به گزارش حدید نیوز به نقل از خبرگزاری فرانسه، مفید با تمام پناهندگان کلیشهای دیگر فرق دارد. این پناهنده خوشتیپ چند رستوران در حلب داشت و به رغم موانع بسیار موفق شد در عرض تنها سه ماه از یونان پناهندگی دریافت کند. این اتفاق موجب شد تا او بتواند به خیلی از نقاط دلخواهش به ویژه آلمان سفر کند. مفید جوانیاش را در آلمان گذرانده و دو برادر و یکی از دخترانش نیز در حال حاضر آنجا زندگی میکنند. مفید پس از آنکه به آنجا رسید، دیگر چندان اشتیاقی نداشت تا سر همان برنامه قبلیاش باقی بماند. او حالا شاید به راهکار جایگزین یا اصطلاحا Plan B فکر کند.
مفید در فرودگاه آتن پیش از پرواز به آلمان – 28 اکتبر 2016
آشنایی با این پیرمرد 61 ساله باعث شد تا من با جنبه دیگری از زندگی پناهندگان آشنا شوم: ماجرای خرید و فروش اسناد مسافرتی و تلاش بسیاری برای فرار از موانع فیزیکی و لجستیکیِ سد راه.
خودم هم باور نمیکردم
وقتی داستان را برای دوستان و همکاران مفید تعریف میکردم، حس میکردم که باورشان نمیشود. البته قابل فهم است – به نظر میرسد که او بدون هیچ تلاشی از پس تمام مشکلات سر راهش برآمده است. البته باید اعتراف کنم که من هم خیلی تردید داشتم. اما پس از ماهها صحبت کردن با مفید در مورد این موضوع رفته رفته شکم برطرف شد. همیشه چیزهایی که او میگفت با هم همخوانی داشت.
از وقتی که اولین بار در تابستان آفتابی آتن با هم قهوه خوردیم، اعتماد مفید به من بیشتر شد. (من 61 سالم است و دنیا دیدهام. پس میدانم باید به چه کسانی اعتماد کنم.) مثلا او به من گفت که چگونه با استفاده از اسناد مسروقه توانست به جزیره خیوس یونان برود. اتفاقی که باعث شد او به سرنوشت 16000 پناهجوی گرفتارِ پشت مرزهای اروپا، پس از توافق ترکیه و اتحادیه اروپا در ماه مارس، دچار نشود.
یا مثلا به من گفت که چگونه هیچگاه جرات استفاده از کارت شناسایی اسپانیایی برای خروج از فرودگاه آتن را پیدا نکرد. او آن کارت شناسایی را به قیمت 350 یورو خریداری کرده بود. مفید در عوض تصمیم گرفت تا مسیر قانونی را طی کند و درخواست پناهندگیاش در یونان مطرح کند؛ تصمیمی که تعداد اندکی از پناهجویان میگیرند و اغلب دوست دارند که به کشورهای دیگر اروپایی از جمله آلمان بروند.
هیچ کس توضیحی ندارد!
مفید موفق شد تا در همان روز مصاحبه پناهندگیاش را بگیرد؛ اتفاقی که نه او و نه هیچ یک از کارشناسان مسائل پناهندگی قادر به توضیحش نیستند.
پناهجویان در فرودگاه آتن – آنها تحت برنامه جابجایی پناهجویان اروپا آماده پرواز به فرانسه هستند
به شخصه فکر میکنم که چندین مورد به نفع مفید بود. اول اینکه او جزو معدود پناهجویان سوری بود که در آن برهه از سال به یونان درخواست پناهندگی داده بود. سن بالا نیز احتمالا به کمکش آمده است. او همچنین گذرنامه سوری خودش را ارائه داد و احتمالا افسر مربوطه هم از او سوال نکرده که چگونه به یونان آمده است.
در طول چند ماه اخیر ماجرای مفید را از نزدیک دنبال کردم. مفید در اوایل سپتامبر کارت اقامت سه سالهاش را دریافت کرد. چهار هفته بعد، به همراهش به ایستگاه پلیس رفتم و او گذرنامه پناهندگی پنج سالهاش را نیز دریافت کرد. آن گذرنامه به مفید اجازه میداد که به هر جایی که میخواهد (به جز سوریه) به مدت سه ماه سفر کند.
پناهنده بودن یعنی تحمل شرایط سخت و طاقت فرسا؛ یعنی اینکه ساعت 9:40 صبح، پس از دو ساعت سرپا ایستادن زیر باران، مامور یونانی جلو بیاید و بگوید: «امروز دیگر خبری از مجوز اقامت و گذرنامه نیست!» روز بعد اما مفید کمی زودتر رفت و توانست مجوزش را بگیرد. او دیگر مجوز مسافرتیاش را در دست داشت و تصمیم گرفت تا Plan A را پیاده کند: سفر به برلین و اخذ پناهندگی از آنجا؛ همان کاری که از اول میخواست انجام دهد.
مفید در روزهای نخست سفر به آتن در یک هتل کوچک اقامت کرد. او تا پایان ماه اوت به یک آپارتمان کوچک اشتراکی نقل مکان کرد. او در آنجا یک اتاق کوچک را از یک زن لهستانی کرایه کرد که صاحب چندین اتاق در آن محله است و بیشتر به پناهجویان اجاره میدهد.
مفید در اتاقش در آتن – اکتبر 2016
48000 پناهجو در یونان
از بین 48000 پناهجوی گرفتار شده در سرزمین اصلی یونان (زیرا مرزهای شمالی این کشور در پایان فوریه بسته شدند)، اغلب در اردوگاهها زندگی میکنند. پناهجویان آتن، پایتخت، نیز اغلب در حال انتقال کشورهای دیگر هستند و یا وضعیت مسکن آنها توسط نهادهای دولتی و غیردولتی سر و سامان داده شده است. دو گروه پناهجوی دیگر نیز در این بین هستند: اول آنهایی مانند مفید که میتوانند خودشان خانه اجاره کنند و دوم کسانی که در بیاجازه ساکن زمینهای اداره شده توسط چپگرایان یونان هستند.
هماتاقی
هم اتاقی مفید "اِوا" نام دارد؛ یک زن بازنشسته لهستانی که اصلا دوست نداشت مفید در داخل آپارتمان سیگار بکشد اما بالاخره با غذاهای خوشمزهای که مفید درست میکرد، رضایت داد.
مفید بیشتر روزش را با صرف اسپرسو در یک کافه سپری میکند که تلویحاً از سوی مفید "دفتر کار من" را لقب گرفته است. شوخطبعی و جاذبه ذاتی مفید باعث شده در محل به او احترام گذاشته شود. مفید خودش معتقد است که تاثیر زیادی بر جهانبینیِ پناهجویان اطرافش گذشته است. مثل یک مادر سوری که نمیدانست برای پیوستن به شوهرش پس از 2 سال آیا باید به آلمان برود. یا یک زن باردار 23 سالهای که به دنبال یک قاچاقچی جدید برای عبور از مرز میگشت.
مفید در میدان امونیا آتن – اوت 2016
قاچاقچیهای شرافتمند
مفید قاچاقچیان زیادی را میشناسد و پس از اشاره به زوجی بر روی میز کناری میگوید: «نگاه کن. درست جلوی چشماند.»
بسته شدن مرزهای کشورهای اروپایی نیز چندان موثر واقع نشدهاند؛ هر کس که بتواند 5000 یورو پول دهد، میتواند به یکی از کشورهای شمال اروپا سفر کند. البته در کمال تعجب، این قاچاقچیها خیلی شرافتمندانه کار میکنند! مفید میگوید که آنها تمام تلاششان را خواهند کرد و تا قبل از رسیدن به مقصد پولی از "مشتری" دریافت نمیکنند.
از آنجایی که مفید آدم اجتماعی است، به سرعت توانست با قاچاقچیها دوست شود و اغلب برخی از پناهجویان نیازمند را با آنها آشنا میکند. او به من اطمینان داد که برای این کار حتی یک یورو هم دریافت نمیکند.
یک کمپ موقتی پناهجویان در بندر پیره – مه 2016
برای پول یا کمک به اینجا نیامدهام
مثلا او یک بار به یکی از آن قاچاقچیها گفت: «دوستانی دارم که دارند برای هفته آینده از حلب به اینجا میآیند. از من خواستهاند تا کمکشان کنم.» مفید همیشه تمیز و آراسته لباس میپوشد و ظاهرش اصلا شبیه پناهجوهای دیگر نیست. اما به محض اینکه کسی نسبت به موقعیتش تردید کند، با عصبانیت میگوید: «من هم پناهنده هستم. همه چیزم را در خانه از دست دادهام. من هم به صلح نیاز دارم، مانند تمام سوریها.» او در انتها با افتخار اضافه میکند: «اما برای پول یا کمک به اینجا نیامدهام.» او گفت که حتی نمیداند مهمترین سازمان غیرانتفاعی کمک به پناهندگان در آتن کجا است.
مفید نتیجهگیری میکند که در مورد بحث پناهندگی خیلی شانس آورده و بعد میگوید: «اما همهاش شانس نیست. میدانید، من هیچوقت در زندگیام در هیچ قرعه کشی شرکت نکردهام اما در بازی پوکر بد نبودهام. زیرا در پوکر اگر شانس نباشد، باز هم جایی برای تخمین و روانشناسی وجود دارد.»
یک کمپ موقتی پناهجویان در مرز یونان و مقدونیه – مارس 2016
عزیمت به آلمان
پیش از آنکه مفید به آلمان برود، گفت که با کمک یک وکیل خوب میتواند از آلمان نیز پناهندگی بگیرد. او میگوید: «10 سال آنجا زندگی کردم. آلمانی صحبت میکنم. یک رستوران آنجا داشتم. دو تا از فرزندانم آنجا به دنیا آمدند و دختر 16 سالهام نیز در آلمان پناهجو است.» همسر مفید از او طلاق گرفته در اواخر سال 2015 به آلمان رفت.
اما روزی که قرار بود مفید به آلمان برود، چهره او مطابق انتظاری که داشتم خوشحال نبود. مفید میگوید: «دوباره باید از صفر شروع کنم. دوباره باید انرژی داشته باشم. انتظار در یونان پایان یافته اما دوران انتظار در آلمان تازه آغاز شده است.»
دو هفته پس از عزیمت مفید به آلمان تلفنی با او صحبت کردم. او به من گفت: «برلین خیلی عوض شده است. هیچ چیز را اینجا نمیشناسم و حالا هم فهمیدم که بیشتر آلمانی را کاملا از یاد بردهام. حس میکنم اینجا کاملا غریبهام. زمان میخواهم تا کمی جا بیفتم. اینجا خیلی پناهنده است. خیلی.»
چند هفته پس از آن تماس تلفنی، باز هم با مفید صحبت کردم. او گفت: «دیروز یک وکیل را دیدم که به من گفت تنها شانسم برای ماندن در آلمان استفاده از عنوان پیوستن به خانوادهام است زیرا دخترم اینجا است. او در کمپ پناهندگان ماگدبورگ در 150 کیلومتری غرب برلین است. اما هنوز او را ندیدهام.»
بازگشت به یونان
مفید همزمان با پیگیری درخواست پناهندگیاش در آلمان تصمیم میگیرد تا به آتن برگردد تا مبادا پناهندگی اینجا را نیز از دست بدهد. او تصمیم گرفته تا دوباره یک رستوران در برلین راه بیندازد که این کار نزدیک به 100.000 یورو هزینه برمیدارد. اما افتتاح یک رستوران در آتن تنها 30.000 یورو برای او آب خواهد خورد. به نظر میرسد که مستقر شدن در یونان بهترین Plan B ممکن برای او باشد زیرا هرگاه که بخواهد میتواند به آلمان برود.
در همین حین که با هم صحبت میکردیم، مفید از من پرسید آیا آن زن بارداری که میخواست به برلین بیاید را یادم هست؟ در جواب گفتم: «البته که یادم هست. حالا چرا پرسیدی؟ خبری داری ازش؟»
مفید جواب داد: «آره. الان اینجا دارد در برلین زندگی میکند.»
مفید پیش از ترک آتن از یکی از قاچاقچیها خواسته بود تا به او کمک کند. آن قاچاقچی نیز مدارک شناسایی بلغارستانی را به رایگان به آن زن داد. در عوض، مفید چند نفر از پناهجویانی که آن قاچاقچی به برلین فرستاده بود ملاقات کرد و آنها را با خودرو مستقیما به مراکز نگهداری از پناهجویان رساند. آن زن بدون هیچ مشکلی با هواپیما به رم پرواز کرد و از آنجا نیز با قطار به برلین رفت؛ برلین، شهری که قرار است تا چند روز دیگر محل تولد نوزادش باشد.
منبع: AFP
ترجمه: وبسایت فرادید