تاریخ انتشار :دوشنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۰۸
دست رد تلویحی اسرائیل بر سینه ی رژیم اردوغان پس از درخواست از شهروندان یهودی جهت ممانعت از سفر به ترکیه را می توان آخرین تیر خلاص بر پیکر نیمه جان امپراطوری خود خوانده رجب طیب اردوغان دانست.
چرا اسرائیل دست آغشته در عسل اردوغان را گاز گرفت؟
به گزارش حدید نیوز؛ از ترکیه نوین به عنوان بزرگ ترین میراث بر جای مانده از امپراطوری عثمانی نام برده می شود. به واقع ترک ها که سابقه صدها سال حکومت بر قاطبه منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا و منطقه بالکان را در کارنامه خویش داشته اند، پس از زوال عثمانی و تهاجم دول متفق در خلال جنگ اول بین الملل ناگزیر به مشاهده فروپاشی امپراطوری شدند.

سال های آغازین فروپاشی عثمانی مصادف است با شکل گیری جریان های ملی گرایانه جهت مقابله با تهاجم دول بیگانه، امری که با رهبری مصطفی کمال پاشا ملقب به آتاترک نهایتا به شکل گیری جمهوری لاییک ترکیه انجامید. گذشته ی ناکارآمد امپراطوری عثمانی، رهبران ترکیه نوین را بر آن داشت تا از زمان شکل گیری ترکیه در سال 1923 ( 1302 شمسی) در پی اعمال جدایی دین از سیاست در اتخاذ رویه های داخلی و بین المللی برآیند.

در دوران اقتدار آتاترک و امین و پشتیبان او عصمت اینونو که از آن به عنوان دوران تک حزبی یاد می‌شود، سیمایی از اقتدار سیاسی ملی گرایانه به نمایش گذاشته شد که ابایی از نژادپرستی و ترویج پان‌ترکیسم و به انزوا راندن اسلام و قومیت‌ها نداشت. بعد از یک دوران تک‌حزبی در سال ۱۳۲۹ (۱۹۵۰) حزب دمکرات از گروه سیاسی مخالف قدرت را بدست گرفت و به تعداد احزاب اضافه شد، ولی آزادی سیاسی با دوره‌هایی از کودتاهای نظامیان در سالهای ۱۳۳۹، ۱۳۵۰ و ۱۳۵۹ شکسته شد.

مصطفی کمال پاشا ملقب به آتاترک.

با اتمام جنگ دوم بین الملل و شکل گیری جنگ سرد، ترکیه در کنار برخی دول منطقه هم چون ایران (در زمان شاه)، پاکستان و... در زمره متحدین ایالات متحده آمریکا قرار گرفتند. سیاست های ملی گرایانه و لائیسته آنکارا از زمان شکل گیری ترکیه نوین، این رژیم را به اولین دولت (که اکثریت ساکنین آن مسلمان می باشند) منطقه تبدیل نمود که ماهیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت.

به واقع ترکیه نخستین کشور در جهان اسلام بود که رژیم اشغال گر اسرائیل را در تاریخ ۲۸ مارس ۱۹۴۹ میلادی درست یک سال پس از اعلام موجودیت ، به رسمیت شناخت. در خلال قریب به هفت دهه گذشته نیز، روابط گسترده‌ی سیاسی، علمی، نظامی، اطلاعاتی و تجاری بین دو کشور برقرار بوده است. در دهه ۱۹۹۰ میلادی، دو کشور «متحدان استراتژیک منطقه‌ای» بودند. روابط فوق در حالی است که هم چنان شماری از دولت های منطقه با وجود گذشت دهه ها از پذیرش موجودیت اسرائیل امتناع می ورزند.

عصمت اینونو رئیس جمهور وقت ترکیه در سال 1949 موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت.

نکته حائز اهمیت در روابط میان تل آویو و آنکارا آن است که بر مبنای دکترین پیرامونی بن گوریون (موسس اسرائیل)، صهیونیست ها به دلیل قرار گرفتن در خیل عظیم جهان عرب ( به عنوان دشمنان همیشگی اسرائیل)، ناگزیر به ائتلاف با کشورهای پیرامونی منطقه و غیر اعراب می باشند، از همین روست که اسرائیل در خلال های سه دهه اول شکل گیری (تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران) بزرگترین متحد منطقه ای ایران، ترکیه و اتیوپی محسوب می شود.

ترکیه نیز به دلیل سیاست های لائیسته حاکم در کنار نیازمند بودن به علم، تکنولوژی و سلاح های اسرائیل و هم چنین بهره برداری از نفوذ یهودیان در اروپا و آمریکا در راستای نزدیکی بیش از پیش با اسرائیل گام برداشته است.

افول آرمان آتاترک

برآورد تحولات ترکیه در دهه های هشتاد و نود میلادی حکایت از روند رو به رشد جریان های اسلامی نزدیک به اخوان المسلمین در سطح این کشور است، گروه هایی که به محض نزدیکی به قدرت یا استیلا بر آن با واکنش مختلف نظامیان اعم از کودتا یا بازداشت به بهانه ی آن چه حراست از میراث آتاترک می نامیدند مواجه می شدند.

تا پیش از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، عموم جریان های مذهبی در صورت قدرت گیری با کودتای نظامیان مواجه می شده اند.

برآورد می شود که مقامات آمریکایی با اشراف بر این مسئله و جهت ممانعت از قدرت گیری مسلمانان از طرقی نظیر آن چه در انقلاب ایران صورت پذیرفت بر آن شدند با اعمال فشار بر نظام حاکم زمینه فعالیت آزادانه تر گروه های اسلامی در این کشور را فراهم آورند. در این میان بر دامنه نزدیکی خویش به گروه های اسلامی یا شبه اسلامی افزودند.

ایجاد اندک منفذهایی برای فعالیت سیاسی موجب پیروزی خیره کننده حزب عدالت و توسعه، حزبی نزدیک به راست میانه با نگرش های نسبتا مذهبی در سال 2002 شد، روندی که به مرور بر قدرت و نفوذ حزب افزود و موجب قدرت گیری بلامنازع آن ها در اواخر دهه اول هزاره ی سوم شد. اردوغان، عبدالله گل، علی بابا جان، فتح الله گولن، احمد داوود اوغلو و... به آرامی و بدون آن که زمینه حساسیت نظامیان را فراهم نمایند توانستند قدرت را قبضه نمایند. قدرت گیری بیش از پیش آنان و خلع سلاح مخالفین موجب آشکار شدن دو چندان اندیشه های حاکم بر ذهن رهبران حزب گردید.

حزب عدالت و توسعه در یک دهه اول فعالیت سیاسی خویش کارنامه مثبتی از خود بر جای گذاشت و توانست ترکیه را از کشوری در حال ورشکستگی نجات داده و ضمن توسعه، درآمدزایی و سرمایه گذاری خارجی، عملا آن را به یکی از بیست قدرت اقتصادی جهان بدل نماید.

در عرصه ی منطقه ای حزب با استراتژی به صفر رساندن معضلات با همسایگان آغاز به کار کرد و توانست در کمتر از ده سال ضمن ارتقای روابط اقتصادی-سیاسی با همسایگانی چون عراق، سوریه و ایران در راستای رفع خصومت با ارمنستان، یونان و قبرس کوشیده و زمینه آغاز گفتگوها با گروه مسلح کردهای ترکیه موسوم به پ ک ک را فراهم آورد. رخدادهایی که ترکیه را به الگویی موفق برای سایر کشورهای منطقه و دول جهان سومی تبدیل نموده بود.

مناطق کردنشین ترکیه.

حزب عدالت و توسعه با آگاهی نسبت به پیامدهای چنین سیاستی و جهت کسب محبوبیت بیش از پیش در منطقه به سراغ مسئله فلسطین نیز رفته و با طرح آن خواستار برقراری نوعی از عدالت میان طرفین فلسطینی و اسرائیلی شد. خواستگاه مشترک حماس حاکم بر نوار غزه و حزب عدالت و توسعه که هر دو شاخه های اخوان المسلمین می باشند، عملا ترکیه را به حمایت تلویحی از این گروه فلسطینی ضمن تاکید بر برسمیت شناختن اسرائیل سوق داد.

حملات مرگبار اسرائیل به غزه در سال 2008 موجب انتقادات تند و تیز مقامات ترکیه را فراهم آورد تا آن جا که اردوغان در اجلاس داووس و در حضور شیمون پرز رئیس وقت رژیم صهیونیستی، اسرائیل را رژیمی کودک کش نامید. دولت ترکیه جهت افزایش جایگاه خویش نزد افکار عمومی اسلامی و در راستای توجه بیش از پیش به معادلات منطقه ای در سیاست جدیدش به حمایت از کشتی ترکیه ای موسوم به مرمره پرداخت که در راستای شکستن حصر نوار غزه به سوی این باریکه حرکت نمود. رخدادی که بر خلاف تصور مقامات آنکارا با واکنش شدید صهیونیست ها و حمله ی آنان به کشتی های اعزام همراه بود.

حمله لفظی اردوغان به شیمون و کودک کش لقب دادن رژیم اسرائیل، او را به چهره ای محبوب در جهان اسلام تبدیل نمود.

این کشتی‌ها از کشورهای آمریکا، یونان، فرانسه، ایتالیا، آلمان، مالزی و ونزوئلا، همراه با شماری از فعالان حقوق بشر، نمایندگان جامعه مدنی و خبرنگاران بودند. از جمله افراد این کاروان، شیخ رائد صلاح، رئیس جنبش اسلامی و حنین زعبی، عضو کنست مجلس نمایندگان اسرائیل بودند.

حمله اسرائیل به کاروان موسوم به آزادی که شامل شش کشتی حامل ۶۶۳ فعال حامی فلسطینیان از ۳۷ کشور بود در تاریخ ۳۱ مه ۲۰۱۰ توسط کماندوهای واحد شایتت ۱۳ ارتش اسرائیل صورت گرفت. این حمله در آب‌های آزاد و در شرایطی انجام شد که این کشتی قصد شکستن محاصره دریایی نوار غزه و رساندن کمک‌های بشردوستانه را داشت. ده مسافر روی کشتی اصلی، ماری مرمره، طی زد و خوردی که در نتیجه ورود کماندوها به سطح کشتی درگرفت کشته شدند.

 

حمله به کشتی ماوی مرمره به تیرگی روابط دوستانه ترکیه و اسرائیل منجر شد.

شورای امنیت سازمان ملل متحد اقداماتی را که منجر به مرگ حداقل ۱۰ غیرنظامی و زخمی شدن بسیاری شد محکوم کرد، و خواستار «یک تحقیق سریع، بیطرفانه، موثق و شفاف مطابق با استانداردهای بین‌المللی» شد، این در حالی بود که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، برای تلفات ابراز تأسف کرد و گفت که این اتفاق نشان دهنده یک مورد آشکار دفاع از خود نیروهای دفاعی اسرائیل است،

در پی این حمله، مقامات بلندپایه ترکیه نشست اضطراری تشکیل دادند. همچنین وزارت خارجه ترکیه، سفیر اسرائیل را در آنکارا فرا خواند. وزارت امور خارجه ترکیه با محکوم کردن شدید حمله اسرائیل به ناوگان آزادی تصریح کرد اسرائیل با این اقدام غیر انسانی و هدف قرار دادن غیر نظامیان نشان داد که اهمیتی به حیات انسان‌ها و تلاش‌های صلح دوستانه نمی‌دهد.

صهیونیست ها حمله به ناوگان آزادی را دفاع از خود نامیدند!

رجب طیب اردوغان و سایر مقامات ترک با کاهش شدید مناسبات اقتصادی، نظامی و سیاسی با اسرائیل، شرط رفع آنان را عذرخواهی صریح صهیونیست ها اعلام نمود، امری که نه تنها تا کنون صورت نپذیرفته بلکه در همان مقطع با گستاخی اسرائیلی ها نیز همراه بود تا آن جا که یوزی دایان، معاون سابق ستاد مشترک ارتش اسرائیل در گفتگویی با رادیو ارتش اسرائیل عنوان کرد که در صورتی که رجب طیب اردوغان بخواهد با یکی از کشتی های ناوگان رزمی ترکیه خود را به نوار غزه برساند، ما کشتی وی را محاصره نمی‌کنیم، بلکه آن را غرق می‌کنیم.

پاشنه آشیل ترکیه

وقوع تحولات موسوم به بیداری اسلامی را می توان پاشنه آشیل ترکیه و حزب رجب طیب اردوغان قلمداد نمود. تحولاتی که در آن ترک ها با پیش دستی به حمایت از برخی انقلابیون در سطح منطقه پرداخته و زمینه روی کارآمدن چهره های نزدیک به خود را فراهم آوردند.

قمار اردوغان بر حمایت از برخی گروه ها در منطقه، اگرچه می توانست موجب برآورده شدن آرمان های او مبنی بر احیای قدرت ترکیه در میان ملل اسلامی را فراهم آورد، اما ورق تحولات بازگشته و عملا همه چیز بر علیه ترکیه برگشت خورد.

در مصر و تونس در ابتدای امر جنبش اخوان المسلمین که حمایت اردوغان را پشت سر خویش احساس می نمود توانست قدرت را قبضه کنند، با این حال تحولات در لیبی، یمن و سوریه خلاف خواست ترک ها پیش رفت. مداخله بیش از پیش اردوغان در سوریه ضمن بر هم زدن روابط اردوغان با اسد (سوریه یک روابط حسنه با ترکیه داشت)، موجب تیرگی روابط آنکارا با تهران، مسکو و حزب الله به عنوان هم پیمانان اسد را در بر داشت و همین امر بخشی از سیاست های کارساز وزارت خارجه ترکیه را به محاق برد.

اردوغان را می توان بزرگترین بازنده تحولات منطقه دانست. رژیم تحت رهبری او تا مرز رویارویی نظامی با روسیه پیش رفته است.

سقوط محمد مرسی در مصر و روی کارآمدن نظامیان ضد ترکیه ای در این کشور و قدرت گیری لیبرال ها در تونس را می توان نقطه ی عطفی در سقوط جایگاه ترکیه در منطقه داشت، با این حال سماجت های اردوغان و عدم عقب نشینی وی از مواضع پیشینش موجب تا لطمات وارده بدین سطح نماد.

اختلاف ها بر سر سوریه عملا بخش عمده ای از پتانسیل دستگاه سیاست خارجی ترکیه را به خود مشغول نمود. قدرت گیری گروه های تروریست هم چون القاعده و داعش زمینه نابسامانی منطقه را موجب شده است. در چنین فضایی کردهای سوری که نزدیک به پ ک ک (حزب کارگران کردستان ترکیه) بودند توانستند قدرت را در شمال سوریه و در مناطق هم مرز با ترکیه بدست آورند. نگرانی ترکیه از قدرت گیری حزب اتحاد دموکراتیک (پ ی د) موجب بالا گرفتن تنش ها شده و صلح میان کردهای ترکیه و دولت مرکزی را نیز بر هم زد. در این میان و به دلیل تنش های مذهبی منطقه، روابط اردوغان نه تنها با ایران و سوریه، حزب الله، مصر، تونس، یمن، اسرائیل، کردهای منطقه و لیبی بهبود نیافته بلکه دولت مرکزی عراق نیز به صف مخالفین ترکیه پیوسته و روابط نسبی حاکم بر میان آنکارا و ایروان (ارمنستان) نیز خدشه دار شده است.

شبه نظامیان وابسته به پ ی د موسوم به یگان های مدافع خلق، شاخه سوری پ ک ک توانسته اند قدرت را در مناطق کردنشین سوریه قبضه نماینداردوغان یگان های مدافع خلق را تروریست خوانده و از آمریکا خواسته است از میان ترکیه و آن ها یکی را برگزیند. آمریکا نیز خواستار توقف حملات به سوی نیروهای کرد در سوریه شده است.

برآیند تحولات منطقه نشان می دهد که رژیم اردوغان در طول قریب به 15 سال حکومت بر ترکیه، هیچ گاه به مانند امروز در انزوا و ضعف قرار نگرفته و بیم آن می رود که دولت وی که با هزار دوز و کلک و به کمک تبصره های قانونی توانسته 50 درصد آرا (به دلیل مخالفت های گسترده از سوی احزاب ناسیونالیسم، سکولار، چپ و کردها با وی) را در پارلمان کسب نماید در آینده ای نه چندان دور ساقط شود.

روابط آمریکا و ترکیه اکنون و بیش از هر زمانی رو به تیرگی گذارده است. 

سرایت ناامنی در ترکیه که انفجارهای اخیر در استانبول و آنکارا از مصادیق آن هستند در کنار حملات لفظی میان مقامات این کشور با سران روسیه، آمریکا، آلمان و فرانسه، عملا ترکیه را بدون متحد قرار داده است. هم اکنون تنها این دولت عربستان سعودی و متحدینش در شورای همکاری خلیج فارسند که در کنار ترکیه باقی مانده اند.

یگان های مدافع خلق از معدود گروه هایی بوده اند که از حمایت های آمریکا و حملات هوایی ائتلاف ضد داعش منتفع شده اند. گفته می شود خواست آمریکا مبنی بر تجزیه منطقه در آینده و تشکیل کشوری کرد نشین از اهداف ایالات متحده در حمایت از گروه های کرد می باشد.
دست درازی به سوی اسرائیل

در تحلیل سقوط جریان اخوان المسلمین در منطقه برخی ناظرین بین المللی بر این باورند که روی گردانی آمریکا از اهداف اخوان المسلمین و نگرانی نسبت به پیامدهای آن نقش بسزایی در کنار اشتباهات این گروه پس از قدرت گیری ایفا نموده است. نگاهی به سخنان اردوغان و حملات وی به اوباما در خلال سقوط حکومت محمد مرسی خود گواه تایید این نظریه است، لذا گمان می رود که آمریکایی ها بر خلاف رویکرد یک دهه اخیرشان در حمایت از اردوغان ناامید شده و با گفتگو با سایر قدرت های داخلی نظیر لائیک ها، چراغ سبز را برای قدرت گیری شان از طرق مختلف نظیر کودتا و یا دموکراتیک فراهم آورند.

رجب طیب اردوغان با آگاهی نسبت به انزوای خود ساخته در پی رفع آن بر آمده و بر خلاف سماجت همیشگی اش و در اولین گام در راستای بهبودی روابط با اسرائیل بدون هیچ گونه عذری خواهی بابت حادثه کشتی مرمره حرکت نموده است.

از اردوغان به عنوان پدرخوانده جریان های سلفی در سوریه نام برده می شود.

رسانه های منطقه در روزهای اخیر از برقراری روابط حسنه میان تل آویو و آنکارا خبر داده اند. روز جمعه، ۲۰ فروردین، یک مقام وزارت خارجه ترکیه گفت که مذاکرات هیات‌های اعزامی این کشور و اسرائیل در مورد عادی سازی روابط پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته و دو طرف به دستیابی به توافق نهایی نزدیک شده‌اند. آخرین دور مذاکرات در لندن برگزار شده و انتظار می‌رود مذاکره کنندگان دو کشور در جلسه دیگری در آینده نزدیک، توافقنامه مربوطه را نهایی کنند.

در انفجارهای ۱۹ مارس استانبول، سه اسرائیلی کشته شدند.

به گفته منابع وزارت خارجه ترکیه، هیات اعزامی این کشور به نشست لندن شامل یکی از معاونان این وزارتخانه بود و یکی از مشاوران بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل هم سرپرستی هیات اعزامی آن کشور را برعهده داشت. ظاهرا نخستین دور مذاکرات محرمانه در ماه دسامبر سال گذشته برگزار شد و دور بعدی مذاکرات هم در ماه فوریه در ژنو صورت گرفت. در همان ماه، منابع ترکیه گفتند که دو کشور به سوی دستیابی به توافق پیش می‌روند.

پلیس ترکیه در برابر کنیسه یهودیان در استانبول.

این اظهارات در حالی است که مقامات اسرائیلی هم چنان از توضیحی صریح در این با امتناع ورزیده اند. در رابطه با چرایی سیاست کنونی اردوغان و عدول از مواضع و شروط پیشینش من جمله رفع محاصره اقتصادی از غزه می توان گفت که نگرانی از تزلزل جایگاه سیاسی اش، عملا او را به برقراری رابطه سطح بالا با اسرائیل متمایل ساخته تا ضمن بهره مندی از مناسبات اقتصادی از این رهگذر (مناسباتی که بواسطه اقدامات سیاسی اردوغان در منطقه به مخاطره افتاده است) شرایط را برای پادرمیانی صهیونیست ها جهت ارتقای روابط آنکارا با واشنگتن و حتی مسکو را فراهم آورد.

رژیم اسرائیل و لابی های وابسته به یهودیان را می توان صاحب نفوذترین قدرت در تعیین سیاست های آمریکا دانست تا آن جا که از اسرائیل به عنوان ایالت پنجاه و یکم آمریکا نام برده می شود. یهودیان علاوه بر آمریکا از دوستی بالایی نیز با روسیه برخوردارند.

اردوغان جهت ممانعت از غرق شدن در باتلاق منطقه و جهت کاستن از فشارها در راستای برقراری روابط گسترده با اسرائیل برآمده است.

وخامت روابط ترکیه با روسیه از زمان حضور نظامی آن کشور برای حمایت از دولت سوریه و سرنگونی یک هواپیمای جنگی روسی به ادامه طرح اقتصادی مشترک بین دو کشور آسیب زده و اسرائیل می تواند در این زمینه به ترکیه کمک کند. همچنین، روسیه تامین کننده عمده گاز مورد نیاز ترکیه است و ممکن است دولت ترکیه در نظر داشته باشد با خرید گاز از اسرائیل، وابستگی به روسیه را کاهش دهد.

اختلاف بین ترکیه و برخی دیگر از کشورهای منطقه به خاطر موضع گیری‌های متفاوت آنها در قبال بحران‌های منطقه نیز ممکن است در زمینه احیای روابط دوستانه با اسرائیل موثر بوده باشد. ترک ها احتمالا برآنند در ازای تحقق خواسته های شان زمینه شرایط گفتگو میان حماس و اسرائیل را فراهم آورده و بخشی از درآمدهای خود را به خرید کالاهای اسرائیلی اختصاص دهند.

سیاست های اردوغان موجب تیرگی روابط آنکارا به اکثر کشورهای منطقه و جامعه ی بین المللی شده است.

وقتی اسرائیل، ترکیه را تحقیر می کنند

کمتر از 24 ساعت از انتشار خبر آغاز دور جدیدی از گفتگوها میان ترکیه و اسرائیل جهت ارتقای روابط فی مابین نگذشته است که اسرائیلی ها با انتشار بیانیه ای ضمن نشان دادن بی میلی خود به برقراری روابط سطح بالا با ترکیه، رژیم اردوغان را تحقیر و به استهزا قرار دادند.

اداره ضد تروریسم اسرائیل در بیانیه ای به شهروندان این رژیم در باره سفر به ترکیه هشدار داده و از شهروندان این اسرائیلی که در ترکیه هستند، خواسته است تا این کشور را ترک کنند. این نهاد دولتی در بیانیه‌ای نسبت به "خطرات فوری" برای شهروندان اسرائیل در ترکیه هشدار داده است. این هشدار چند هفته پس از کشته شدن سه اسرائیلی در انفجار انتحاری استانبول صورت می‌گیرد.

گویا مقامات اسرائیلی بر خلاف مقامات ترک تمایلی به ارتقای روابط فی مابین ندارند. گفته می شود که صهیونیست ها نیز هم چون آمریکایی ها از سیاست های اردوغان مبنی بر تشدید بی ثباتی در منطقه که می تواند دامان اسرائیل را نیز بگیرد نگرانند. تصویر فوق جدیدترین نقشه ی سوریه را نشان می دهد که حکایت از بی ثباتی مفرط حاکم بر این کشور است: نیروهای قرمز رنگ وفاداران به بشار اسد هستند، قسمت های سبز رنگ تحت تصرف نیروهای مخالف اسد است (سکولارها)، مناطق زرد رنگ تحت سیطره کردها و مناطق مشکی و طوسی نیز تحت تصرف جبهه النصره و داعش قرار دارد.

اداره ضدتروریسم اسرائیل در این بیانیه با هشدار نسبت به خطر فوری حملات در کلیه اماکن گردشگری ترکیه از شهروندان اسرائیل خواسته است تا از سفر به ترکیه خودداری کنند. انتشار این بیانیه در حالی است که ساعاتی پیش از آن،  وزارت امور خارجه ترکیه از بهبود روابط میان دو کشور خبر داده و گفته بود به زودی روابط عادی دیپلماتیک میان اسرائیل و ترکیه برقرار می‌شود.

بخش عمده ای از تلاش های ترکیه جهت ارتقای سطح روابط با اسرائیل را می توان جهت جذب توریست های یهودی قلمداد کرد، چرا که موج حضور گردشگران در این کشور با افزایش ناامنی ها و تحریم های وضع شده از سوی روسیه به نحو چشمگیری کاسته شده است. در انفجارهای ۱۹ مارس استانبول، سه اسرائیلی و یک ایرانی کشته شدند و ۳۹ نفر هم زخمی شدند.

به واقع انتشار این بیانیه آن هم بلافاصله پس از اظهارات مقامات ترک نمی تواند بی هدف قلمداد شود. برآیند مواضع اسرائیل در قبال ترکیه و تحولات منطقه نشان می دهد که از نگاه مقامات اسرائیلی هم چون آمریکایی ها تاریخ مصرف اردوغان و افکار نزدیک به او به پایان رسیده است. به باور صهیونیست ها اردوغان نشان داده که در صورت قدرت گیری در راستای توسعه دیکتاتوری خود در منطقه گام بر داشته و می تواند حتی خلاف نظر آن ها حرکت نماید.

مناطق سه گانه کرد نشین سوریه در تصویر فوق مشخص شده اند، با این حال شبه نظامیان کرد جهت دستیابی به کشوری واحد نیازمند تصرف تمامی مناطق زرد رنگ اند که تا کنون در این امر موفق عمل نموده اند. رژیم اسرائیل از دیرباز روابط حسنه ای با کردهای سوریه و عراق داشته و بزرگترین حامی آن ها جهت تشکیل کشور کردستان محسوب می شود، سیاستی که در نقطه مقابله اهداف اردوغان قرار دارد.

فارغ از موارد یاد شده می توان اذعان نمود که منافع تل آویو و آنکارا در قبال رویدادهای منطقه در موارد زیادی در تعارض با یکدیگر قرار دارد. به طور نمونه در حالی که ترک ها با تشکیل هرگونه کشوری توسط کردها بشدت مخالفت می کنند، اسرائیل را می توان بزرگ ترین حامی کردها و ایده تشکیل کشوری کردی در منطقه دانست، علاوه بر صهیونیست ها جهت گفتگو با طرف فلسطینی متمایل به جناح فتح هستند، این در حالی است که اردوغان تمایل بیشتری به حماس دارد.

بر خلاف آن چه نیز به نظر می آید منافع دو طرف در قبال تحولات سوریه تا حدودی متفاوت می باشد. اردوغان بر آن است تحت هر شرایط ولو قدرت گیری بلامنازع داعش، بشار اسد را ساقط نماید، اما اسرائیلی ها ضمن تمایل به فعالیت و حضور داعش و النصره در منطقه جهت بالا گرفتن منازعات شیعی-سنی، مخالف قدرت گیری یکی از طرفین درگیر و ساقط شدن طرف دیگر هستند، لذا خواهان حضور همه ی گروه ها ولی با قدرت ضعیف هستند. تسلط مطلق داعش بر سوریه، بی گمان می تواند منافع اسرائیل در آینده را به خطر اندازد، چرا که گروه های سلفی نشان داده اند در صورت قدرت یابی به بانیان و حامیان پیشین نیز وفادار نخواهند بود.

تروریست های داعش از فضای متشنج خاورمیانه بهره برده و در حال جولان دادن هستند.

علاوه بر آن سیاست های ترکیه موجب حضور نظامی روز افزون روس ها با تسلیحات مدرن شان نظیر اس-400 (که می تواند امنیت اسرائیل را به مخاطره اندازد) در سوریه و هم چنین فعالیت دو چندان ایرانی ها و حزب الله در این کشور شده، لذا اسرائیل با تداوم رویه فوق که به گفته ی مقامات این رژیم عملا سوریه را به کشوری زیر سلطه ایران و روسیه تبدیل می نمایند مخالف است.

نکته حائز اهمیت دیگر را می توان در روابط دو طرف با مصر جستجو نمود. در حالی که صهیونیست ها به حمایت از رژیم نظامی عبدالفتاح السیسی در قاهره می پردازند، ترک ها ضمن سنگ اندازی در مسیر نظامیان مصری، هم خویش را بر پشتیبانی از مخالفین آن ها من جمله اخوان المسلمین و حماس گذارده است. صهیونیست ها جهت تسلط کامل بر باریکه ی غزه جهت ممانعت از انتقال سلاح به آن، روی حمایت مصری ها حساب باز نموده اند.

لیبرمن نیز اردوغان را به داد و ستد با داعش متهم نموده است!

اختلاف های فی مابین و سرد بودن اسرائیل در پذیرش ارتقای روابط با آنکارا را شاید بتوان در سخنان چندی پیش آویگدور لیبرمن وزیر خارجه پیشین این رژیم و رئیس کنونی حزب اسرائیل خانه ما مشاهده نمود که در سخنان طنز گونه ای تاکید کرد: "نمی توان فرصتی طلبی را با یک سیاست متوازن و هوشمند یکی دانست. اردوغان رهبری یک رژیم افراطی اسلامی است. ترکیه با گروه تروریستی داعش داد و ستد می کند، بر خلاف قوانین بین المللی به خاک عراق حمله می کند و اکنون نیز در درگیری با روسیه به سر می برد."

وی گفته بود:" رابطه با ترکیه، همچنین بر روابط با مصر نیز تاثیر می گذارد و من نمی توانم باور کنم که اردوغان از مواضع خود در موضوع لغو محاصره نوار غزه و سرمایه گذاری های ترکیه در نوار غزه کوتاه بیاید."

 

سعودی تنها کشوری است که هم چنان از روابط گسترده ای با ترکیه بر خوردار است.

http://hadidnews.com/vdccsmq1.2bq1o8laa2.html
منبع : فرهنگ
نام شما
آدرس ايميل شما

كميل
از اسراييل كثيف تر ، اردوغان داعشى است. مرگ بر اردوغان.