراهم ميساخت و آنان بيشترين بهره را در اين مسير ميبردند.
۲. اهميت دستگاه قضا
دستگاه قضايي در هر كشوري يكي از مهمترين اركان كشور و نماد اصلي و بارز اجراي عدالت در آن كشور محسوب ميشود. حال اگر نظامي مبناي قانون و اعتقاد خود را عدالت بگذارد، اهميت دستگاه قضا به مراتب افزايش خواهد يافت. رهبر معظم انقلاب در باب اهميت دستگاه قضا در هر كشوري و اهميت مضاعف آن در جمهوري اسلامي ميفرمايند:
و اما در باب قوهى قضائيه. حقيقتاً يك بخش فوقالعاده حساس از نظام كشور، قوهى قضائيه است. در همه جاى دنيا همين است؛ نقش دستگاه قضا، يك نقش تعيين كننده و حياتى است؛ ليكن در نظام جمهورى اسلامى كه مبناى نظام و مشروعيت نظام متكى است به حق و عدل - اين پايهى اساسى نظام ماست - دستگاه قضا حساسيت مضاعفى پيدا ميكند. (۱)
از بيانات رهبر انقلاب به خوبي و روشني مشخص است كه دستگاه قضا و حيثيت آن، از اهميت بسيار بالايي در نظام جمهوري اسلامي برخوردار است، و اين همانا به خاطر جهانبيني ما و نگاه اعتقادي مردم ماست.
حضرت آيتالله خامنهاي در تبيين اهميت دستگاه قضا در كشور، آن را مسئول رساندن نظام به بخش وسيعي از اهداف خود ذكر كرده و ميفرمايند:
قوهى قضائيه يعنى آن دستگاهى كه بخش عظيمى از مقاصد نظام جمهورى اسلامى بستگى به كارآئى آن قوه و كاركرد آن دارد. مسئلهى عدالت، مسئلهى احقاق حق، مسئلهى قانونگرائى، ايستادگى در مقابل زورگو، متجاوز، سوءاستفادهچى، دادن احساس امنيت و آرامش و طمأنينه به مردم در زندگى، چيزهايى نيست كه در نظام جمهورى اسلامى به چشمِ كماهميت بشود به آنها نگاه كرد. اين وظائفى است كه متوجه به قوهى قضائيه است؛ قوهى قضائيه متكفل و متعهدِ اين كارهاست. (۲)
حال با توجه به جايگاه رفيعي كه براي قوه قضاييه در كشور ترسيم ميشود، به خوبي مشخص است كه اگر به هر دليلي اين دستگاه در معرض اتهام قرار گيرد چه اتفاق ناخوشايندي و لطمات جبران ناپذيري به نظام وارد ميشود. رهبر انقلاب نقش مهم دستگاه قضايي در امنيت همه جانبه مردم را يادآور شده و معتقدند: « دادن امنيت به مردم يك پايهى مهمش روى دوش قوهى قضائيه است. چه امنيت اجتماعى، چه امنيت اقتصادى، چه امنيت اخلاقى، چه امنيت حيثيتى. » (۳) با اين بيان نيز مشخص است كه حافظ و تأمين كننده امنيت در كشور و براي مردم، آن هم امنيتي در تمامي جوانب، به عهده قوه قضاييه است؛ يعني اين دستگاه قضاست كه با رفتار خود و حمايتي كه از آن بايد صورت گيرد مسئول ايجاد حس امنيت در ميان شهروندان است؛ با اين تفاسير روشن است كه اگر اين ملجأ و پناه مورد اتهام و هتك حيثيت قرار گيرد چه بلاي جبران ناپذيري بر سر نظام وارد خواهد آمد.
۳. اعتماد مردم به دستگاه قضا
يكي از مهمترين كارويژههاي دستگاه قضا اين است كه چنان با مردم و مشكلات آنان رفتار نمايد كه حس اعتمادي نسبت به اين قوه براي مردم ايجاد شود. دستگاه قضا با تلاش فراوان خود و رسيدگيهاي عادلانه ميتواند به عنوان معتمَد مردم معرفي شود؛ رهبر انقلاب نيز ايدهآل دستگاه قضايي را تبديل شدن آن به ملجأ واقعي و پناه و مورد اعتماد مردم معرفي كرده و معتقدند:
يك نكتهى ديگر در كنار اين، عبارت است از اين كه ما - يعنى مجموعهى قوهى قضائيه - همهى اين فعاليتها را براى اين انجام ميدهيم كه قوهى قضائيه بتواند جايگاه شايسته و سزاوار خود را در جامعهى اسلامى، در عمل مردم، در واقعيت زندگى، در ذهن مردم پيدا كند، مردم در كنار قوهى قضائيه احساس امنيت كنند. من يك بار عرض كردم، غايت مطلوب براى قوهى قضائيه در عرصهى عملى اين است كه وضع قوهى قضائيه به آنجا برسد كه هر كسى در كشور، در جامعهى اسلامى احساس كرد كه كسى ميخواهد به او ظلم كند يا كسى به او ظلمى كرده است، تعدىاى كرده است، دلخوش باشد به اينكه به قوهى قضائيه مراجعه ميكنم و مشكل را برطرف ميكنم. اين احساس بايد در مردم به وجود بيايد. همه احساس كنند كه با مراجعهى به قوهى قضائيه به حق خودشان ميرسند. اين حالت بايد در جامعهى اسلامى به وجود بيايد... اين احساس بايد به مردم دست دهد؛ يعنى مردم بفهمند كه قوهى قضائيه متكفل استقرار عدالت است؛ اين بايد حاصل شود. همهى اين مقدمات براى اين است كه اين حالت در جامعه به وجود بيايد. (۴)
هدف از نقل اين جملات از رهبر انقلاب تبيين اهميت دستگاه قضا و نقش آن در جامعه است؛ از آنجا كه مهمترين پشتوانه جمهوري اسلامي در كشور، پشتوانه مردمي آن است، و دستگاه قضا نيز وظيفه اي در جهت ايجاد اعتماد به مردم را دارد؛ در مييابيم كه اگر اين دستگاه اعتماد ساز براي نظام را مورد لجن پراكني قرار دهيم چه خدمت بزرگي به استكبار و چه ضربه اي به نظام اسلاميمان زده ايم.
قسمتي از ايجاد اين اعتماد به خود قوه قضاييه برميگردد؛ اين امر در بيانات رهبر انقلاب نيز روشن است؛ ايشان معتقدند « قوهى قضائيه به دو عامل نياز دارد تا بتواند موفق باشد. در هر نظامى، در هر اجتماعى، قوهى قضائيه حل و فصل كنندهى اختلافات و حاكم كنندهى عدل در مقابل ظلم و تجاوز و فساد و اينهاست. براى اينكه قوهى قضائيه در اين هدف والا موفق بشود، به دو چيز احتياج دارد: يكى قدرت و اقتدار - كه بايد قوى باشد - دوم، اعتماد؛ يعنى مردم بايد به او اعتماد داشته باشند. قوهى قضائيه اين دو چيز را نياز دارد... ركن دوم - كه اعتماد مردم است - با تأمين عدالت امكانپذير خواهد شد، با عمل دقيق و حكيمانهى به قانون تأمين خواهد شد. مردم بايد اعتماد پيدا كنند. وقتى ديدند كه قوهى قضائيه به قول خود در اجراى عدالت عمل ميكند، اطمينان پيدا ميكنند... يك حالت اعتمادى به قوهى قضائيه به وجود مىآيد. اين اعتماد لازم است». (۵)
در كنار ايجاد اين حس اعتماد به قوه قضاييه كه پشتوانه اصلي اين دستگاه در هر كشوري مخصوصا كشور خود ماست، البته ديگراني نيز وظيفه دارند كه هم مراقب حفظ اين حس اعتماد باشند و هم اينكه خود زمينه را براي از بين بردن اين حس اعتماد بوجود نياورند؛ اتفاقي كه در ايام مختلف توسط افراد مختلفي رخ داد و هزينههايي را نيز بر نظام مقدسمان تحميل كرد. گاه بني صدر سردمدار اين جريان شد؛ گاه آيتالله منتظري و گاه افراد ديگر...
۴. هدف دشمن: سلب اعتماد مردم از دستگاه قضا
ايجاد بياعتمادي نسبت به نظام بوسيله ايجاد بياعتمادي نسبت به مسئولين امري است كه هميشه در دستور كار دستگاه استكبار قرار داشته است تا به اهداف خود برسند؛ بالتبع در نظام اسلامي ما كه پشتوانه مردمي از مهمترين اركان شكست ناپذيري آن است، سلب اعتماد مردمي و از بين بردن اين پشتوانه، براي دشمنان هميشگي اين مرز و بوم در اولويت اول قرار ميگيرد. رهبر انقلاب نيز به اين امر هشدار داده و فرمودهاند: « يكى از كارهائى كه دشمن ميكند، بىاعتماد كردن مردم نسبت به مسئولين است. ما بايد مواظب باشيم خودهامان جورى حرف نزنيم كه مردم به مسئولين كشور، مسئولين دولتى، مسئولين قضائى، مسئولين قوهى مقننه بىاعتماد بشوند؛ كه اين بىاعتمادى ناحق است؛ دشمن اين را ميخواهد. ما نبايد خودمان عمل كنيم». (۶)
هشدار صريح رهبر انقلاب به عناصر داخلي و مسئولين كشوري، پيرامون عدم ابراز نظراتي كه باعث سلب اعتماد مردم از مسئولين گردد، هشداري براي هميشه است. ايشان بار ديگر بر اهميت بازي نكردن در زمين دشمن، اشاره كرده و فرمودند « به عناصر سياسى داخلى هم دوستانه نصيحت مىكنم؛ مراقب باشند، طورى حرف نزنند، طورى موضعگيرى نكنند كه به مقاصد دشمن در اين جنگ روانى كمك شود؛ به دشمن كمك نكنند. امروز هر كس كه مردم را نااميد كند و به خود، به مسئولين و به آينده بىاعتماد كند، به دشمن كمك كرده. امروز هر كس كه به اختلافات دامن بزند - هر نوع اختلافاتى - به دشمن ملت ايران كمك كرده». (۷)
اهميت حفظ اعتماد مردم به مسئولين را رهبر انقلاب بارها و بارها متذكر شده و قائل به لزوم حفظ اين اعتماد در تمامي عرصهها و توسط تمامي اشخاص بودند. ايشان در اين زمينه كه برخي رفتارها عليه حالت اعتماد مردم و ضد اعتماد است، درباره ايجاد تشكيك در اعتماد مردم نسبت به قوه قضاييه در ديدار با مسئولين اين قوه فرمودند:
يك چيزى كه ضد حالت اعتماد مردم است، اين است كه افرادى عليه قوه - چه اين قوه، چه قوهى مجريه يا قوهى مقننه - بنا كنند تشكيك كردن. عادت بدى پيدا شده است - البته اين جديد هم نيست، اينها هميشه بوده است؛ ... اين عادت بد، تشكيك كردن در گزارشهاست. قوهى قضائيه گزارش ميدهد، يك نفر مىآيد ميگويد كه از كجا معلوم اينها راست است. يك شبههاى به وجود مىآورد... نميشود زحمات يك مجموعهى انسانىِ فعال را با يك ان قلت بيجا و القاء شبههى بىمورد، همه را انسان زير پا له كند؛ اين غلط است. البته جلوى حرف كسانى كه اختيار حرف زدن خود را ندارند، نميشود گرفت؛ اما مسئولان متوجه باشند. رسانههائى كه احساس مسئوليت ميكنند، متوجه باشند؛ بىدليل گزارشهاى رسمى مسئولان برجستهى نظام را زير سؤال نبرند. هم در قوهى قضائيه اين حرف هست، هم در قوهى مجريه اين حرف هست، هم در قوهى مقننه اين حرف هست. زير سؤال بردن فعاليتها، زحمات را ضايع ميكند. انسان مىبيند اين ايام در مورد آمارهاى قوهى مجريه خدشه ميكنند، در مورد اظهارات و آمارهاى قوهى قضائيه خدشه ميكنند، در مورد اقدامهاى مثبت و فعاليتهاى خوب قوهى مقننه و مجلس القاء شبهه ميكنند؛ اين، اعتماد مردم را از بين ميبرد. ما به عنوان كسى كه مستمع و شنونده و مخاطب اين گزارشهاست، بايد هوشيارانه نگاه كنيم، اما گزارشها را تلقى به قبول كنيم. بايد تلقى به قبول كنيم. البته در مواردى ممكن است يك آمار دروغ، آمار غلط، آمار اشتباهى هم داده شود؛ اين را نبايد تعميم داد و شبهه كرد؛ اين، اعتماد مردم را از دستگاههاى نظام، از بدنههاى نظام سلب ميكند، ضايع ميكند. مسئولين به اين نكته توجه داشته باشند. بنابراين، اين اعتماد هم خيلى مهم است. (۸)
۵. ضربه به دستگاه قضا؛ لطمهاي جبران ناپذير
با تبيين اهميت ويژه دستگاه قضا و نقش برجستهاي كه در ايجاد اعتماد در مردم نسبت به نظام دارد، به نظر ميرسد به همان اندازه، لطمه زدن به حيثيت و اعتبار اين قوه، آسيبزا و مخرب خواهد بود؛ بالتبع هر چه اهميت يك نهاد در يك نظام افزايش يابد، آسيب به آن نيز، جبران ناپذيرتر خواهد بود.
رهبر انقلاب هشدار دادند كه حمله كنندگان به اقتدار دستگاه قضايي، مروجان بيقانوني و ظلم به مستضعفان در كشور هستند:
اساس قوّهى قضائيّه براى حفظ قانون است. امروز بحمد اللّه در كشور ما همهى مسئولان دم از تبعيّت از قانون مىزنند. اين امر بسيار مثبتى است؛ حفظ قانون، رعايت قانون. حفظ و رعايت قانون چگونه تضمين مىشود؟ يك راه تضمين وجود دارد و آن، قدرت قوّهى قضائيّه است. كسانى كه اقتدار قوّهى قضائيّه را آماج حملات خود قرار مىدهند، بدانند كه به بىقانونى و هرجومرج و ابطال و تضييع حقوق ضعفا كمك مىكنند؛ چون قوّهى قضائيّه بازو و پنجهى قدرتمند نظام است، براى اينكه گريبان متجاوز و متخلّف از قانون را بگيرد و او را سر جاى خود بنشاند تا مردم بتوانند در پناه قانون زندگى كنند. پس، اقتدار قوّهى قضائيّه يك اصل است، اما درعينحال اين اقتدار بايد به نحوى باشد كه اعتماد مردم جلب شود (۹)
حضرت آيتالله خامنهاي آسيب رساندن به حيثيت دستگاه قضايي را ضربه اي جبران ناپذير توصيف كرده و معتقدند « خدشه وارد آوردن به حيثيّت دستگاه قضائی، يكى از مضرترينِ ضربهها بر نظام زندگى مردم است و مىشود گفت يك جنايت است.» (۱۰) ايشان همچنين در حكم انتصاب آيتالله سيدمحمود هاشمي شاهرودي به رياست قوه قضائيه تأكيد كردند كه « تضعيف قوهى قضائيه از سوى هيچكس پسنديده و پذيرفته نيست» (۱۱)
رهبر انقلاب همچنين هشدار دادند كه گاهي به بهانه انتقاد عدهاي به تخريب دستگاه قضايي كشور بر ميخيزند كه با اين كار خود بيشتر آب به آسياب دشمن ميريزند؛ ايشان عنوان كردند كه در برخي موارد مشاهده ميشود كه انگيزههاي سياسي در پشت اين قضاياست كه اين امر بسيار ناپسند است. رهبر انقلاب تأكيد كردند كه تعميم يك اشتباه قضايي به كل دستگاه قضا امري مذموم و غلط است:
انتقاد در جامعه چيز خوبى است؛ زيرا انتقاد موجب مىشود انتقاد شونده بتواند نقاط قوّت و ضعف خود را بفهمد و همچنين ناظران صحنه بتوانند بفهمند. اين به پيشرفت كار كمك مىكند. ليكن انتقاد، غير از عيبجويى، آن هم عيبجويىِ خصمانه است. نبايد قوّهى قضائيّه را تضعيف كرد. قاضى براى اينكه بتواند در جايگاه پيغمبر، درست و با استقرار بنشيند و عمل كند، احتياج دارد كه مورد حمايت نظام باشد؛ بايد احساس كند كه حمايت و تقويت مىشود و در چشم مردم داراى منزلت است. قاضى، منزلت در نظر عموم و حمايت از سوى مسئولان را لازم دارد. اگر باب انتقادهاى غير منطقى و خصمانه و عيبجويانه و احياناً با انگيزههاى سياسى به سمت قوّهى قضائيّه باز شد به اين هر دو نياز ضربه خواهد خورد: قاضى و دستگاه قضاء از چشم مردم مىافتد و حمايت مسئولان را هم از دست مىدهد. آنوقت ما چطور در اين فضا توقّع داشته باشيم كه قاضى بيايد با شجاعت بايستد و يك ظالم و متخلّف از قانون را- كه هم زور و هم زر دارد- به پاى ميز محاكمه بكشاند و هيچگونه تحت تأثير او قرار نگيرد؟ (۱۲)
رهبر انقلاب همواره تذكر ميدهند كه سختي تحمل قانون، در مواردي هم كه قانون، مطلوب ما نيست، به مراتب آسان تر از بي قانوني است؛ امري كه ممكن است با تضعيف دستگاه قضا در كشور رخ دهد. ايشان همچنين متذكر شدند كه دشمن به هر طريقي ميخواهد زمينه دل كندن مردم از نظام را فراهم آورد؛ جنجالهاي پوچ در مورد حقوق بشر در ايران از اين مصاديق است كه بايد در اين زمينه نيز هشيار بود.
۶. جمعبندي
پشتوانه مردمي نظام، يكي از مهمترين اركان اقتدار نظام در تمامي سطوح داخلي و بينالمللي است؛ دستهاي بسياري در كارند تا زمينه سلب اعتماد مردمي از نظام را فراهم سازند؛ سلب اعتماد از دستگاه قضايي كشور به عنوان يكي از بارزترين زمينههاي ايجاد اعتماد در مردم، از اين موارد است؛ اين امر گاه توسط افراد معلوم الحال در خارج از مرزها صورت ميپذيرد و گاه توسط عمال داخلي آنان. اما گاهي نيز مشاهده ميشود كه افرادي در لباس خيرخواهي، زمينه سلب اعتماد عمومي از دستگاه قصايي را ايجاد ميكنند و دقيقا در همان مسيري كه مطلوب دشمنان است گام برميدارند. بايد هشيار بود هتك حيثيت دستگاه قضايي براي نظام جمهوري اسلامي كه مبنايي عدالت محورانه دارد، ضربهاي سخت و شايد جبران ناپذير باشد. هشدارهاي متعددي از سوي رهبر انقلاب نيز در اين زمينه وجود دارد كه بدان اشاره شد.
منابع:
۱. بيانات رهبر انقلاب در ۷ تير ۸۹
۲. بيانات رهبر انقلاب در ۷ تير ۸۶
۳. همان
۴. بيانات رهبر انقلاب در ۵ تير ۸۷
۵. بيانات رهبر انقلاب در ۷ تير ۹۰
۶. بيانات رهبر انقلاب در ۲۷ مرداد ۸۹
۷. بيانات رهبر انقلاب در ۱ فروردين ۸۶
۸.بيانات رهبر انقلاب در ۷ تير ۹۰
۹. بيانات رهبر انقلاب در ۷ تير ۸۲
۱۰. بيانات رهبر انقلاب در ۷ تير ۸۰
۱۱. حكم انتصاب آيت الله هاشمي شاهرودي به رياست قوه قضائيه ؛ ۲۳ مرداد ۷۸
۱۲. بيانات رهبر انقلاب در ۵ تير ۸۱