آمریکا دل به اين خوش دارد كه از طريق خائنين و عناصر به ظاهر ايراني بتواند اهداف شوم خود را كه از بيرون نتوانسته بود عملياتي كند، از داخل اجرا كند و من كساني را كه دم از اين مي زنند كه بايد با آمريكا ارتباط داشت و اين رابطه از سر گرفته شود را معتقدم اگر نگوييم خائن هستند و به دنبال اجراي دستورات آمريكا، به خاطر كوتاهي بينش و نداشتن تحليل درست و نداشتن مبنا در تحليل و نشناختن انقلاب و ارزش هاي انقلابي چنين موضعي را مي گيرند.

به گزارش حدید نیوز؛ تاریخ ثابت کرده است که شیطان بزرگ هرگز دست از خیانت ها و جنایت هایش برنداشته است. بیش از سی و هفت سال از پیروزی انقلاب می گذرد. هرجا مستحکم ایستادیم، دشمن به عقب رفت، اما ارسال سیگنال ارتباط با ایالات متحده، همواره کشور را با چالش ها و مشکلات عدیده ای روبرو ساخته است. نمونه بارز خنجرزنی از پشت آمریکا در دوران طاغوت و رژیم پهلوی رخ داد. شاه سرسپردگی را با استقلال کشور معامله کرد و در نهایت پشت خود را خالی دید. برای درک بهتر دشمنی های عیان و نهان آمریکا و تلاش برای نفوذ در کشور، گفت و گویی با دکتر محمدحسین رجبی دوانی استاد دانشگاه صورت دادیم. متن کامل این گفت و گو پیش روی شماست:

براساس مستندات تاریخی، آمریکا در پروژه نفوذ به چه شکل سعی دارد ما را به آنجایی برساند که حتی از اصول قانون اساسی خود نیز کوتاه بیاییم و استقلال و آزادی و مقاومت را صرفا در حد واژه های شیک و تشریفاتی سیاسی بنگریم؟

غرب از دير باز زاويه برتري بر تمام مردم جهان و زاويه حاكميت بر كل دنيا را داشته است. زماني هم كه آمريكا بعد از جنگ جهاني دوم توانست قدرت مهم غرب شود اين زاويه را بيشتر مطرح كرد. آن ها به دنبال این هستند كه جهان را تحت سيطره خود در بياورند و تمدن غرب را به عنوان راه نجات بشر و سعادت دنیوی مردم دنیا مطرح كنند، اما انقلاب اسلامي ما اين تفكر را به چالش كشيد و مباني آن را در هم ريخت و تمدن غرب را كه بنياد آن مادي است و بر اساس سود و لذت بيشتر بنا شده و براي رسيدن به اين سود و لذت حاضر به هر جنايت و وسيله اي است به چالش کشید.

غرب به قيمت از بين بردن ديگران براي رسيدن به بهره هاي بيشتر از دنيا تلاش می کند که این پدیده به معنای استكبار است. اما انقلاب اسلامي ما منادي تمدني است كه بر مبناي ارزش هاي اسلامي شكل مي گيرد و حاصل آن برقراري عدل است و وقتي عدل بخواهد برقرار شود، بايد منافع نامشروع مستكبران را از ميان بردارد و حق مستضعفان و محرومان را به آن ها برگرداند. تفكر و تمدن اسلامي كه انقلاب ما بر مبناي آن شكل گرفته سعادت در دنيا و آخرت است، اما نه به قيمت بيچاره كردن ديگران.

همان گونه كه عرض شد اگر عدل برقرار شود همگان بايد بر اين سعادت سهيم باشند و لذا چنين چيزي اگر بخواهد بر جهان گسترش پيدا كند، لازمه اش مقابله با ظلم و دفاع از مظلومان و ستيز با استكبار است،  لذا اصلا اين دو تمدن و تفكر نقطه مقابل هم هستند و آرمان هايشان به شدت متفاوت است.

تمدن غربي براي رسيدن به بهره هاي بيشتر از اين دنيا به هيچ اخلاق و ارزشي پايبند نيست در حالي كه تمدن و تفكر اسلامي براي سعادت اخروي و رسيدن انسان به جايگاه خليفه الهي است و لذا اين دو تفكر و تمدن مقابل هم هستند.

آمريكا اگر چه از نظر قدرت سياسي، نظامي، اقتصادي و فن آوري و علمي بسيار جلو است، اما با توجه به پوچ بودن مباني خویش در برابر مباني انقلاب اسلامي و تمدني كه اين انقلاب مي خواهد به بشريت عرضه كند، خود را شكست خورده مي بيند، لذا به شدت احساس خطر كرد و از همان آغاز انقلاب تلاش كرد كه اين انقلاب را نابود كند و اين نظام را فرو بپاشد اما به لطف خداوند و رهبري هاي حضرت امام و بعد تداوم لطف الهي و رهبري هوشمندانه و مدبرانه و از موضع انقلابي رهبرانقلاب، اين تلاش ها ناكام ماند و آمريكا بعد از آن هر چه كرد تا در برابر اين طرز تفكر و اين نداي ايجاد تمدن نوين اسلامي که نجات بشر و سعادت دنيا و آخرت را خواهان است، موفق به از پا در آوردن نشد. به فرموده رهبرانقلاب آنچه مي توانست كرده است و اگر كاري نكرده نه اينكه نخواسته باشد، بلکه نتوانسته است.

چه شیوه نوینی را در دستور کار خود قرار داده اند؟

آمریکا با ناکام شدن در این عرصه، تلاش کرد تا در پوشش مذاكرات هسته اي و در حوزه قلدرانه اي كه مثلا ما حرف خود را به كرسي نشانديم،ظاهر شود تا فضا را دگرگون و ما را از داخل مورد حمله قرار بدهد. آمريكا تماما برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی، از خارج اقدام كرده است که تنها ناكامي، شكست و تحقير نتیجه این امر بوده است.

آمريكا متوجه شده است كه رفتار غلطي در طول انقلاب اسلامی با ايران داشته كه با کشورمان قطع رابطه كرد، چرا كه اين موضوع باعث شد پوشش آن ها براي داشتن سفارت و رابطه سياسي كاملا قطع شود، لذا از اين جهت و براي نيل به اهداف شومش ضربه خورده است.

آمريكا الان در صدد اين است كه با آن پوشش بتواند به ايران بازگردد و از داخل و با همكاري خوائنين و عناصر و پادوهاي ميداني شان مثل همان عاملان فتنه و جنايت ٨٨ بخواهند كه از داخل به ما آسيب برسانند.

قدرت فرهنگي انقلاب ما و همچنين جاذبه هاي فراوان انقلاب و قدرت نرمي كه داريم دل ها را در جهان به سوي ما جذب كرده است.

نحوه مواجهه آمریکا با جمهوری اسلامی برای نفوذ در کشور به چه شکلی خواهد بود؟

نگراني از اين نيست كه اگر آمريكا وارد كشور شود ما آسيب مي پذيريم و ضربه خواهيم خورد، اما خطري كه وجود دارد این است که خائنينی در داخل هستند كه منتظرند با آن ها همگام شوند و در پوشش عناصر به ظاهر ايراني، آرمان هاي آمريكايي اينجا پياده شود.

مشكل اين است اگر آمريكا به طور مستقيم با ما مواجه باشد و حتي سفارتي داشته باشد كاري پيش نخواهد برد و باز هم ناكام خواهد ماند، اما وقتي ما ديديم در جريان فتنه آمريكايي ٨٨ كه به صراحت اين پادوها و نوكرهاي داخلي آمريكا چگونه از اوباما درخواست می کردند که به كمك آن ها بيايد، باید احساس خطر کنیم.

اخيرا نیز خود آمريكايي ها در دعواها و رقابت هاي داخلي شان افشا كردند كه سران فتنه در آن دوران به آمريكا نامه نوشته بودند كه تا مي توانيد ايران را تحريم كنيد و نظام را از پا در آورید. خود آن ها خطاب به آمریکایی ها گفته بودند که شما بگوييد چه كارهايي را بايد انجام دهيم و چه كارهايي را انجام ندهيم، لذا ما مشكلي را كه داريم نه از سوي دشمن بلكه از عوامل داخلي دشمن است همان هايي كه در سال هاي سياه اجرایی در دوران اصلاحات و اكثريت داشتن در مجلس، پرده هايي را دريدند.

آن ها سعی می کردند قبح رابطه با آمريكا و حتي پناه بردن و نوكري كردن براي آمريكا را در جامعه ما بشكنند و مثل همان خائنيني كه در دوره قاجار داشتيم كه نوكران روس و انگليس بودند و منافع آنها را مي خواستند در كشور تامين كنند به كشور خيانت ها كردند. البته من معتقدم اين خائنين به مراتب وضعشان بدتر از آن ها است، زيرا آن ها در دوره قاجار و دولت ضعيف ناصر الدين شاه اين كار را مي كردند، در حالي كه اين خائنين در حاكميت نظام ولايت و اين اقتدار و ايستادگي و مقاومت محكم در برابر كل جهان استكباري غربي اينگونه عمل مي كنند.

آمریکا دل به اين خوش دارد كه از طريق خائنين و عناصر به ظاهر ايراني بتواند اهداف شوم خود را كه از بيرون نتوانسته بود عملياتي كند، از داخل اجرا كند و من كساني را كه دم از اين مي زنند كه بايد با آمريكا ارتباط داشت و اين رابطه از سر گرفته شود را معتقدم اگر نگوييم خائن هستند و به دنبال اجراي دستورات آمريكا، به خاطر كوتاهي بينش و نداشتن تحليل درست و نداشتن مبنا در تحليل و نشناختن انقلاب و ارزش هاي انقلابي چنين موضعي را مي گيرند.

حتي اگر عده اي بگويند رابطه سياسي نداشته باشیم، اما رابطه اقتصادي و بازرگاني از سر گرفته شود، مشمول چنين برداشت غلط و جاهلانه اي مي شوند.

دلیل این رفتارها چیست و از کجا نشات می گیرد؟

آمريكا دنبال اين است كه به هر صورت و از هر راهي كه شده جاي پايي در ايران باز كند تا در همان پوشش ها بتواند با پادوها و خائنيني كه حاضرند عزت و عظمت و استقلال كشور را فداي منافع پوچ و بي ارزش دو روزه دنياي خود، آن هم در كاسه ليسي آمريكا و غرب داشته باشند ارتباط  برقرار كند و به اين اهداف نايل شود.

لذا همانگونه كه رهبر انقلاب تاكيد كردند هيچ گونه ارتباطي نبايد وجود داشته باشد – نه سياسي و نه اقتصادي و نه فرهنگي – چون اساسا يك تضاد كامل ميان اين دو فرهنگ است. يك فرهنگ بر مبناي تعاليم الهي و ارزش هاي انساني و ديگري بر مبناي شهوت و شكم و دنياي مبتني بر ظلم است. ما وظيفه داريم در برابر كساني كه اين جاده و راه را براي اينها صاف و باز می كنند، بايستيم.

ما در تاريخ معاصر کشور تجربه اي را داشتيم و اين تجربه حكومت پهلوي بود كه درصدد وابستگي به غرب و توسعه برون زا بود. شاید به ظاهر در آن دوران يك موفقيت هاي اندكي براي اين حكومت در پی داشت، اما عاقبت شومي برای این حکومت رقم خورد. عقد قراردادهايي همچون كاپيتولاسيون و يا موضوعات ديگر از نمونه های آن است که البته اين مهم می تواند در صورت سهل انگاری در سال۲۰۱۵ سبك و سياق خودش را داشته باشد و وابستگي برون زا مي تواند موارد مشابهي را براي ما بوجود بياورد. چطور مي شود كه دشمنان، آزادي يك دولت و ملت را به زوال مي كشند و چگونه آنچه كه دولت و ملت داشته را از دستش مي گيرند و سال ها بعد همان دولت برای اینکه بتواند آن داشته هاي خودش را مجدد به دست بياورد، دست گدايي به سمت غرب دراز مي كند؟

بايد اين نكته را توضيح دهم كه اين اشتباه است اگر فكر كنيم رژيم طاغوت به سبب اينكه به غرب اعتماد كرد و به آن روي آورد دستاورد هاي ولو جزيي و مقطعي داشته است. آن ها هيچ دستاوردي نداشتند، جز عقب ماندگي و بيچارگي که كشور ما دچار آن شد.

اگر جايي هم مثلا كشوري به اصطلاح به آمريكا راه داد و با او همراه شد و يك دستاوردي هم نصیبش شد، باید استقلال و آزادی خود را معامله کند؟

بله. نکته درستی فرمودید. کشوری مثل كره جنوبي از لحاظ اقتصاد و فن آوري پیشرفت هایی داشته است، اما عملا استقلال خود را از دست داده و به قول شما آن را با آمریکا معامله کرده است. آن ها فرهنگ شان نیز به شدت آسيب ديده و چنان وابسته هستند كه اگر غرب دچار يك ركود در عرصه اقتصادي شود، فاجعه اي در این کشور رخ خواهد داد.

چند سال قبل که ركود اقتصادي در غرب پديد آمد، كره جنوبي چقدر ضربه خورد و آسيب ديد.

متاسفانه رژيم طاغوت ما بدتر از اين بود، يعني نه فن آوري را توانست بدست آورد و نه پيشرفت علمي، فقط يك مظاهر بي ارزش و مبتذل از فرهنگ منحط غرب را در فساد، فحشا و بي بند و باري را رايج مي كردند، وگرنه فقر و فلاكت و بيچارگي در ايران بيداد مي كرد. بالغ بر ٧٠ درصد جمعيت در دوره طاغوت بي سواد بود و اصلا كشور موقعيتي نداشت

آمريكا و غرب ممكن است با كشوري كه با آن ها هم جهت باشد همكاري و مراوداتي داشته باشند و يا انتقال محدود فن آوري هم داشته باشند، مثل پاكستان. این کشور ظاهرا يك قدرت هسته اي است، ولي اين كشور هيچ اراده اي از خود ندارد آمريكايي ها هر وقت اراده كنند هر جاي پاكستان را به بهانه مبارزه با تروريسم بمباران مي كنند. اگر آمريكا اراده كند تمام تجهيزات هسته اي پاکستان را ظرف چند ساعت و يا چند روز جمع مي كند. اين كشور هيچ اختياري از خود ندارد. آمريكا به نوكران خودش هم وقتي پاي منافع بالاتري در ميان باشد رحم نمي كند. رژيم طاغوت در ايران نمونه اعلايش بود و چند سال پيش هم رژيم مصر و حسنی مبارك. مبارك به شدت انتقاد كرده بود كه ما همه گونه با آمريكا راه آمديم، ولي نهايتا پشت ما را خالي و ما را رها كرد.